طلاق به خاطر چشم نگفتن شوهر
شوهرم برای یکبار هم که شده در جمع به من بگوید چشم. وقتی مردان دیگر را میبینم که جلوی دیگران با همسرشان چطور رفتار میکنند واقعا دلم میگیرد.
دوات آنلاین -محیا همراه شوهرش به دادگاه خانواده تهران رفتند تا برای همیشه ازهم جدا شوند. این زوج دلیل عجیبی برای جدایی داشتند. برای محیا شنیدن کلمه چشم از زبان شوهرش، آنقدر مهم بود که تصمیم گرفت به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد.
وی وقتی روبهروی قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت درباره ماجرای زندگیشان گفت: آقای قاضی، شوهرم مثل مردهای دیگر نیست. ذرهای به من احترام نمیگذارد. با من خوب برخورد نمیکند و جلوی بقیه رفتار مناسبی با من ندارد. هرکاری به او میگویم انجام نمیدهد و به حرفم گوش نمیکند. آرزو به دلم مانده که شوهرم برای یکبار هم که شده در جمع به من بگوید چشم. وقتی مردان دیگر را میبینم که جلوی دیگران با همسرشان چطور رفتار میکنند واقعا دلم میگیرد و دوست دارم شوهرم نزد دیگران به من احترام بگذارد. ولی او همیشه برعکس این کار را انجام میدهد و وقتی چند نفر را میبیند شروع میکند به بیاحترامی. هرچه میگویم به حرفم اهمیت نمیدهد و آبرویم را پیش بقیه میبرد.
یک بار هم نشده که به من بگوید چشم. در صورتی که در جمع دوستان و بستگانمان همیشه مردهای دیگر به همسرانشان احترام میگذارند و در جمع به حرف آنها گوش میدهند. ولی علی برایش مهم نیست که من چه میگویم و چه میخواهم. نمیگویم که من دستور بدهم و او اجرا کند، ولی حداقل در جمع کمی برایم ارزش قائل شود. من هم از این رفتارهایش خسته شده و تصمیم به جدایی گرفتهام.
حرفهای مرد جوان در دادگاه
بعد از صحبتهای این زن ، شوهر وی به قاضی گفت: آقای قاضی من دوست ندارم در میان جمع به همسرم بگویم چشم و مثل یک غلام حلقه به گوش فرمانهایش را اجرا کنم. از همان ابتدا هم اخلاقم همین بود. دو سال است که ازدواج کردهام ولی در این مدت همیشه زندگیام مثل جهنم بوده؛ هربار از هر مهمانی برگشتیم همسرم موضوعی را بهانه کرده و دعوا راه انداخته است. خیلی وقتها حتی دلیلش را هم نمیدانم. فقط دعوا میکند و غر میزند.
همسرم میخواهد که من مثل یک نوکر هرچه او میگوید انجام دهم و جلوی دیگران دستوراتش را اجرا کنم تا بتواند به بقیه بگوید که در خانه و زندگیمان او حرف اول و آخر را میزند. ولی من این کار را دوست ندارم و دلم نمیخواهد خودم را پیش بقیه کوچک کنم تا همسرم آبرویش حفظ شود. بارها این مساله را به او گفتهام. ولی فایدهای نداشته؛ محیا حاضر نیست کوتاه بیاید.
او زندگیمان را بههم ریخته است. برای همین من هم دیگر نمیخواهم کنار او زندگی کنم. بعد از صحبتهای این زوج قاضی حکم طلاق را صادر نکرد و از آنها خواست تا بیشتر فکر کنند و اگر تصمیمشان عوض نشد به دادگاه بیایند. او از این زوج خواست در این مدت با یک مشاور خانواده صحبت کنند.
منبع: تپش- روزنامه جام جم
12jav.net