ناگفته های مهوش صبرکن از بازی در نقش خانم بزرگ در سریال پس از باران
خانم بزرگ بدطینت نیست بلکه مصیبتهایی که شوهرش بر سرش آورده، باعث شده که رفتار تند و خشنی داشته باشد؛ البته این زن زرنگ هم هست و توانسته دخترش را به یک ارباب شوهر بدهد.
دوات آنلاین -نقش خانم بزرگ در سریال پس از باران یکی از نقش های ماندگار مهوش صبرکن است. او در این سریال مادرزن همسر واقعی خودش یعنی محمود پاک نیت است. گفت و گوی صبح نو با صبرکن را درباره این سریال بخوانید:
اختلاف سنی مهوش صبرکن با خانم بزرگ
*شما هشت سال از محمود پاکنیت کوچکتر هستید، اما در سریال پس از باران نقش مادرخانم ایشان را بازی میکردید؛ این موضوع باید برای خودتان هم جذاب بوده باشد. درباره این تجربه توضیح میدهید.
اولش که جذاب نبود؛ به هر حال حتی بهعنوان یک بازیگر حس خاصی به من دست داد. حساسیتهای بامورد و بیموردی در همه زنان وجود دارد، اما چون نقش را دوست داشتم و تئاتری بودم و بازیگر واقعی تئاتر هم هر نقشی را که به او محول کنند، بازی میکند، با نقشم در سریال کنار آمدم. از سوی دیگر دوست داشتم در یکسریال درجه الف هم بازی کنم. وقتی نقش خانم بزرگ یا همان طاهره به عنوان مادرزن ارباب عزتسالاری به من پیشنهاد شد، خیلی در اطرافیانم گشتم تا چنین شخصیتی را پیدا کنم. ابتدا به جایی نرسیدم تا بالاخره در همسایگیمان چنین زنی را یافتم. گریم سنگینی هم روی چهره من صورت میگرفت. ۲۰ سال قبل من خیلی جوان بودم؛ دقیقا همسن و سال خانم کتایون ریاحی هستم. آقای سلطانی تا مرا دیدند بدون درنظر گرفتن سن، نقش خانم بزرگ را پیشنهاد کردند.
بیشتر بخوانید: بازیگر نقش غلام در سریال پس از باران : واقعاً اذیت شدم
*خودتان دوست نداشتید نقش دیگری را بازی کنید؛ مثلا نقش خانم بس را؟
نه، حتی به این موضوع فکر هم نکردم. برای نقش خانم بس خانم ریاحی انتخاب شد و واقعا هم مناسب نقش بودند. فکر میکنم خودم هم برای نقش خانم بزرگ مناسبتر بودم چراکه آقای سلطانی معتقد بود شباهتهایی بین من و آقای رحیم نوروزی به عنوان بازیگر نقش پسرم (فرخ) وجود دارد.
بدجنسی خانم بزرگ در سریال پس از باران
*طاهره یا همان خانم بزرگ بهظاهر زنی بدجنس به نظر میرسد، اما خودش یک قربانی است. نظر خودتان درباره این کاراکتر چیست؟
انسانها به طور کلی نقاط ضعف و قوت را با هم دارند و همه تقریبا خاکستری هستند. سرنوشت و تقدیر در رفتار انسانها خیلی موثر است. خانم بزرگ بدطینت نیست بلکه مصیبتهایی که شوهرش بر سرش آورده، باعث شده که رفتار تند و خشنی داشته باشد؛ البته این زن زرنگ هم هست و توانسته با توانمندی بالا دخترش را به یک ارباب شوهر بدهد و زندگی خوبی برای خود و پسرش فراهم کند. زمانه، اما با این زن سر ناسازگاری داشته و حالا میبیند که همان بلایی که سر خودش آمده، قرار است بر سر تنها دخترش هم نازل شود. طبیعی است که در این شرایط، کنترلش را از دست بدهد و خاطراتش زنده و پر از کینه و نفرت شود، ولی همین زن وقتی از گذشتهاش تعریف و مویه و زاری میکند، دل انسان برایش میسوزد. گذشته انسان همیشه با او میماند و فراموشکردنش به این آسانی نیست.
تاثیرگذارترین سکانس پس از باران
*تاثیرگذارترین سکانسی که در این سریال بازی داشتید، برای خودتان کدام است؟
سکانسهای مربوط به خودم را خیلی دوست داشتم، چون همه از شخصیت خودم دور بودند، بهخصوص سکانسهایی که با پسر و دخترم تنها بودم، اما تاثیرگذارترین سکانس سریال که بهشدت خودم را تحتتاثیر قرار داد مربوط میشود به آنجایی که زن دوم ارباب گم میشود و او همه نوکرها و افراد خانه را دایرهوار در حیاط جمع میکند و با فریاد از آنها پرسوجو میکند و در نهایت خودش به گریه میافتد. این سکانس چند بار تکرار شد و من که شاهدش بودم از گریه پاکنیت به شدت متاثر شدم و گریه کردم.
12jav.net