آوارگان داخلی؛ بحران ریشهدار افغانستانیها
این آوارگان از ابتداییترین احتیاجات زندگی محروم هستند. اگرچه فائو بهتازگی اعلام کرده کوپن غذا در اختیار چهارهزارو 500 خانواده آواره در اطراف کابل قرار داده؛ اما آنها همچنان در تأمین مواد غذایی با مشکل روبهرو هستند
دوات آنلاین-حمیدالله پیش از آنکه از مرد جوانی آب طلب کند، نگاهی به اطرافش میاندازد و با غمی در صدایش میگوید: «در قندوز چه آب آشامیدنی و هوای تمیزی داشتیم. اینجا همهچیز آلوده است و ما در میان تلی از زبالهها زندگی میکنیم». منظور او از «اینجا» یکی از کمپهایی است که دولت برای مردم فرارکرده از استانهای ناامن فراهم کرده است. در حومه شهر 3.7 میلیون نفری کابل چند نمونه از این کمپها وجود دارد. در دیگر مناطق نزدیک پایتخت نیز بیش از 50 نمونه از این کمپها به چشم میخورد که از چند تا صدها خانواده را در خود جای دادهاند.
بنا به اعلام کمیساریای عالی آوارگان سازمان ملل در کشور 30 میلیونی افغانستان، حدود یک میلیون نفر در شهرهای مختلف آن آواره هستند. این افراد یا باید برای خروج از کشور و رفتن به خارج سه هزار دلار به قاچاقچیان انسان بپردازند یا شرایط سختی را در این کمپها تحمل کنند. کمپ محل اقامت حمیدالله یکی از تازهترین کمپهای ایجادشده پس از شدتگرفتن درگیریها در قندوز است. این شهر در سال گذشته بارها میان نیروهای دولتی و طالبان دستبهدست شد. حالا حدود 50 خانواده از این شهر در این کمپ زندگی میکنند.یکی دیگر از این افراد، کارگر ساختمانی به نام اسدالله است که هر روز بهدنبال شغل در کابل است و معمولا روزانه بین یک تا دو دلار درآمد دارد. برای افرادی مثل او پرداخت پول به قاچاقچیان انسان و رفتن از کشور، موضوعی تقریبا محال و نشدنی است. او در این زمینه میگوید: «تنها گزینه تکراری ما در سالهای گذشته، رفتن به مرز پاکستان، دستگیرشدن از سوی نیروهای مرزی و بازگشت دوباره به کشور است». البته او مثل بسیاری از هموطنانش دوست دارد با تمام سختیها در افغانستان بماند.
بنا به اعلام سازمان ملل، از زمان آغاز اشغال افغانستان از سال 2001 تاکنون، سال 2005 مرگبارترین سال بوده بهطوریکه بیش از 11 هزار شهروند کشته و مجروح شدهاند. در موردی مانند حمله طالبان به قندوز، هیچ فردی امنیت نداشت؛ نمونه مشخص آن اسدالله است که با شروع حملات، همسر و دو فرزندش را رها کرد؛ این اقدامی است که مردان افغان معمولا با شروع درگیریها در برخی از مناطق انجام میدهند. آنها امیدوار هستند طالبان به زنان و بچهها رحم کرده و آنان را آزاد کنند. البته این اتفاق برای خانواده اسدالله نیفتاد و همه آنها در حمله طالبان کشته شدند.
مانس نایبرگ، مدیر ارشد کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان در امور افغانستان میگوید: «وضعیت امنیتی مانع از بازگشت این آوارهها به خانههایشان میشود». وی میافزاید: «آوارگانی در پاکستان وجود دارند که بهدنبال بازگشت به خانههای خود در قندوز هستند. ما یک برنامه اطلاعاتی داریم که به مردم درباره مکانهای امن یا ناامن اطلاعرسانی میکند». البته در این میان کمپهای مانند چارچا وجود دارد که در مقایسه با دیگر مکانهای اسکان آوارگان، تمیزتر و بهتر است. یکی از ساکنان این کمپ، فردی 45ساله به نام طوفان است که پیشتر یک کشاورز در استان تحت کنترل طالبان در هلمند بود و حالا نزدیک به هشت سال است در این کمپ زندگی میکند. او در توصیف محل سابق زندگیاش اینگونه میگوید: «ناامنی باعث شده هیچجایی برای زندگیکردن و کار در این شهر باقی نماند. همه ما دوست داریم بهزودی به هلمند بازگردیم؛ اما ناامنی موجب شده بسیاری از ما مردن در این کمپها را به زندگی در آنجا ترجیح بدهیم». برای بعضیها حتی یک ملاقات کوتاه از محل زندگیشان نیز میسر نیست. حمیدالله دراینباره میگوید: «ما حتی نمیتوانیم بازگردیم تا از محل دفن عزیزانمان مطلع شویم».
نکته تأسفبار این است که این آوارگان از ابتداییترین احتیاجات زندگی محروم هستند. اگرچه فائو بهتازگی اعلام کرده کوپن غذا در اختیار چهارهزارو 500 خانواده آواره در اطراف کابل قرار داده؛ اما آنها همچنان در تأمین مواد غذایی با مشکل روبهرو هستند. میانگین درآمد روزانه برای آن اندک افرادی که موفق به پیداکردن کار میشوند بیش از دو دلار در روز نیست که با نیمی از آن فقط میتوان 10 عدد نان خرید. آنچه در این کمپها بیش از همه به چشم میآید، حضور گسترده کودکان است. آفرین، دختر چهارساله همراه دو برادر و مادرش فرزانه در یکی چادرهای این کمپ زندگی میکند. فرزانه روزهای سخت و تلخی را پشت سر میگذارد؛ اما تنها امیدواریاش این است که کودکانش به مدرسه بروند و بتوانند آینده خود را بهخوبی رقم بزنند.
درحالیکه سازمانهای مردمنهاد مسئولیت مدیریت مدارس و مراکز بهداشتی را در این کمپها بر عهده دارند، ساکنان آنها همواره این انتقاد را از دولت مطرح میکنند که کمک چندانی به بهبود وضعیت آنها نمیکند. حمیدالله که با همسر و پنج فرزندش در یکی از این چادرها زندگی میکند، میگوید: «ما مردمان این سرزمین هستیم و دولت باید برای برآوردن نیازهای ما تلاش بیشتری انجام دهد».
مشکل اساسی دیگر این است که برخی از افراد ساکنشده در این کمپها، آوارگان واقعی نیستند. ماهرخدا صابر، مدیر اورژانس و سازمان آوارگان داخلی افغانستان، با بیان اینکه بیکاری نه معضلی برای آوارگان بلکه مشکلی ملی است، میگوید: «در میان آوارگان افرادی هستند که شغل و خانه خود را از دست دادهاند و بدون آنکه تلاشی برای یافتن کار انجام دهند، به میان آوارگان آمدهاند تا از دولت کمک دریافت کنند».
بااینحال آمار نشان میدهد بسیاری از این آوارگان در کمپهای اطراف کابل و دیگر مناطق چندان مورد توجه دولت قرار نگرفتهاند؛ بنابراین هیچ جای تعجبی وجود ندارد که هر فردی بهدنبال ترک این کمپهاست. موسی که یکی از همین افراد است میگوید: «فرزندان ما هر روز برای یافتن کار به شهر میروند و هیچ نتیجهای هم نمیگیرند. با این اوصاف چرا آنها نباید کشور را به امید زندگی بهتر ترک کنند؟».
منبع: جامعه پویا
12jav.net