2024/11/22
۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
پیشنهادات ما
نقشه خوفناک کارگر اخراجی برای صاحبکار

نقشه خوفناک کارگر اخراجی برای صاحبکار

این متهم در یک مرحله صاحبکارش را ربود و در مرحله دوم به مغازه او دستبرد مسلحانه زد.

دوات آنلاین -کارگر جوان وقتی متوجه شد التماس‌های او به دو صاحبکارش برای ماندن در سرکار فایده ندارد سناریوی سرقت و آدم‌ربایی را طراحی و اجرا کرد.

 

به نوشته روزنامه جوان چندی قبل به مأموران پلیس پایتخت خبر رسید مرد فرش فروشی به طور ناگهانی ناپدید شده است.

 

همسر وی به مأموران گفت: شوهرم آرش همراه برادرش شایان مغازه فرش فروشی بزرگی در یکی از خیابان‌های شمالی تهران دارند. شب قبل مثل همیشه در خانه منتظر شوهرم بودم، اما خبری از او نشد که با برادرش تماس گرفتم و فهمیدم او ساعت ۹‌شب مغازه را بسته و راهی خانه شده است.

 

فکر کردم همراه دوستانش است، اما چند ساعتی گذشت و خبری از او نشد و وقتی با دوستانش هم تماس گرفتم از شوهرم اطلاعی نداشتند که امروز صبح تصمیم گرفتم به اداره پلیس بیایم و برای پیدا کردن شوهرم درخواست کمک کنم.

 

شاگرد اخراجی

با شکایت زن جوان، مأموران پلیس به دستور قاضی سهرابی بازپرس شعبه‌نهم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات خود را برای یافتن مرد فرش فروش آغاز کردند. در حالی که مأموران هیچ ردی از مرد گمشده در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی پیدا نکرده بودند، دوربین‌های مداربسته محل حادثه را مورد بازبینی قرار دادند.

 

دوربین‌های مداربسته نزدیک مغازه فرش فروشی تصویر مردی را ضبط کرده بود که با خودرواش راه خودروی مرد گمشده را سد می‌کند و او را با تهدید اسلحه به زور به داخل خودرواش می‌کشاند.

 

بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مرد آدم‌ربا فرشاد نام دارد و شاگرد اخراجی مرد گمشده است که چند سالی در مغازه آن‌ها مشغول به کار بوده است.

 

بدین ترتیب مأموران برای دستگیری متهم و رهایی مرد ربوده شده وارد عمل شدند که دریافتند متهم صاحبکار سابقش را به شهرستان محل اقامتش برده و در مکانی نامعلوم حبس کرده است. بدین ترتیب مأموران راهی شهرستان مورد نظر شدند که خبر رسید مرد ربوده شده در اطراف شهر به صورت دست و پا بسته رها شده و رانندگان عبوری او را نجات داده‌اند.

 

سرقت مسلحانه

دو هفته بعد از حادثه آدم‌ربایی و در حالی که تحقیقات برای دستگیری کارگر اخراجی ادامه داشت به مأموران پلیس گزارش شد متهم دوباره به تهران آمده و به فرش‌فروشی رفته و با تهدید اسلحه این بار مقدار زیادی پول، طلا و اجناس قیمتی و خودروی شاسی بلند شایان را سرقت کرده است.

 

شایان به مأموران گفت: در مغازه نشسته بودم که ناگهان فرشاد که مسلح به سلاح جنگی بود وارد مغازه شد و مرا تهدید به مرگ کرد. خیلی ترسیده بودم و از ترس جانم هیچ کاری انجام ندادم که او دست و پایم را با طناب بست و بعد به زور سوئیچ خودروی شاسی بلندم را گرفت و در ادامه هم مرا مجبور کرد در گاوصندوق را باز کنم و تمامی طلاها، سکه‌ها و پول‌های داخل گاوصندوق و حتی مقدار زیادی زعفران که خریده بودیم سرقت و با خودروام از محل فرار کرد.

 

دستگیری متهم در ایست و بازرسی پلیس

بدین ترتیب متهم برای دومین بار تحت تعقیب مأموران پلیس قرار گرفت تا اینکه یک روز بعد از حادثه مأموران ایست و بازرسی به متهم که سوار بر خودروی شاسی بلند سرقتی بود مشکوک شدند و دستور ایست دادند. متهم با دیدن مأموران به سرعت از محل گریخت، اما در یک تعقیب و گریز کوتاه متوقف و دستگیر شد.

 

مأموران داخل خودروی سرقتی علاوه بر مقدار زیادی طلا، سکه و وسایل سرقتی دیگر اسلحه جنگی کشف کردند. متهم در بازجویی‌های اولیه مدعی شد که خودرو و وسایل داخل آن را از صاحبکارش به جای طلبش گرفته است، اما در بررسی‌های بعدی مشخص شد وی به خاطر آدم‌ربایی و سرقت مسلحانه از مدتی قبل تحت تعقیب مأموران پلیس است.

 

کینه داشتم

متهم پس از انتقال به تهران در بازجویی‌ها به آدم‌ربایی و سرقت مسلحانه اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: چند سال برای دو برادر در مغازه‌شان کارگری کردم و در این مدت هم همیشه سعی کردم صادقانه برای آن‌ها خدمت کنم و به همین خاطر انتظار داشتم آن‌ها هم از من پشتیبانی کنند، اما مدتی قبل به خاطر بیماری کرونا و کساد شدن بازار فرش مرا از مغازه اخراج کردند. هر چقدر اصرار کردم و به آن‌ها گفتم که جوانی‌ام را برای آن‌ها گذاشته‌ام فایده‌ای نداشت و در نهایت اخراج شدم. پس از آن‌ها کینه به دل گرفتم و تصمیم گرفتم برادر بزرگتر را بربایم و از او اخاذی کنم. من او را در نزدیکی مغازه‌اش به زور سوار خودروام کردم و به زور به او شربت مسموم دادم تا اینکه بی‌هوش شد و بعد او را به خانه باغی در شهرستان محل زندگی‌ام منتقل کردم. وقتی آنجا رسیدیم متوجه شدم که مأموران مرا شناسایی کرده‌اند و در تعقیب من هستند. برای اینکه گرفتار مأموران نشوم گروگان را آزاد کردم، اما دو هفته بعد تصمیم گرفتم این بار از مغازه آن‌ها سرقت کنم. روز حادثه با اسلحه وارد مغازه دو برادر شدم که شایان داخل مغازه بود و با تهدید مقداری پول، طلا و خودرواش را سرقت کردم که در ایست و بازرسی دستگیر شدم.

 

متهم برای ادامه تحقیقات به دستور عظیم سهرابی در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.