طلاق از مرد پولداری که گدایی می‌کند

دوات آنلاین-زندگی مشترک یک زوج پس از سال ها به خاطر رفتارهای عجیب و خجالت آور مرد خانواده به دادگاه خانواده ختم شد. مرد که به خاطر خساستش حتی هنگام مسافرت دست از رفتار زشت خود بر نمی داشت و برای تامین هزینه سفر دست به تکدی گری می زد طاقت همسرش را طاق کرد.

بنا بر اظهارات زن به ستوه آمده از رفتارهای خجالت آور شوهرش، ماجرا از این قرار است که مرد خانواده از نظر مالی متمول است اما خساستش بیداد می کند.

از ابتدای شروع زندگی مشترک شان با همسرش به خاطر خساست و سختگیری در هزینه کرد زندگی مدام با زنش درگیر می شود اما همسرش به خیال این که گذشت زمان او را عوض خواهد کرد تحمل می کند.

خساست حتی برای خرید پوشک بچه

 مرد خانواده هر چند درآمد خوبی دارد اما سر کوچک ترین خرید همسرش به او گیر می دهد. زن جوان تا به خودش می آید خود را در مقام مادر می بیند و مشکلاتش دوچندان می شود اما این آغاز کشمکش بین زوج میان سال است. مرد خسیس مدام به خاطر خرید پوشک برای بچه هایش به همسرش گیر می دهد که چرا از پارچه استفاده نمی کند تا هزینه زندگی شان کم شود.

 این داستان ادامه پیدا می کند و زن جوان نیز به خاطر برخی مسائل و فرزندانش رفتارهای زننده شوهرش را تحمل می کند تا این که شوهرش پا را فراتر می گذارد. مرد خانواده بالاخره بعد از گذشت سال ها از زندگی مشترک شان به اصرار همسرش تصمیم می گیرد خانواده اش را به مسافرت ببرد.

گدایی کردن در سفر

با آغاز مسافرت یک روز در یک شهر غریب مرد خانواده به بهانه خرید زن و فرزندانش را تنها می گذارد و دست به رفتار عجیبی می زند. مرد خسیس به خیال این که کسی در شهر غریب او را نمی شناسد سر یک چهارراه با نقش بازی کردن دست به گدایی می زند که در همین لحظه از بد روزگار مستاجر سابقش او را می بیند.

مستاجر سابق که دل خوشی از مرد طمع کار ندارد با کمی گشت زدن در اطراف و داخل پارک همسر و فرزندان او را پیدا و ماجرا را برای آن ها تعریف می کند.

وقتی زن خجالت زده به اتفاق مستاجر سابق برای صحت ادعای او به محل مد نظر می روند، زن در کمال حیرت شوهرش را در حال تکدی گری می بیند و درگیری بین شان آغاز می شود.

زن افسرده می گوید: رفتارهای زننده و خساست شوهرم را طی زندگی مشترک مان تحمل کردم اما وقاحتش را برای تامین هزینه سفرمان نتوانستم تحمل کنم. وقتی مستاجر سابق مان ماجرا را برایم تعریف کرد ابتدا حرفش را باور نکردم و فکر می کردم چون با او مشکل دارد چنین حرف هایی پشت سرش می زند اما وقتی با چشمانم شوهرم را در حین گدایی دیدم قلب ام شکست و دیگر نتوانستم این موضوع را تحمل کنم.

 برای همین بعد از بازگشت از مسافرت مستقیم به دادگاه خانواده آمدم تا هر چه زودتر تکلیف ام را با شوهر خسیس و پولدارم روشن کنم تا بیش از این مسخره خاص و عام نشوم.    

منبع: روزنامه خراسان