بخشش مردی که همسر سومش را کشت
متهم: با همسرم مشکلی نداشتم و او را دوست داشتم، اما روز حادثه کنترل اعصابم را از دست دادم و ناخواسته مرتکب قتل شدم.
دوات آنلاین -مردی که از ۱۱ سال قبل به اتهام قتل همسر سومش در بازداشت به سر میبرد موفق به جلب رضایت اولیایدم شد.
به نوشته روزنامه۱۱دیسال۸۸، مأموران پلیس پایتخت از قتل زن جوانی در منزلش در نظرآباد باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به زن ۳۲ساله به نام الهام بود که داخل حمام خانه بر اثر اصابت چند ضربه چاقو و بریدن گلویش روی زمین افتاده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، زن جوانی که پلیس را از ماجرا با خبر کردهبود مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: ساعتی قبل به خانه برادرم آمدم، اما او را آشفته دیدم. وقتی سراغ همسرش را گرفتم گفت او را کشته است. شوکه شدم، فکر میکردم از عصبانیت حرف میزند، اما به حمام رفتم و با جسد خونین مهناز روبهرو شدم. آنجا بود که از برادرم خواستم با پلیس تماس بگیرد.
با ثبت این اظهارات کامبیز ۳۵ساله بازداشت شد. او به پلیسآگاهی منتقل شد و در حالی تحت بازجویی قرار میگرفت که کارشناسان پزشکی قانونی اعلام کردهبودند، مقتول سه ماهه باردار بوده است.
قتل چگونه اتفاق افتاد
به این ترتیب متهم با اقرار به جرمش در شرح ماجرا گفت: مهناز زن سومم بود. وقتی با او ازدواج کردم از همسر دومم یک دختر پنجساله داشتم. همان ابتدای آشنایی این موضوع را به او گفته بودم و او هم قبول کرده بود، اما این اواخر مدام بهانه میگرفت و میخواست به ملاقات دخترم نروم.
مرد جوان در خصوص روز حادثه گفت: آن روز دنبال دخترم رفتم و ساعت۷ عصر به خانه برگشتم. مهناز وقتی موضوع را فهمید شروع به بدخلقی کرد و با داد و فریاد مرا تهدید کرد اگر بار دیگر به ملاقات دخترم بروم طلاق خواهد گرفت. سعی کردم او را آرام کنم، اما دست بردار نبود. او حتی با مشت به پهلویم زد و سپس به حمام رفت. از رفتارش عصبانی شدم و پشت سر او داخل حمام رفتم. همسرم وقتی مرا دید دوباره داد زد و شروع به فحاشی کرد. آنجا بود که کنترل اعصابم را از دست دادم و با چاقوی آشپزخانه چند ضربه به او زدم. متهم در آخر اظهاراتش گفت: شش ماه بیشتر از ازدواج ما نمیگذشت. باور کنید نمیدانستم باردار است وگرنه این اتفاق رقم نمیخورد.
متهم در دادگاه
با اقرارهای متهم، وی راهی زندان شد تا اینکه در اولین جلسه محاکمه روبهروی هیئت قضایی شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت.
متهم در آن جلسه بنا به درخواست اولیایدم به قصاص محکوم شد. این حکم به دیوانعالی کشور فرستاده شد و از سوی قضات شعبه ۱۵دیوان مهر تأیید خورد. به این ترتیب مرد جوان در آستانه مرگ قرار گرفت، اما توانست با پرداخت دیه از چوبه دار فاصله بگیرد.
متهم این بار از جنبه عمومی جرم مقابل هیئت قضایی شعبهدهم دادگاه قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه او در آخرین دفاعش گفت: با همسرم مشکلی نداشتم و او را دوست داشتم، اما پدر بودم و باید به فرزندم رسیدگی میکردم. به همین خاطر وقتی با مخالفتهای همسرم روبهرو شدم کنترل اعصابم را از دست دادم و ناخواسته مرتکب قتل شدم.
متهم ادامه داد: اولیایدم به قصاص اصرار داشتند، اما خانوادهام تلاش کردند تا اینکه توانستند با پرداخت مبلغی رضایت آنها را جلب کنند. حالا ۱۱سال است در زندانم. از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا زودتر آزاد شوم و کنار دخترم و خانوادهام باشم.
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.
12jav.net