فیلم بی همه چیز؛ معرفی کامل، نقد، خلاصه داستان و بازیگران
موضوع فیلم بی همه چیز چیست؟ عوامل فیلم چه گفته اند؟ منتقدان چه نظری داده اند؟ اینجا را بخوانید.
دوات آنلاین -فیلم همه چیز ساخته محسن قرایی از آن دست فیلم هایی است که حتما باید تماشا کرد اما چرا؟ خلاصه داستان و نقد این فیلم را در ادامه بخوانید:
محسن قرایی پیش از بی همه چیز دو فیلم خسته نباشید و سد معبر را ساخته و برای نوشتن فیلمنامه قصر شیرین به صورت مشترک با محمد داوودی برنده سیمرغ بلورین شده بود. او درباره فیلم جدید خود گفت: ۱۰سال بود که قصد ساخت بی همه چیز را داشتم اما چون فیلم دشواری بود و پروداکشن پیچیدهای داشت، پس از دو فیلم تصمیم گرفتم سراغ آن بروم. در حالیکه نمایشنامه «بانوی سالخورده» را از زمان دانشجویی خوانده بودم و دوست داشتم فیلمی اقتباسی از آن بسازم. البته آن زمان که این نمایشنامه را برای ساخت انتخاب کردم، هنوز نمایش آن را ندیده بودم.
خلاصه داستان فیلم بی همه چیز
ویجیاتو نوشت: داستان فیلم بی همه چیز در روستایی در دوران قبل از انقلاب جریان دارد که در آن فردی خانزاده با نام امیر) به عنوان قاضی محلی در روستا فعالیت میکند و به خاطر سابقه خوبی که داشته، مردم به او اعتماد کامل دارند و بخش مهمی از کارهای روستا را به امیر سپردهاند.
حال پس از سالها یکی از اهالی روستا با نام لیلی که از روستا به خاطر تهمت مردم رفته بود، به عنوان اشراف زاده به روستا برمیگردد و به مردم وعده میدهد که در صورت کشتن امیر، پول زیادی به آنها خواهد داد.
بازیگران فیلم بی همه چیز
در این فیلم پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، هادی حجازی فر، باران کوثری، مهتاب نصیرپور، بابک کریمی، فرید سجادی حسینی، پدرام شریفی، لاله مرزبان، عیسی یوسفی پور، زهیر یاری، مهدی صباغی، عرفان ناصری، نسیم فروغ، رویا بختیاری، محسن نوری، مهران وثوقی، خسرو پسیانی، اسدالله منجزی، آسیه سلطانی، سارا افشار، امیر شاه علی و محمد مهدی بخشی بازی کرده اند.
پرویز پرستویی درباره این فیلم گفت: فیلمنامه و محسن قرائی را میشناختم و فکر میکردم این جزء شرح وظایف من است که نقش امیر را بازی کنم. امیر در فیلم خیلی هم بیگناه نیست اما باید دید که شرایط به او تحمیل شده است یا خیر؟
او ادامه داد: این پایانبندی برای فیلم را دوست دارم، چون خودم هم دچارش هستم، چون وقتی داد میزنیم و اتفاقی نمیافتد، هر روز و هر هفته میخواهم از این شهر بیرون بزنم و به داد کسانی برسم که آب و نان و شناسنامه ندارند. چرا هر روز که از خواب بیدار میشویم، ناهنجاری و بیعدالتی میبینیم؟ چقدر از دنیای مجازی ضربه خوردم و خودم را از آن جدا کردم، رفتم که کار خیر کنم، باز هم میگویند ریاکار هستی! من خودم امیر هستم.
خلاصه ای از چند نقد بر فیلم بی همه چیز
در ادامه خلاصه ای از چند نقد بر این فیلم را مطالعه کنید:
ریتم کند فیلم بی همه چیز
صبح نو نوشت:.. قصه از یک نمایشنامه خارجی الهام گرفته شده است. ترکیب بازیگران فیلم قرائی کاملا توانایی جذب مخاطب را دارد و قطعا در زمان اکران درصورت عادی شدن شرایط میتواند با استقبال مواجه شود. اما آیا بی همه چیز برای قرائی یک قدم روبهجلوست؟ شخصیتپردازیهای فیلم در سطح باقی میماند و شما مهرههای محوری داستان را درک نمیکنید؛ نه گذشتهشان و نه حالشان را.
ریتم فیلم درجاهایی کند میشود و احتمالا این باعث خستگی مخاطب در اواسط فیلم شود. قرائی در این فیلم به شدت سمت نمادگرایی رفته تا مسائل سیاسی و اجتماعی را با زبان سینمایی تصویر کند. اما اینها آنقدر زیاد، متراکم و بیارتباطاند که راه بهجایی نمیبرند. قرائی درکنار اینها بهشکلی صریح به سوی مردم سنگ پرتاب کرده است. هجوم مردم برای غارت بقالی، انگشت زدن برای تأیید اعدام و... همگی نشاندهنده نگاه تند کارگردان به این موضوع است. نگاهی که دریک تفسیر بیتعارف به یک فیلم ضدمردم تبدیل میشود.
فیلمنامه قوی و کارگردانی حساب شده
مهر نوشت: ...بی همه چیز علاوهبر فیلمنامه قوی، از کارگردانی حسابشده محسن قرایی نیز بهره برده اما بیتردید برگ برنده اصلی آن ترکیب بازیگران اصلی و فرعی است. درخشش پرویز پرستویی در نقش «امیرخان» و هدیه تهرانی در نقش «لیلا» که هر دو رو با شانس اصلی شکار سیمرغ بازیگری تبدیل کرده اما در کنار آنها نمیتوان از حضور تأثیرگذار و بازی حسابشده بازیگرانی چون هادی حجازیفر، فرید سجادیحسینی، بابک کریمی و باران کوثری گذشت.
فیلم تازه محسن قرایی فیلمی داستانگو است و همین ویژگی آن را در سینمای بدون داستان و حتی ضدقهرمان ایران تبدیل به اثری شاخص کرده است...
نمونه خوب سینمای قصه گو
صوفیا نصرالهی در دیجی کالا نوشت:... بی همه چیز نمونه خوبی برای سینمای قصه گو، اقتباسی و جریان اصلی است هر چند فیلمنامهاش محدود به همان ایده و درونمایه باقی مانده و پیرنگ قدرتمندی ندارد. از آن فیلمهای استانداردی که تماشایشان روی پردهی سینما تجربهی خوشایندی است ولی شگفتی برنمیانگیزد. فیلم به اندازهای است که البته در فقدان آثار بزرگ ممکن است از آن چیزی که واقعا هست بزرگتر جلوه کند.
مشکل بزرگ بی همه چیز این است که فاقد زیباییشناسی منحصر به فرد است. این یک روایت ساده و نه چندان پیچیده با طراحی صحنهی خوب، بازیهای استاندارد و کارگردانی متعادل است. فیلمی که نشان میدهد مردم میتوانند تا چه اندازه ترسناک باشند. تودهای بیشکل که هر لحظه به رنگی درمیآید.
تیر خلاص به بی همه چیز
جام جم نوشت: ... هرچند تلاش قرایی برای اقتباس از نمایشنامه مشهور «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فردریش دورنمات و روایت قصه در فضایی ایرانی، چالشی ارزشمند است اما بهجز لحظاتی و بخشهای اولیه در کلیت به بار ننشسته و حتی میتوان بی همه چیز را در ردهبندی سه فیلم قرایی در رتبه سوم قرار داد.
بهویژه سکانسهای پایانی فیلم و سخنرانی نچسب امیرخان(پرستویی) و تلاش برای تغییر پایان بندی قصه اصلی، تیر خلاص را به بی همه چیز میزند و آن نیت و تلاش و اندک امتیازات کار را هم به باد میدهد.
خیانت مردم روستا و پشتکردن به قهرمانشان(امیرخان) و مبادله جان او با ثروت و رفاه وعده دادهشده از سوی لیلی نظریان(تهرانی) و بحث اخلاقیات که قرایی به آن اشاره میکند، گرچه مخوف و قابل بررسی است و میتواند به فرامتن هم راه دهد اما شاید اشکال از ظرف روایتی قرایی باشد که تحمل وزن مظروف و اثر بزرگ دورنمات را ندارد و باوجود تلاش برای برخی فضاسازیها ایرانی نمیشود و بهویژه شرط لیلی یعنی کشتن امیر بهشدت از جهان فیلم بیرون میزند، درحالیکه این شرط بسیار با جهان غریب و مخوف و غیررئالیستی نمایشنامه دورنمات(شهر گولن) سازگار است.
نقش لیلی اگر کمی در متن و اجرا پیچیدهتر بود، ممکن است تهرانی را به سیمرغ دیگری برساند اما حالا به نظر تنها به زیبایی اثیری او و چشمههایی از بازیگریاش بسندهشده و بازیاش در مقام مقایسه نسبت به نمونههای تئاتری این متن و این شخصیت یعنی گوهر خیراندیش و پانتهآ پناهیها در مقام پایینتری قرار میگیرد.
پرستویی هم بازیهای بهتر از این داشت. در ضمن ضرورت استفاده از باران کوثری با آن گریم غریب و زشت نمایی هم مشخص نیست، هرچند اگر برخی مخاطبان و حتی داوران نسبت به آن ذوق زده شدند، به ما خرده نگیرید. بازیهای بابک کریمی، فریدسجادیحسینی و لاله مرزبان اما به اندازه و خوب است.
درخشانترین حضور فیلم هم مربوط به هادی حجازیفر است که تردید و چالش همراهی با امیر یا لیلی بهخوبی در بازیاش نمایان است، بهویژه آنجا که از مردم میخواهد انگشتهای رایشان به قتل امیر را بالا بیاورند و نشان دهند.
نکته جالب اینکه هادی حجازیفر که در این فیلم جایگزین شهاب حسینی شد، چند سال قبل از شهرت در سینما، نمایش زنده-عروسکی ملاقات بانوی سالخورده را کارگردانی کرده بود که اثر بهمراتبتر بهتری از بی همه چیز بود.
12jav.net