راز محبوبیت هاشم و سهراب در سریال از سرنوشت
هاشم و سهراب بی شک از محبوب ترین شخصیت های تلویزونی هستند اما دلیل آن چیست؟
دوات آنلاین -شاید حتی خود دارا حیایی و کیسان دیباج هم تصور نمی کردند با بازی در نقش های هاشم و سهراب در سریال از سرنوشت تا این حد محبوب شوند اما چه رازی در پشت این شخصیت ها نهفته است که آنها را دوست داشتنی و جذاب می کند؟
بازی های خوب دارا حیایی و کیسان دیباج
نخستین راز محبوبیت این دو شخصیت تلویزیونی را باید در فیلمنامه و کارگردانی خوب سریال از سرنوشت یافت. علاوه بر آن کیسان دیباج و دارا حیایی به عنوان بازیگران اصلی این مجموعه واقعا عالی ظاهر شده و توانسته اند نقش های خود را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند.
این دو هنرمند جوان اگرچه قبل از سریال از سرنوشت تجربه زیادی در عرصه بازیگری نداشتند اما ثابت کردند برای بعدها حرف های زیادی برای گفتن دارند البته به شرط این که بتوانند خودشان را از زیر سایه این نقش ها بیرون بکشند.
رفاقت، عنصر مهم در سریال از سرنوشت
سریال از سرنوشت بدون رفاقت هاشم و سهراب معنی و مفهومی ندارد تا جایی که وقتی در فصل سوم این دو دوست با هم دچار مشکل می شوند مخاطب از خدشه وارد شدن به دوستی آنها واقعا غمگین می شود و دوست دارد این دو نفر بار دیگر در کنار هم قرار بگیرند و صادق و صمیمی شوند.
هاشم و سهراب در همه مراحل زندگی در کنار هم بوده اند. سختی ها را با هم تحمل کرده اند و شادی ها را با هم جشن گرفته اند. راز پنهنی میان آنها نبوده است، البته غیر از خرابکاری هاشم در فصل سوم. هیچ یک از آنها منفعت خودش را به دیگری ترجیح نداده و خبری از حسادت، کینه، سخن چینی و ... نیست.
این نوع رفاقت ها در زندگی عادی بسیار نادر است. همه ما دوستانی داریم اما تا این حد از صمیمت را بسیاری از ما تجربه نکرده ایم و البته طبیعی است که در زندگی واقعی و با توجه به شرایط اجتماعی چه بهتر که در برابر دوستان خود نیز محتاط باشیم اما به هر حال این نوع از دوستی ایده آلی است که در ذهن خیلی از ما جا دارد و این گمشده خود را در دو شخصیت هاشم و سهراب می بینیم و به همین دلیل آنها را دوست داریم.
هاشم و سهراب از شکست نمی ترسند
هاشم و سهراب یک ویژگی بزرگ دارند. آنها شجاع هستند. تا آن حد جسور که بدون هیچ واهمه ای به دل مشکلات می زنند. در فصل دوم زمانی که کارگاه ریخته گری اسماعیل تعطیل می شود خودشان آستین بالا می زنند و با هر سختی که هست خاکپور را راضی به همکاری می کنند. در همان فصل وقتی شکست می خورند زندگی برایشان به پایان نمی رسد بلکه دنبال مسیر جدیدی می گردند و حتی کارگر ساختمان می شوند تا بتوانند زندگی شان را اداره کنند.
به معنای دیگر هاشم و سهراب سریال از سرنوشت در برابر سختی ها و ناملایمت زندگی کم نمی آورند. خود را نمی بازند. روحیه شان را از دست نمی دهند. به کنج عزلت پناه نمی برند. بلکه می ایستند. شرایط را بررسی می کنند و به دنبال راه چاره می گردند.
باز هم این اتفاق در زندگی عادی به سادگی رخ نمی دهد. خیلی از ما با کوچکترین گرهی که در زندگی می افتد روحیه خود را از دست می دهیم و گمان می کنیم تمام درها رویمان بسته شده است. در حالی که دوست نداریم این طور باشم و در واقع نوعی ایده آل از خودمان را در سریال از سرنوشت و شخصیت های اصلی آن می بینیم.
هاشم و سهراب سریال از سرنوشت اشتباه می کنند
یکی از ویژگی های هاشم و سهراب این است که انسان معمولی هستند و مثل هر انسانی اشتباه می کنند. به عنوان مثال سهراب در فصل سوم به اشتباه درباره آرزو فکرهای نادرست می کند یا درباره پدرش عجولانه و زود قضاوت می کند یا سهراب وارد مسیری خلاف می شود و خیلی از داشته های مادی و معنوی اش را از دست می دهد.
همین اشتباهات دو شخصیت اصلی سریال از سرنوشت باعث می شود آنها باورپذیرتر شوند و به اصطلاح از جنس خودمان شوند و برای همین است که محبوب هستند.
12jav.net