طلاق به خاطر تست عطر زنانه
وقتی شوهرم به خانه آمد، بوی عطر زنانه همه جا را پر کرد. عصبانی شدم. دیگر مطمئن شدم شوهرم به من خیانت میکند.
دوات آنلاین -همه چیز از تست یک عطر در داخل مترو شروع شد. وقتی جواد یک عطر را در مترو تست میکرد هرگز تصورش را نمیکرد اینکار به نابودی زندگی مشترکش بینجامد. این مساله ساده در زندگی رومینا و جواد آنقدر بزرگ شد که پرونده طلاق دیگر را در دادگاه خانواده تهران باز کرد. آنها هفتهگذشته به دادگاه خانواده رفتند و درخواست طلاق خود را ارائه کردند.
دلیل درخواست طلاق
زن جوان در رابطه با دلیل این درخواست گفت: چهار سال است با جواد ازدواج کردهام. اوایل زندگی خوبی داشتیم. اما خیلی زود رفتار جواد تغییر کرد و نسبت به من بیتفاوت شد. همیشه رفتارهای مشکوکی داشت. نمیدانم چرا، اما گاهی اوقات رفتاری میکرد که احساس میکردم دارد به من خیانت میکند. تلفنهای مشکوک، رفت و آمدهای مشکوک، دیر آمدن به خانه و دروغهایش باعث شد نسبت به او بیاعتماد شوم. ولی حرفی نمیزدم تا اینکه چند شب پیش شوهرم دیر به خانه آمد. او چند ساعتی بود به تلفنهایم هم جواب نمیداد. وقتی به خانه آمد، بوی عطر زنانه همه جا را پر کرد. عصبانی شدم. دیگر مطمئن شدم شوهرم به من خیانت میکند.
برای همین سکوتم را شکستم از او جواب خواستم. ولی جواد به جای جواب دادن و درک کردن من چنان جنجالی به راه انداخت که در نهایت به کتک زدن من ختم شد. جواد به جای اینکه اعتماد مرا جلب کند و برایم توضیح دهد، کتکم زد و مرا نسبت به خودش بیاعتمادتر کرد. برای همین دیگر به او اعتمادی ندارم و طلاق میخواهم. من نمیتوانم با این شک و تردید به زندگی مشترکم ادامه دهم. او هیچوقت حاضر نشد کاری کند که به او اعتماد کنم. احساس میکنم او هم دیگر نمیخواهد در کنار من زندگی کند. برای همین درخواست طلاق دارم.
توضیحات مرد جوان
در ادامه مرد جوان نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همسر من هیچ اعتمادی به من ندارد. او تنها به خاطر یک عطر زنانه چنین جنجالی به راه انداخت. در صورتی که این عطر را یک مرد عطرفروش در داخل مترو به من داد. من هم آن را در جیب کتم گذاشتم. در آن لحظه به زنانه بودن این عطر فکر نکردم. فقط چون یک تستر بود، آن را گرفتم و داخل جیبم گذاشتم. ولی وقتی به خانه رسیدم همسرم جنجال به راه انداخت. حتی آن عطر را به او نشان دادم و گفتم که این تنها یک تستر است و معنی دیگری ندارد. ولی او به من توهین کرد. آنقدر مرا عصبانی کرد که من هم مجبور شدم کتکش بزنم. من هم دیگر نمیخواهم با این زن زندگی کنم. او به خاطر مسالهای کوچک چنین جنجالی به راه انداخت که نشاندهنده بیاعتمادی اوست. برای همین من هم نمیتوانم او را تحمل کنم.
در پایان وقتی قاضی تلاش آنها برای جدایی را دید، رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد. او از این زوج خواست در این فرصت با مشاوره خانواده نیز صحبت کنند.
منبع: تپش- جام جم
12jav.net