قتل پدر با شلیک گلوله

دوات آنلاین -پسر جوانی که پدر روانپزشکش را یکسال و نیم قبل به خاطر اختلاف مالی با شلیک گلوله به قتل رسانده‌بود، پس از دستگیری مدعی شد که برای فرار از دست پلیس گور خوابی می‌کرده است. متهم هنگام دستگیری به سبک فیلم‌های گنگستری قصد فرار از دست پلیس را داشت که به دام افتاد.

به نوشته روزنامه جوان ساعت‌۱۱ صبح جمعه اول شهریور سال‌۹۸ بود که به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید از طبقه‌اول مجتمع مسکونی حوالی خیابان قلهک صدای شلیک چند تیر شنیده شده است.

یکی از ساکنان ساختمان مسکونی به مأموران گفت: پس از شنیدن صدای شلیک چند تیر دیدم که پسر همسایه طبقه اول پیکر خونین پدرش را از ساختمان بیرون آورد و مدعی شد که مرد ناشناسی به او شلیک کرده و بعد هم با آمبولانس به بیمارستان منتقل کرد.

فرار از بیمارستان

با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری ۱۲۴ قلهک راهی بیمارستان شدند که دریافتند مرد زخمی بر اثر شلیک تیری به قفسه سینه اش روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفته و پسرش نیز از محل گریخته‌است. یکی از کارکنان بیمارستان گفت: دقایقی قبل پسر جوانی به نام فرید پیکر خونین پدرش را به بیمارستان منتقل کرد و مدعی شد که پدرش زباله‌های خانه‌شان را به داخل خیابان برده و در نزدیکی سطل زباله از سوی مرد ناشناسی هدف شلیک گلوله قرار گرفته است. پس از این مرد زخمی به اتاق عمل منتقل شد و تیم پزشکی هم برای نجات جانش تلاش زیادی کردند، اما او فوت کرد که متوجه شدیم پسرش هم از بیمارستان فرار کرده است.

دکتر روانپزشک

بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مقتول مرد ۵۰‌ساله‌ای به نام کیوان است که مدرک دکتری روانپزشکی داشته و کلاس‌های عرفان مختلط هم برگزار می‌کرده و زمینه بخت‌گشایی و رمالی هم فعالیت داشته است. مأموران پلیس در ادامه همراه بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی حادثه به خانه مقتول رفتند.

کلکسیون اسلحه

یکی از اتاق‌های کیوان دفتر کاری‌اش بود که مأموران پلیس داخل آن کلکسیونی از تفنگ‌های جنگی، شکاری قدیمی و جدید کشف کردند که حکایت از آن داشت مقتول علاقه زیادی به جمع‌آوری انواع اسلحه داشته است. همچنین تیم جنایی پس از کشف کلت کمری که مقتول با آن به قتل رسیده بود با آثار شلیک تیر روی در و دیوار روبه‌رو شدند که نشان می‌داد مقتول پس از درگیری با پسرش قصد فرار از خانه را داشته است که از پشت هدف شلیک گلوله قرار می‌گیرد و زخمی می‌شود.

برادرم قاتل است

پسر کوچک مقتول که شاهد حادثه بود به مأموران گفت: پدرم با فرید مشاجره لفظی می‌کردند که درگیری آن‌ها بالا گرفت و ناگهان برادرم اسلحه کلتی را از اتاق برداشت و به سوی پدرم شلیک و او را زخمی کرد.

همسر مقتول هم گفت: چند روز قبل مادرم فوت کرد و لحظه حادثه هم در مراسم ختم مادرم بودم که به من خبر دادند شوهرم با شلیک گلوله به قتل رسیده‌ است و الان هم نمی‌دانم قاتل چه کسی است.

یک سال و نیم بعد

همه شواهد و مدارک حکایت از آن داشت فرید قاتل پدرش است و به همین سبب مأموران پلیس وی را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار دادند که دریافتند وی پس از قتل مقدار زیادی دلار از گاوصندوق پدرش برداشته و به مکان نامعلومی گریخته است. چند روز قبل در حالی که حدوداً یک‌سال و نیم از حادثه گذشته بود و همچنان تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت مردی به مأموران پلیس خبر داد که قاتل هر چند روز یک بار شب‌ها به دیدن مادرش می‌رود و الان هم در خانه‌شان پیش مادرش است. بدین ترتیب مأموران پلیس به دستور قاضی حبیب‌الله صادقی، بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران برای دستگیری قاتل فراری راهی خانه مقتول شدند.

گروگانگیری

فرید وقتی متوجه شد مأموران پلیس برای دستگیری او قصد ورود به خانه را دارند به پشت بام فرار کرد و از آنجا به داخل کوچه رفت و با کرایه کردن پیک موتوری به سرعت از محل گریخت که مأموران پلیس به تعقیب او پرداختند. در ادامه مأموران پلیس با شلیک چند تیر هوایی به راننده موتور سیکلت دستور ایست دادند و مرد موتور سوار هم وقتی متوجه شد مأموران پلیس در تعقیب ترک نشین او هستند موتور سیکلتش را کنار خیابان نگه داشت.

در چنین شرایطی قاتل فراری با پای پیاده فرار کرد و پس از طی مسافتی خودروی پرایدی را دید که زن و مردی سرنشین آن بودند که جلوی خانه‌ای توقف کرده بود. متهم به سرعت خودش را به خودروی پراید رساند و در خودروی باز کرد و راننده را به بیرون کشانده تا با گروگانگیری از محل فرار کند، اما همسر راننده پراید که در صندلی جلو نشسته بود و فهمید مرد جوان قصد سرقت خودرو را دارد بلافاصله سوئیچ خودرو را برداشت و به داخل خیابان پرت کرد. در حالی که کشمکش بین راننده خودرو و متهم ادامه داشت مأموران پلیس از راه رسیدند و قاتل فراری را قبل از گروگانگیری به دام انداختند.

اعتراف به قتل

متهم پس از انتقال به اداره پلیس به قتل پدرش اعتراف کرد و در ادعایی گفت: پدرم روانپزشک بود و کلاس عرفان هم برگزار می‌کرد که من مخالف او بودم. او در پوشش کلاس‌هایش از شاگردان و مریدانش کلاهبرداری می‌کرد و به بهانه بخت‌گشایی و رمالی پول زیادی از مشتریانش می‌گرفت. مدتی بود که با پدرم مشکل مالی پیدا کرده ‌بودم که گاهی با هم درگیر می‌شدیم.

روز حادثه مادرم در مراسم ختم مادرش بود و من، پدرم و برادر کوچکم که بیمار است در خانه بودیم. من با پدرم درگیر شدم که به اتاقش رفتم و از کلکسیون اسلحه‌هایش کلتی برداشتم و به سوی او شلیک کردم. قصد نداشتم او را بکشم و به همین دلیل وقتی زخمی شد او را به بیمارستان رساندم تا از مرگ نجات پیدا کند که آنجا به دروغ گفتم پدرم داخل خیابان زخمی شده است.

گور خوابی

وقتی فهمیدم پدرم فوت کرده از بیمارستان به خانه‌مان آمدم و مبلغ ۲۵ هزار دلار از گاوصندوق پدرم برداشتم و فرار کردم. مدتی شب‌ها از ترس اینکه در دام مأموران گرفتار نشوم گور خوابی می‌کردم و مدتی هم در باغ یکی از بستگان نزدیکمان مخفی شده بودم. از آنجایی که خیلی وابسته به مادرم بودم هر از گاهی شب‌ها به دیدن مادرم می‌آمدم و دوباره به مخفیگاهم می‌رفتم تا اینکه شب حادثه پیش مادرم آمدم و قصد داشتم خودم را به پلیس معرفی کنم که مأموران پلیس وارد خانه‌مان شدند و دوباره از ترس فرار کردم، اما به دام افتادم.

متهم پس از اعتراف به قتل پدرش به دستور قاضی حبیب‌الله صادقی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.