شباهت ها و تفاوت های سریال از سرنوشت با بچه مهندس
سریال بچه مهندس و از سرنوشت رقابت تنگاتنگی با هم دارند. کدام محبوب تر است و طرفداران بیشتری دارد؟
دوات آنلاین -سریال های از سرنوشت و بچه مهندس دو سریال بسیار پرطرفدار سال های اخیر است که هر دو به فصل سوم رسیدند و قرار است فصل های بعدی آنها هم ساخته شوند؛ برخی معتقد هستند این دو مجموعه شبیه به هم هستند و عده ای دیگر این نظر را قبول ندارد. از سویی برخی سریال بچه مهندس را پسندیده اند و بعضی ها نیز از سرنوشت را بهتر می دانند.
مهم ترین نکته که قبل از بررسی شباهت ها و تفاوت های این دو مجموعه باید به آن توجه داشت این است که اگرچه بچه مهندس زودتر پخش شد اما سازندگان از سرنوشت تاکید کرده اند بدون تماشای آن سریال کار خود را شروع کردند.
شباهت های بچه مهندس با از سرنوشت
جواد جوادی در سریال از سرنوشت کودک بی سرپرست بود درست مانند هاشم و سهراب اما این تنها وجه مشترک این دو نیست. در سریال بچه مهندس جوادی به یک نخبه علمی تبدیل شد و در از سرنوشت نیز هاشم و سهراب اگرچه نخبه علمی نشدند اما در کار خودشان بسیار پیشرفت کردند و در واقع می توان آنها را نیز در حوزه صنعت و کارآفرینی نخبه محسوب کرد.
در هر دو مجموعه ما شاهد بوده و هستیم که کودکان بی سرپرست که در پرورشگاه زندگی کرده اند چگونه توانستند بر مشکلات خود غلبه کنند و به موفقیت دست پیدا کنند.
از سویی در هر دو سریال عشق نقش پررنگی داشت. جواد جوادی از نوجوانی عاشق مژگان شد و می خواست با او ازدواج کند در سوی دیگر نیز هم هاشم و هم سهراب از نوجوانی عاشق شدند و همیشه این عشق بوده که بر بخشی از تصمیم های آنها برای زندگی شان تاثیر گذاشته است.
جواد جوادی و سهراب هر دو در دیدن مادران خود ناموفق هستند و وقتی آنها را می شناسند که آنها جان باخته اند. یکی کشته شده و دیگری به دلیل بیماری قلبی جان باخته است اما هر دو زن مدتی را در زندان سپری کرده بودند.
در مجموع می توان گفت مسیری که جواد جوادی و هاشم و سهراب در زندگی طی می کنند شبیه به هم است.
تفاوت های بچه مهندس و سریال از سرنوشت
این دو مجموعه تفاوت هایی هم دارند. از جمله این که تم رفاقت در سریال از سرنوشت بسیار پررنگ تر از سریال بچه مهندس است. جوادی هم دوستانی دارد و برایشان فداکاری می کند اما رفاقت هاشم و سهراب در سریال بچه مهندس دیده نمی شود.
در سریال بچه مهندس جواد جوادی همیشه انتخاب های درست داشته و رفتار بی محابا از او سر نزده است در حالی که هاشم با بلند پروازی هایش کار دست خودش و همه اطرافیانش داده است. در واقع شخصیت جوادی بسیار منطقی است در حالی که هم هاشم و هم سهراب احساسی تر تصمیم می گیرند و زندگی می کنند. همین رفتارهای منطقی جواد است که باعث می شود عشق قدیمی خود یعنی مژگان را رها کند و به خواستگاری مرضیه مقدم ، هم دانشگاهی اش، برود حال آن که سهراب با این که از آرزو خیانت دیده و عقل و منطق می گوید باید او را رها کند پای احساسات خود می ماند.
در سریال بچه مهندس بر تحصیل بسیار تاکید شده و دوران دانشگاه جواد دوران مهمی از زندگی اش است در حالی که هاشم اصلا دانشگاه نرفته و دوران دانشجویی سهراب نیز به تصویر کشیده نشده بلکه تاکید بیشتر بر کارآموزی و سپس کارآفرینی این دو است و در واقع شخصیت ها در این سریال دو راه متفاوت را برای رسیدن به موفقیت طی می کنند اتفاقی که در جامعه هم ممکن است رخ بدهد و بخری مسیر خود را از طریق دانشگاه طی کنند و عده ای نیز مستقیم وارد بازار کار شوند و مهارت هایشان را در آنجا تقویت کنند.
در هر صورت هر دو سریال بسیار پربیننده و جالب توجه است و هر دو مفاهیم مثبت و عمیقی را به تصویر می کشند. تشخیص این که کدام یک بیشتر مورد توجه بینندگان قرار گرفته کار دشواری است. فعلا باید منتظر فصل های بعدی ماند.
12jav.net