عشق شوم پسر بی پول به دختر ثروتمند
در مهمانی که یکی از دوستانم برگزار کرده بود با دخترپولداری آشنا و عاشق او شدم و پیشنهاد ازدواج دادم و به همین خاطر به دروغ گفتم که وضع مالی خوبی داریم و...
دوات آنلاین -پسر دانشجویی که برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش دست به سرقتهای سریالی میزد، دستگیر شد.
به نوشته روزنامه جوان چندی قبل مأموران پلیس تهران در جریان کیفقاپیها و موبایل قاپیهای سریالی از شهروندان قرار گرفتند. بررسیها نشان داد پسر موتورسواری در حالی که ماسک به صورت دارد کیف و تلفن همراه شهروندان را در خیابانهای خلوت سرقت میکند. در حالی که تحقیقات برای دستگیری سارق موتور سوار ادامه داشت مأموران پلیس با خبر شدند رهگذران سارق موتور سواری را هنگام موبایل قاپی دستگیر کردهاند.
بدین ترتیب مأموران راهی محل شدند و پسر دستگیر شده را که فریبرز نام دارد برای بازجویی به اداره پلیس منتقل کردند. پسر جوان مدعی بود که اولین سرقت او بوده که گرفتار شده است، اما بررسیها نشان داد وی همان سارق موتورسواری است که از مدتی قبل دست به سرقتهای سریالی میزند.
از سوی دیگر مأموران از مخفیگاه او مقدار زیادی گوشی و اموال سرقتی کشف کردند که متهم را ناچار به اعتراف کرد. وی در بازجوییها مدعی شد برای رسیدن به دختر پولداری دست به سرقتهای سریالی زده است.
متهم برای ادامه تحقیقات روانه بازداشتگاه شد.
گفت و گو با متهم
*فریبرز سابقه داری؟
نه، من اولین بار است که دستگیر شدهام. واقعیتش من دانشجو هستم و مدتی است که موبایلقاپی و کیفقاپی میکنم.
*چرا؟
چندماه قبل در مهمانی که یکی از دوستانم برگزار کرده بود با دخترپولداری به نام شهین آشنا شدم. من عاشق او شدم و پیشنهاد ازدواج دادم و به همین خاطر به دروغ گفتم که وضع مالی خوبی داریم و در شمال تهران زندگی میکنیم. من مجبور بودم هر روز دروغ تازهای به او بگویم و گاهی هم که به دیدن او میرفتم مجبور بودم خودروی مدل بالایی را کرایه کنم تا متوجه راز من نشود.
*یعنی میخواستی با سرقت پولدار شوی و با شهین ازدواج کنی؟
بله، به همین خاطر تصمیم به سرقت گرفتم. البته همان دوستم که مهمانی را ترتیب دادهبود پیشنهاد داد سرقت کنم. چون خودش هم سرقت میکرد و از این راه اموال زیادی را بدست آورده بود که من هم وسوسه شدم و شروع به سرقت کردم.
*کسی هم به تو آموزش سرقت داد؟
بله، من میترسیدم که دستگیر شوم و همه آرزوهایم بر باد رود، اما دوستم به من دل و جرئت داد و چند روزی هم به من آموزش سرقت داد و گفت مطمئن باشم که دستگیر نمیشوم و من هم برای رسیدن به شهین دل به دریا زدم و شروع به سرقت کردم.
*پولدار شدی؟
نه، پول حرام برکت ندارد. این همه سرقت کردم فقط توانستم خانهای در بالای شهر برای چند روزی اجاره کنم.
*حرف آخر
اشتباه کردم و همه آرزوهایم بر باد رفت.
12jav.net