درباره حمایتهای درمانی از مبتلایان به اختلالات اعصاب و روان
همه دردهای بیماران روان
نتایج پیمایش ملی سلامت روان که با حمایت وزارت بهداشت انجام شده است، نشان میدهد 23.6(بیستوسه و ششدهم) درصد از جمعیت 15-64 ساله کشور در یک سال گذشته دچار یکی از اختلالات روانپزشکی بودهاند
دوات آنلاین-آمارها تأملبرانگیز است؛ قریب به یکچهارم جمعیت کشور و نزدیک به یکسوم جمعیت کارگری به بیماریهای اعصاب و روان مبتلا هستند. آماری که گاه از سوی برخی کارشناسان رد و گفته میشود کمتر از آنچه هست، اعلام میشود. حتی اگر این انتقاد را هم نادیده بگیریم، ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کشور از اختلالات اعصاب و روان رنج میبرند که بخش عمدهای از آنها کارگران هستند؛ کارگرانی که براساس مصوبه شورای عالی کار، حداقل دستمزدشان برای امسال ۹۲۹ هزار و ۹۳۱ تومان است. این اعداد زمانی خودشان را به رخ میکشند که یادآوری کنیم براساس مصوبه شورای مرکزی سازمان نظام مشاوره و روانشناسی کشور، تعرفه روانشناسان و مشاوران در سال گذشته برای یک جلسه ۴۵ دقیقهای روانشناسی با مدرک دکتری، ۶۰ تا ۱۰۰ هزار تومان بوده است؛ مبلغی که هنوز تحت پوشش بیمهها نیست. داروهای سلامت روان البته غالبا تحت پوشش بیمهها هستند، قیمتها هم چندان بالا نیست؛ هر بسته «نورمازین» ساخت داخل که برای درمان اسکیزوفرنی استفاده میشود، به گفته سازمان غذا و دارو ۱۴هزار تومان است. هر بسته «کاربامازپین» ساخت داخل که کاربردش در درمان اختلال دوقطبی است، ۱۳ هزار تومان است. «فلوکستین» و «آلپرازولام» ایرانی هم که برای درمان افسردگی و اضطراب تجویز میشوند، بهترتیب بستهای هفت و ششهزار تومان به فروش میرسد.
هزینه کمرشکن بستری
کمرشکنتر از همه هزینههای بستریکردن است که بیمهها فقط هزینه ۵۶ روز بستری در سال را برای بیماران اعصاب و روان پرداخت میکنند.
تأمین تمام این هزینهها ازسوی سازمانهای بیمهگر که براساس آخرین آمارهای وزارت بهداشت، بدهی ۹هزار میلیارد تومانی به مراکز درمانی دارند، توقع زیادی است.
ازسوی دیگر آنطور که سامان توکلی، رئیس انجمن علمی رواندرمانی ایران و نماینده وزارت بهداشت در شورای مرکزی سازمان نظام مشاوره و روانشناسی، به «جامعه پویا» میگوید: «بر اساس برآوردهای اعلامشده ازسوی وزارت بهداشت، بودجه اختصاص دادهشده به سلامت روان کمتر از میزانی است که بتواند پاسخگوی ابعاد این اختلالات باشد و فقط سه درصد از کل بودجه سلامت کشور به سلامت روان اختصاص پیدا میکند. البته این موضوع در کشورهای دیگر هم وجود دارد و بر اساس نتایج به دستآمده از پروژه اطلس سلامت روان که سازمان جهانی بهداشت در سال 2014 منتشر کرده است، در تمام کشورهایی که در این پروژه بررسی شدهاند و کشورهایی از گروههای درآمدی مختلف، با درآمد بالا، متوسط و پایین را شامل میشوند، میزانی از بودجه دولتی که صرف سلامت روان شده است، کمتر از پنج درصد است. البته در سالهای اخیر، برخی از کشورها لازم دیدهاند سرمایهگذاری بیشتری در این حوزه داشته باشند و حدود 10، 11 درصد از کل بودجه سلامت را به این امر اختصاص دادهاند».
بررسی یک آمار
۲۳درصد جمعیت کل کشور؛ آماری است که دکتر سیدحسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، زمستان گذشته در آیین افتتاح همزمان هزار تخت روانپزشکی از مبتلایان به بیماریهای اعصاب و روان ارائه کرد. کمی بعد احمد جلیلی، رئیس سابق انجمن علمی روانپزشکان ایران به «جامجم آنلاین» گفت: «در رابطه با آماری که وزیر بهداشت اعلام کرده است، ایشان تخفیف هم قائل شدهاند؛ چراکه آمارها بالای 30درصد هم گزارش شده و این 23درصد را میتوان آمار متوسط دانست». حسین مدنی، معاون پیشگیری اداره کل امور اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در نشست خبری بنیاد پیشگیری از آسیبهای اجتماعی که هفته گذشته برگزار شد، از آمار تازهای پرده برداشته و گفته است: «اجرای طرح پیمایش ملی وضعیت شیوع اعتیاد در جامعه کارگری نشان داد ۳۳درصد از کارگران، دچار انواع اختلالات روانی ازجمله افسردگی و اضطراب هستند و آمارها بیانگر این است که در مسئله سلامت روانِ کارگران وضعیت حاد و نگرانکنندهای داریم».
از اختلالات خفیف تا مشکلات شدید
رئیس انجمن علمی رواندرمانی ایران و نماینده وزارت بهداشت در شورای مرکزی سازمان نظام مشاوره و روانشناسی، در بررسی این آمارها میگوید: «نتایج پیمایش ملی سلامت روان که با حمایت وزارت بهداشت انجام شده است، نشان میدهد 23.6(بیستوسه و ششدهم) درصد از جمعیت 15-64 ساله کشور در یک سال گذشته دچار یکی از اختلالات روانپزشکی بودهاند. این آمار، اختلالات خفیف تا شدید را دربر میگیرد نه همه اختلالات؛ برای مثال اعتیاد و سوءمصرف مواد مخدر و همچنین اختلالات شخصیت در این آمار نیستند. به همین دلیل قاعدتا ممکن است با لحاظکردن این اختلالات، آمار بیشتر شود».
او همچنین معتقد است آمار ۳۳درصدی از شیوع اختلالات روان در میان کارگران دور از واقعیت نیست و اضافه میکند:«تأثیر عوامل کلان اقتصادی و اجتماعی در سلامت روان امری شناختهشده است و در طبقات و گروههای مختلف اجتماعی-اقتصادی ممکن است میزان شیوع اختلالات روان متفاوت باشد. اساسا یکی از عواملی که منجر به شیوع بیشتر اختلالات روانپزشکی در سطح و زیرگروههای مختلف جامعه میشود، مسئله فقر، بیکاری و شکاف طبقاتی است. اگرچه از نحوه پیمایش و جزئیات انجام آن در میان کارگران بیاطلاع هستم؛ اما به نظر میرسد این آمار ۳۳درصدی آمار اشتباهی نباشد».
بشیر خالقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی که ریاست بیمارستان روانپزشکی رازی تبریز را در سابقه خود دارد، معتقد است این آمار میتواند درست باشد. او به «جامعه پویا» میگوید: «بیماریهای اعصاب و روان از نظر شیوع درحالحاضر رتبه سوم را در جهان دارند و پیشبینی میشود در کل دنیا تا سال ۲۰۲۰ بیماریهای روانی از این نظر در رتبه اول قرار گیرند. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. ضمن اینکه ما نزدیک به ۲۰۰ نوع بیماری مرتبط با اعصاب و روان داریم که از یک افسردگی خفیف تا بیماریهای مزمن را دربر میگیرد و از همین رو ممکن است بیماریهای روان بخش بزرگی از جامعه را درگیر کنند».
تحول سلامت، اول جسم بعد روان
بزرگی آمار، اقدامات بزرگی را نیز طلب میکند؛ اقداماتی که احمد حاجبی، مدیرکل سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت، در قالب بخشی از طرح تحول سلامت، در همان سال اول اجرای طرح قولشان را داده بود. او از دو بسته بهداشتی و درمانی صحبت کرده بود که در جریان اولی کارشناس مراقبت، خانواده بیماران را معاینه میکند و در صورت نیاز به کارشناس سلامت روان، بیمار را به او ارجاع میدهد و در جریان دومی بیماران صعبالعلاج مورد توجه قرار میگیرند. حاجبی کمبود تختهای روانپزشکی در کشور را نیز فراموش نکرده و گفته بود: «یکی از مشکلات موجود کمبود تختهای روانپزشکی است».
کمبود 40 هزار تخت برای بیماران روانی
حاجبی یک سال بعد خبر داد که تا پایان سال ۱۳۹۴، ۶۰۰ کارشناس سلامت روان خدمات رایگان در مراکز جامع سلامت ارائه کردهاند. این آمار در بهار امسال به بیش از هزار و 500 کارشناس رسید. وزیر بهداشت نیز سال گذشته از افتتاح هزار تخت روانپزشکی در کشور خبر داد؛ اما در همان مراسم افتتاح این تختهای جدید گفت: «حدود ۴۰ هزار تخت روانپزشکی بیمارستانی در کشور نیاز داریم. درحالحاضر همه تختهای موجود حدود هشت هزار تخت است و قدمت بعضی از این تختها مربوط به صد سال گذشته است». با وجود این دستاوردها هنوز پوشش بیمهای برای خدمات مشاوره و رواندرمانی به طور کامل محقق نشده و خبری از افزایش تعداد روزهای بستری تحت پوشش بیمه نیست.
رئیس انجمن علمی رواندرمانی ایران و نماینده وزارت بهداشت در شورای مرکزی سازمان نظام مشاوره و روانشناسی، در بررسی علل این کمبودها میگوید: «موضوع سلامت بهویژه سلامت روان موضوعی پیچیده است گرچه متولی رسمی و قانونی سلامت روان در کشور ما وزارت بهداشت است، اما نه وزارت بهداشت و نه هیچ نهادی بهتنهایی نمیتواند مشکلات آن را حل کند. از همین رو پرداختن به این مسئله از وظیفه یک نهاد و یک سازمان فراتر است. از سوی دیگر ساختار جامعه باید بهگونهای باشد که پیش از آنکه آسیبی ایجاد شود، از بروز آن آسیب پیشگیری شود. جلوگیری از مسائلی مثل فقر، شکاف طبقاتی، تبعیضهای مختلف که بر سلامت روان اثرگذار است، فقط بر عهده یک نهاد نیست. درواقع اگر بخواهد اتفاقی روی دهد، باید پیش از اینکه تعداد زیادی بیمار اعصاب و روان تحویل نظام بهداشت و درمان شود، کل بخشهای جامعه نسبت به این موضوع حساس باشند و نقش خود را در زمینه عوامل کلان اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ایفا کنند. اگرچه متولی سلامت روان، وزارت بهداشت است و تعیین خطمشیها و سیاستگذاریهای این حیطه از سلامت نیز برعهده وزارت بهداشت است و باید هماهنگیهای بینبخشی و نیز وظیفه حساسکردن بخشهای مختلف را برعهده داشته باشد».
وقتی سلامت روان وارد ادبیات کشور شد
توکلی ادامه میدهد: «در چهار سال گذشته وزارت بهداشت و شخص وزیر نسبت به سلامت روان آگاه و حساس بودهاند. درواقع این دوره از وزارت بهداشت، اولین سالهایی است که میبینیم در ادبیات سیاسی و اجتماعی کشور و از زبان یکی از مسئولان، موضوع سلامت روان مورد تأکید قرار میگیرد و این یعنی در این حوزه زمینهسازی و فرهنگسازی شروع شده است اما همچنان در ابتدای کار هستیم». توکلی معتقد است باید خدماتی که دولت یازدهم در این زمینه آغاز کرده، دیده و ارج نهاده شوند: «یکی از اتفاقات مهمی که در این دوره روی داد، این بود که در طرح تحول سلامت، سلامت روان نیز گنجانده شد. افزایش پوشش افرادی که تحت خدمات سلامت روان هستند، کاهش هزینههای درمان سلامت روان از جیب مبتلایان، تعیین تعرفه برای برخی از خدمات و مداخلات رواندرمانی در قالب کتاب ارزش نسبی سلامت و تلاش برای پوشش بیمهای آنها، تلاش برای پوشش بیمهای گستردهتر داروهایی که تحت پوشش بیمه نبود، بهکارگیری کارشناسان سلامت روان در مراکز بهداشت شهری و روستایی که جمعیت حاشیهنشین و کمدرآمد را هدف قرار گرفته بود و افزایش تختهای ویژه بستری بیماران روانپزشکی از جمله این اقدامات است. اما اگر بخواهیم تناسب این اقدامات را با بزرگی مسئله بهداشت و سلامت روان مقایسه کنیم، این اقدامات هنوز متناسب با ابعاد مشکل نیست و شاید بتوان گفت تازه زمینه محکمی فراهم شده است برای اقدامات بعدی. امیدواریم این توجه به سلامت روان در دولت بعد هم ادامه پیدا کند و با تداوم مدیریت جناب دکتر هاشمی در دولت بعد این فرصت فراهم باشد تا شکاف بین ارائه خدمات و میزان مشکلات و نیاز موجود در این زمینه کمتر شود».
انگ یک بیماری
خالقی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس، دلیل بیتوجهی به بیماریهای اعصاب و روان را در جای دیگری جستوجو میکند. این نماینده مجلس معتقد است بخش عمدهای از توجهنکردن مسئولان و نهادها به موضوع بهداشت و درمان روان مربوط به این است که هنوز بیماریهای اعصاب و روان در کشور ما بهعنوان یک انگ شناخته میشوند. او میگوید: «هزینه یک عمل جراحی بزرگ قلب با یک هفته بستری در بیمارستان، برابر است با هزینه یک سال بستری یک بیمار اعصاب و روان. درواقع مسئله اصلی این است که مسئولان ما تاکنون بیش از بیماریهای روان به بیماریهای جسم توجه کردهاند. انگار بیماری روان عار است».
بااینحال وقتی کار به خدمات مشاورهای و روانشناسی میرسد، انگار اوضاع بدتر هم میشود. توکلی در این زمینه میگوید: «مبتلایان به اختلالات روانی نیاز به مراقبتهایی دارند که بخشی دارویی و بخشی نیز مداخلات غیردارویی است. علاوهبر این بخش مهمتری از بهبود وجود دارد و آن بازتوانایی مبتلایان است. به این معنا که پس از کنترل و رفع علائم بیماری و بهبود علامتی، افراد باید بتوانند عملکرد شغلی، خانوادگی و اجتماعی خود را بازیابند. حوزه درمانهای غیردارویی و رواندرمانیها و توانبخشی بیماران مسئله بسیار مهمی است که متأسفانه اغلب مورد غفلت قرار میگیرد. درحالیکه رواندرمانیها برای خیلی از بیماران درمان اصلی است و جایگزین دارویی ندارد. برای خیلی از بیماران نیز اگر علائم بیماریشان با دارو کنترل شود، برای توانبخشی نیاز به رویکردهای رواندرمانی است که اگر اتفاق نیفتد، بار مالی زیادی برای خانوادهها و جامعه به دنبال دارد».
بیمهها حمایت نکردند
نماینده وزارت بهداشت در این زمینه هم از دولت دفاع میکند و میگوید: «در اینباره نیز وزارت بهداشت از سال 1393 با بازبینی کتاب ارزش نسبی سلامت، اقداماتی را آغاز کرد. در این بازبینی برخی از مداخلات رواندرمانی برای اولینبار تعریف و تعرفه آن مشخص شد؛ اما متاسفانه جایی که نیاز به حمایت سازمانهای بیمهگر داشت، با مانع روبهرو شد. یعنی مصوبه هیئت دولت را در این زمینه که مربوط به 1/1/94 و لازمالاجرا بود، هنوز سازمانهای بیمهگر بهطور کامل اجرا نکردهاند. مشکل دیگر در زمینه خدمات و مداخلات رواندرمانی این است که چند سالی است تولیت وزارت بهداشت در زمینه این خدمات از بین رفته است؛ به این معنا که سازمانهای دیگر در این زمینه وارد عمل شدهاند. شاهد این حرف موضوع بازگشت آموزش گرایشهای روانشناسی مرتبط با سلامت و درمان به وزرات بهداشت بود که بهرغم اینکه نظر نهایی کمیته مشترک وزارت علوم و وزارت بهداشت که ازسوی رئیسجمهور تشکیل شده بود، بر لزوم انجام این کار بود، اما به دلایل عمدتا غیرعلمی و منافع و تعصبات گروهی و صنفی هنوز این امر محقق نشده است. بالطبع با انجام این کار و بازگشت نظارت وزارت بهداشت در آموزش و ارائه خدمات این گروه از متخصصان سلامت روان، باید تعیین تعرفه خدمات ارائهشده ازسوی این گروهها و پوشش بیمهایشان نیز در دستورکار وزارت بهداشت قرار گیرد».
این روانپزشک تأکید میکند: «برخورداری از سلامت روان، از حقوق شهروندان و یکی از مهمترین مطالبات جامعه است. درواقع بیش از هر چیز نیاز است تمام بخشهای جامعه و حاکمیت بهدور از سیاستزدگی و منافع گروهی به مسائل حوزه سلامت روان توجه کنند. وزارت بهداشت به عنوان متولی رسمی و قانونی سلامت روان در این زمینه پیشگام باشد و تمام سازمانها و نهادهای مرتبط بر اساس سیاستها و خطمشیهای وزارت بهداشت عمل کنند تا در حرکتی موزون و هماهنگ به سمت حل این مشکل جامعه حرکت کنیم. همه، حتی خود ما متخصصان روان باید در این عرصه فعال باشیم و از برج عاجمان پایین بیاییم و بدانیم که حل مشکلات سلامت روان با ویزیت بیماران و درمانشان در مطب و درمانگاه و بیمارستان اتفاق نمیافتد. بخش مهمی از کار فرهنگسازی و آگاهسازی و ایجاد حساسیت هم در مردم و هم در مسئولان، به عهده ماست. حل مسائل حوزه سلامت روان نیازمند یک عزم ملی است چراکه حوزه سلامت روان نه در ایران بلکه در تمام دنیا ازجمله حوزههایی است که به آن کمتر توجه شده و نیازمند اقداماتی است که میتوانیم آنها را در قالب اجرای «طرح تحول نظام سلامت روان» از دولت مطالبه کنیم».
12jav.net