قربانیان اسیدپاشی همچنان با مهاجم زندگی میکنند
ما در حیاط پشتی خوابیده بودیم که شوهرم به آرامی وارد شد و روی من و دخترم اسید پاشید. ندیدمش اما میدانستم کار خودش است چون بارها تهدید کرده بود من را عصبانی نکن وگرنه صورتت را از بین میبرم
دوات آنلاین- مادر و دختر هندی که با عواقب حمله وحشیانه اسیدی دست به گریبان هستند به دلیل فقر مجبورند همچنان با مهاجم خود زندگی کنند. حادثه اسیدپاشی گیتاماهور 40 ساله و نیتوی 26 ساله به دست ایندرجت پدر خانواده اتفاق افتاد. ایندرجت 60 ساله یک شب که به خاطر نوشیدن مشروبات الکلی مست بود با اسید به زن و دخترش که در خواب بودند حمله کرد. او به دختر دیگرش در ایالت آگرا نیز به صورت مشابه حمله کرد که به دلیل شدت جراحات وارده کمی بعد جان سپرد. گیتا تا مدتها به دنبال پناهگاهی امن به دور از همسرش میگشت اما فقر و بیپولی در کنار آزار و اذیت همسایهها باعث شد تا او ایندرجت را ببخشد و بار دیگر به زندگی با او راضی شود.
به گزارش دیلیمیل، مرد خانواده همچنان به عادت مست کردن پایبند است و همچنان زنان این خانواده را آزار میدهد. گیتا دراینباره گفت :«او گاهی اوقات تهدید میکند ما را میکشد اما من دیگر ترسی ندارم. روز و شب کار من گریه کردن به حال خودم است این زندگی برای من از مرگ هم بدتر است.»
دختر او نیتو که به خاطر این حمله اسیدی قدرت بیناییاش را از دست داد هرگز از مادرش نپرسید که چرا دوباره به این خانه بازگشتند. از نظر گیتا او به سختی چیزی از این حمله را به خاطر میآورد. نیتو در زمان حمله تنها سه سال داشت. در آن زمان ازدواج گیتا و ایندرجیت به آخر خط رسیده بود و او با دو دخترش به خانه مادر شوهرش رفته بود. گیتا درباره شب حادثه میگوید:« ما در حیاط پشتی خوابیده بودیم که او به آرامی وارد شد و روی من و دخترم اسید پاشید. با وجود آنکه ندیدمش اما میدانستم کار خودش است چون بارها تهدید کرده بود که من را عصبانی نکن وگرنه صورتت را از بین میبرم.»
گیتا از همسرش شکایت کرد و برای درمان چهارماه در بیمارستان ماند اما بعد از مرخصی زندگی سختتر از تصوراتش شدهبود. «من به خانه مادرم بازگشتم اما او هیچ پولی برای زندگی نداشت. پدرم مرده بود و مادرم مجبور بود حالا علاوه بر خواهر برادرهایم از من و دخترم نیز مراقبت میکرد. همه پولی که او به دست میآورد خرج داروهای من و دخترم میشد».
ایندرجیت که در زندان بود سه ماه بعد از حادثه با نوشتن نامهای از گیتا خواست او را ببخشد. همزمان با درخواست ایندرجیت همسایهها نیز از مادر گیتا می خواستند تا دخترش را از خانه بیرون کند چون صورت او بچههایشان را میترساند.
گیتا که چاره دیگری نداشت شوهرش را بخشید و به زندگی دوباره با او رضایت داد. در سال 2014 نیتو توانست در کافهشروز که از سوی سازمان غیرانتفاعی «حمله با اسید را متوقف کنید» راهاندازی شده شغلی به عنوان پیشخدمت به دست بیاورد. مهمترین آروزی نیتو این است که بتواند خواننده شود و به بالیوود راه پیدا کند.
او درباره زندگی این روزهایش میگوید:« من هرگز احساس خشم یا ناراحتی نمیکنم. هرگز فکر نمیکنم که ضعیفتر از دیگران هستم. هرکسی در زندگی خود مشکلاتی دارد. مشکل من نسبت به بقیه کمی سختتر است. من اگرچه صورتم و چشمانم را از دست دادهام اما رویاهایم همچنان زنده هستند.»
12jav.net