امیر آتشانی، بازیگر نقش غلام در سریال پس از باران : واقعاً اذیت شدم
آتشانی درباره بازتابهای بازی در نقش غلام در سریال پس از باران صحبت کرده است. او از این نقش چندان راضی نیست.
دوات آنلاین -امیر آتشانی که در سریال پس از باران نقش غلام را بازی کرده است از این نقش و اتفاقات مربوط به آن اصلا راضی نیست و گلایههایی دارد. گفتوگو با او را به نقل از تسنیم بخوانید:
غلام در پس از باران ذاتا بدجنس نیست
* بگذارید برگردیم به حضور و بازیتان در سریال "پس از باران"؛ با وجود سالها فعالیت بر روی صحنه نمایش، با سریال "پس از باران" و نقش غلام شناخته شدید. این نقش چه جذابیتها و چالشهایی داشت؟
من سالها در تئاتر فعالیت داشتم. سعید سلطانی با سوابقم آشنایی داشت و چند کارم را هم دیده بود. نقش غلام را پیشنهاد داد و قرار شد من این کاراکتر را بازی کنم. روی این نقش خیلی کار کردم تا جزئیات شخصیت را دربیاورم. غلام در ابتدای قصه خاکستری است و حتی رگههایی از کمدی را در رفتار و گفتار او میتوان مشاهده کرد اما هر چه جلوتر میرویم به کاراکتری سیاه و منفور تبدیل میشود و به همراه فرخ، کاراکترهای منفی و منفور قصه را تشکیل میدهند.
غلام ذاتاً بدجنس نیست اما برای بالاکشیدن خودش حاضر است همهچیز و همه افراد حتی نزدیکترین و عزیزترین افراد خانوادهاش را قربانی کند. او برای پیشرفت خودش حتی برادرزادهاش را هم بدنام میکند. غلام از زمانی که با فرخ آشنا و همدست میشود به هر رذیلتی تن میدهد و زندگی خود و اطرافیانش را نابود میکند.
واکنشها به نقش غلام
* اما بازخوردها قدری متفاوت بود؛ حتی شنیدم ناسزا شنیدید و تهدیدتان هم کردند؟
معمولاً نقشهای منفی بازخوردهای متفاوتی دارد. گروهی تحسین میکنند به خاطر نقشآفرینی و گروهی هم اذیت میشوند. کاراکتر غلام با وجود منفوربودن توانسته بود با مردم ارتباط برقرار کند و حتی بعضیها او را دوست داشتند. این نقش برای خودم چندان منفعتی نداشت. حتی باعث شد که در نقشهای منفی کلیشه شوم و همه کارگردانها توقع داشته باشند که نقشهای منفی شبیه غلام را برایشان بازی کنم.
* اما بازیگران بسیاری بودهاند که ایفاگر نقشهای منفی شدهاند اما در ادامه مسیر بازیگریشان نقش های متفاوت دیگری را بازی کردهاند. برای مثال، آقای پاکنیت در سریال "خانهای در تاریکی" که شما هم در آن حضور داشتید نقش به شدت منفور یک شازده قجری را بازی میکرد اما در قالب این نقش کلیشه نشد. چرا این اتفاق برای شما نیفتاد؟
شاید به این دلیل باشد که اولین نقش جدّی هم در تلویزیون با کاراکتر منفور غلام بود و با این شخصیت شناخته شدم. خودم هم برای این نقش خیلی زحمت کشیدم و سعی کردم به بهترین نحو اجرایش کنم. شاید همین تلاش و نقشآفرینی خوب باعث شد که دیگر همه توقع بازی در چنین نقشهایی را از من داشته باشند. به هر حال، من بازیگرم و توانایی ایفای همه نقشها را دارم.
پیشنهاد نقشهای منفی
* جالب آن که بعد از سریال پس از باران در آثار دیگری مثل "شب دهم" حسن فتحی و "خانهای در تاریکی" سعید سلطانی هم ایفاگر نقشهای به نسبت منفی بودید.
دلیلش همان است که گفتم. نقشهای دیگری پیشنهاد نمیشد و مجبور بودم در میان نقشهای منفی که پیشنهاد میشود بهترینشان را انتخاب کنم. شاید نباید نقش غلام را به عنوان اولین حضور جدّیام در تلویزیون قبول میکردم، هرچند اتفاق مهمی در زندگی هنریام بود و میتوانست باعث اتفاقات جدیدی باشد که متأسفانه نشد.
ببینید: سکانسی از سریال پس از باران؛ خواستگار برای شهربانو
* با این حال، "پس از باران" سریال خیلی موفقی شد و توانست بینندگان زیادی را به خود جلب کند. علت این جذابیت و موفقیت در ارتباط با مخاطب را در چه میبینید؟
پایه و اساس یک سریال را قصهاش تشکیل میدهد و قصه "پس از باران" خیلی جذاب و مخاطبپسند بود. ضمناً این قصه جذاب در جغرافیای شمال کشور میگذشت و همین مسئله به جذابیتهای سریال افزوده بود. بازیگران حرفهای و توانایی هم در این سریال بازی میکردند.
* چرا آنقدر از غلام ناراحتید؟
چون واقعاً اذیت شدم، وقتی با خانواده به شمال میرفتم میایستادیم تا خرید کنیم مغازهدار تا مرا میشناخت با لحن بدی شماتتم میکرد. کسانی ناسزا و برخی هم تهدید میکردند. این اتفاقات جلوی خانوادهام میافتاد انگار آب سردی به روی سرم ریختهاند. در "شب دهم"، "ستایش"، "خانهای در تاریکی" به شکلهای دیگر اتفاق میافتاد. این نقشها رفته رفته برچسبی شد که به پیشانیام خورد. کارگردانها دیگر نمیخواستند نقش دیگری به من پیشنهاد کنند و ترجیح دادم چند سالی از تلویزیون فاصله بگیرم شاید نقشهای دیگر به من پیشنهاد شود.
من این راه و مسیر را یک شبه نیامده بودم و از دهه 1360 با دانش و علمِ هنری و شناخت صحنه تئاتر وارد این عرصه شدم. شاید بپرسید که چرا همه تقصیرها را گردنِ غلامِ "پس از باران" میاندازم؟ چون بعد از این سریال، کسی نبود که راه و چاره را نشانم بدهد که کدام راه را انتخاب کنم. با عجله و شتابزده، سریال "شب دهم" حسن فتحی را قبول کردم. همیشه با خودم میگویم ای کاش دو سه سال منتظر میماندم. چون واقعاً روحیه و زندگی و اخلاقیات من این کاراکترها نیست و از طرفی تحملِ نگاه و رفتارِ مردم و جامعه هم خیلی سخت است. "ستایش" و "پایتخت1" هم کار را سختتر کرد. در صورتیکه باید فرهنگسازی شود که این حرفه است و ما بازیگریم. شاید اگر راهنمایی داشتم بهتر میتوانستم راه و مسیرم را انتخاب کنم.
* الان که "پس از باران" را میبینید چه حسّ و حالی دارید؟
با خودم میگویم دوباره ناسزاها شروع میشود. جالب است که در کار بعدی به سعید سلطانی گفتم خرابم کردی خودتم درستم کن! واقعاً "پس از باران" سکوی پرتابم بود اما بقیه راه را باید با عجله انتخاب نمیکردم. این شد که منفی ماندم و دیگران هم با این ذهنیت انتخابم میکردند. خدا را شکر که بعد از 9 سال، برزو نیکنژاد "باخانمان" را پیشنهاد داد که البته نمیدانم سرانجام نقشم چیست و به کجا میرسد. اما خوشحالم که در کاری طنز نقشِ متفاوتی دارم.
بازی در سریال باخانمان
*شاید یکی دو خبر از سریال باخانمان بیرون آمده است. قدری از حضورتان در "باخانمان" شبکه سه بگویید. بسیاری این مجموعه را سریال نوروزی میدانند و برخی هم اعتقاد دارند در اوایل زمستان روی آنتن میرود.
بله. مشغول بازی در سریال "باخانمان" برزو نیکنژادم که وقتی پیشنهاد داد نه گفتم و ترجیح دادم بعد از 9 سال فاصله گرفتن، با این مجموعه برگردم. نقش خاکستری دارم؛ فردی به نام "فرخ" را بازی میکنم که درگیر زندگی از هم پاشیده شده است. شاید برایتان جالب باشد که ابتدا نام این نقش غلام بود و خودم خواستم که نامش به فرخ تغییر نام داد.
گریمِ متفاوتی ندارم و با ظاهر خودم جلوی دوربینم و با سبکِ بدن و بیان کار میکنم. همان شیوهای که خودم سرکلاس به هنرجویان میآموزم. اعتقاد دارم این نوع شیوه، طنز ایجاد میکند. متأسفانه طنزهای این روزهای ما، قابی میبندند، مینشینند و با هم حرف میزنند. اما نیکنژاد تمام تلاشش را میکند اتفاقات خوبی را رقم بزند. واقعاً نمیدانم سرانجام و عاقبتِ فرخ داستان "باخانمان" به کجا خواهد رسید؟
* تاکنون شده برای حضور نداشتن در فیلم و سریالی حسرت بخورید.
خوشبختانه هر آرزویی داشتم و یا نقشی را میخواستم بازی کنم چه مثبت و چه منفی در تئاتر تجربهاش کردهام. اما هنوز حسرتِ "مختارنامه" را دارم، وقتی که دعوت شدم اما به دلیل حضور در چند کار نتوانستم خودم را به داود میرباقری برسانم. انشاءالله که برای سریال "سلمان فارسی" پیشنهاد بدهد حتماً خودم را به هر طریقی شده میرسانم. واقعاً "مختارنامه" را خیلی دوست داشتم اما قسمتم نشد. شاید باورتان نشود هر سال این سریال پخش میشود من مخاطب پروپاقرصِ این سریالم.
12jav.net