بخشش قاتل زن جوان بعد از 15 سال
مقتول از من سؤال کرد «چه میخواهی» که به او گفتم دوستش دارم، اما او به من فحاشی کرد و خواست مرا بیرون کند که با هم درگیر شدیم. خیلی عصبانی شدم و او را به زمین زدم و با کابل کامپیوتر او را خفه کردم.
دوات آنلاین -اعضای خانوادهای که دخترشان ۱۵سال قبل به دست مردی کفاش به قتل رسیده بود پای چوبه دار از متهم اعلام گذشت کردند.
به نوشته روزنامه جوان صبح روز ۲۴فروردین سال۸۴ به مأموران پلیس شهرستان کرج خبر رسید زن جوانی در یک آموزشگاه کامپیوتر به قتل رسیده است. وقتی مأموران پلیس پا در قتلگاه زن جوان گذاشتند با جسد منشی ۲۴ساله آموزشگاه به نام فریبا در کف سالن روبهرو شدند که حکایت از آن داشت با فشار بر عناصر حیاتی گردن به قتل رسیدهاست. بررسیهای صحنه حادثه با توجه به آثار کبودی روی بدن مقتول نشان میداد، وی هنگام درگیری در برابر قاتل مقاومت کرده، اما در نهایت مغلوب او شده و به قتل رسیدهاست.
همچنین مأموران در تنپیمایی مقتول متوجه آثار خراشیدگیهایی روی دست او شدند که معلوم بود عامل قتل پس از حادثه النگوهای طلای او را نیز سرقت کردهاست. مدیر آموزشگاه که موضوع را به مأموران پلیس خبر داده بود، گفت: فریبا منشی آموزشگاه من بود. او معمولاً هر روز صبح یک ساعت از من زودتر به آموزشگاه میآمد و همه چیز را برای برگزاری کلاسها مرتب و آماده میکرد و بعد من و هنرجویان وارد آموزشگاه میشدیم.
دقایقی قبل مثل همیشه وارد آموزشگاه شدم که دیدم وسایل آموزشگاه بهم ریختهاست و فریبا هم روی زمین افتاده است. وقتی بر بالینش حاضر شدم تازه متوجه شدم که او به قتل رسیده است. همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی قاتل آغاز و در نخستین گام به شوهر وی مظنون شده و از وی تحقیق کردند.
شوهر مقتول در بازجوییها گفت: یک سال قبل با فریبا ازدواج کردم و از آن زمان به بعد با هم زندگی میکردیم. من و همسرم با هم اختلافی نداشتیم و روز حادثه هم او به محل کارش رفت و من هم به محل کارم رفتم که ساعتی قبل بستگانم به من خبر دادند همسرم در محل کارش به قتل رسیده است.
مأموران در تحقیقات میدانی مدرکی علیه شوهر مقتول پیدا نکردند و وی را آزاد کردند، اما تحقیقات خود را همچنان برای شناسایی قاتل ادامه دادند تا اینکه چند ماه بعد مدیر آموزشگاه به مأموران گفت به مرد کفاشی که زیر پلههای آموزشگاه کفاشی دارد مشکوک است. وی گفت: این مرد هر روز درباره سرنوشت پرونده قتل منشیام سؤال میکند و کمی هم نگران است که فکر میکنم او از ماجرای قتل خبری دارد.
دستگیری قاتل
بنابراین مأموران مرد کفاش را بازداشت کرده و مورد بازجویی قرار دادند، اما وی مدعی شد که از جریان قتل زن جوان بیخبر است. پس از این مرد کفاش آزاد شد، اما مأموران که متوجه تناقضگوییهای او شده بودند، وی را به صورت نامحسوس تحت نظر گرفتند تا اینکه در بازرسی محل کارش مقداری از طلاهای مقتول را کشف کردند. سپس مأموران دوباره مرد کفاش را بازداشت کردند و مورد بازجویی قرار دادند. متهم در بازجوییهای فنی به قتل زن جوان اعتراف کرد و مدعی شد که از او کینه به دل گرفته و روز حادثه هم قصد داشته او را مورد آزار و اذیت قرار دهد که او مقاومت کرده و سپس او را به قتل رسانده است.
وی گفت: فریبا هر روز صبح آموزشگاه را باز میکرد و یک ساعت بعد هم مدیر آموزشگاه به محل کارش میآمد و پس از آن هم هنرجویان وارد آموزشگاه میشدند. من فریبا را دوست داشتم، اما او به من بیاعتنا بود. بعد از اینکه او ازدواج کرد رفتارش نسبت به من بد شد که از او کینه به دل گرفتم. روز حادثه زیر پله آموزشگاه را باز کرده بودم که فریبا وارد آموزشگاه شد و من هم پشت سرش وارد آموزشگاه شدم.
او از من سؤال کرد که «چه میخواهی» که به او گفتم دوستش دارم، اما او به من فحاشی کرد و خواست مرا بیرون کند که با هم درگیر شدیم. خیلی عصبانی شدم و او را به زمین زدم و با کابل کامپیوتر او را خفه کردم. پس از قتل طلاهای او را سرقت کردم و به محل کارم در زیر پله باز گشتم. متهم پس از تحقیقات تکمیلی در شعبه۸۰ دادگاه کیفری کرج محاکمه شد. در جلسه دادگاه مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کرد و هیئت قضایی هم قاتل را به قصاص محکوم کردند.
جلسات صلح و سازش
حکم دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در حالی که استیذان حکم متهم از سوی رئیس قوه قضائیه صادر شدهبود، هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران برای جلب رضایت اقدام به برگزاری جلسات صلح و سازش کردند، اما موفق به گرفتن رضایت نشدند تا اینکه متهم سال قبل برای اجرای حکم پای چوبه دار حاضر شد.
متهم هنگام اجرای حکم موفق شد از اولیایدم مهلت بگیرد و بدین ترتیب به سلولش بازگشت. پس از این تلاشهای هیئت صلح و سازش ادامه داشت تا اینکه مرد کفاش چند روز قبل برای دومین بار برای اجرای حکم پای چوبه دار حاضر شد.
در حالی که طناب دار بر گردن قاتل آویخته شدهبود با تلاش هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران اولیایدم که پس از فوت مادر مقتول، خواهران او هستند اعلام کردند چنانچه متهم دیه پرداخت کند او را میبخشند. متهم در نهایت چند روزقبل با کمک خیرین دیه مقتول را پرداخت کرد و بدین ترتیب وی به زودی پس از تحمل ۱۵سال حبس از زندان آزاد میشود.
12jav.net