معرفی کامل فیلم حمال طلا ؛خلاصه داستان، بازیگران و نقد
همه آنچه درباره فیلم حمال طلا باید بدانید را به همراه خلاصهای از چند نقد در این مطلب بخوانید.
دوات آنلاین-تورج اصلانی، کارگردان فیلم حمال طلا، فیلمبردار نام آشنای سینمای ایران است که در 23 فیلم مدیر فیلمبرداری بوده اما تاکنون سه اثر را نیز کارگردانی کرده است.
نخستین ساخته او فیلم جینگو ، تولید سال 1392، است. او سپس حمال طلا را ساخت و بعد از آن کارگردان فیلم بی سرزمین شد.
تورج اصلانی برای اولین بار به عنوان مدیر فیلمبرداری در فیلم سینمایی «عقل سرخ» به کارگردانی حمید جبلی حضور داشت و وارد سینما شد.
اصلانی درباره حمال طلا گفته است: «این فیلم، دومین اثر سینمایی من به عنوان کارگردان است. بدون شک، بین مدیرفیلمبرداری و کارگردانی تفاوتهایی وجود دارد. مدیرفیلمبرداری شعل من است و کارگردانی برای من گفتوگو و دیالوگ است و حرفهایی دارم که در مقام کارگردان باید آن را با اثرم بیان کنم. در این فیلم به زندگی کارگران پرداختم، چون واقعاً زندگی خیلی سختی دارند. میخواستم بوی کثافتی که در فیلم وجود دارد؛ در سالن سینما هم احساس شود و تماشاگر آن را استنشاق کند.
خلاصه داستان فیلم حمال طلا
رضا، حمال طلا است. شغلش رساندن طلا و جواهرات از کارگاه به مغازه است. یک روز در مسیر از او دزدی می شود و او باید غرامت بپردازد. او از دوستش لویی کمک میگیرد اما نوسانات بازار تهران اوضاع او را بدتر می کند.
بازیگران فیلم حمال طلا
سعید آقاخانی، پیام احمدی نیا، لطف الله سیفی، ژاله صامتی، امید روحانی، امین آقا فرزانه، علیرضا مهران، حسن زاهدی، داود محمدآبادی، محمود شفیع خانی و رضا شفیع خانی بازیگران فیلم حمال طلا هستند.
نقد فیلم حمال طلا
در ادامه خلاصهای از 3 نقد بر فیلم حمال طلا را بخوانید:
فیلمی پر از ایده
روزنامه سازندگی درباره این فیلم نوشت: ... «حمال طلا» پر از ایدههای ریز و درشت است که نیاز داشت با ایده بکرتری پایان بگیرد، اما اینطور نشده، نه اینکه پایان فعلی بدون گزند باشد ـ. ایده مشکلگشای پایانی واقعا جالب است، اما همجنس ایدههای دیگر فیلم نیست و به جای بستن فیلم به شکل دایرهوار شاید اگر روند بدبختی توأم با بلاهت شخصیتها ادامه پیدا میکرد و بازی بازار ارز دست از شوخی با این دو بدبخت برنمیداشت با فیلم کوبندهتری روبهرو بودیم، فیلمی تلخ که تمامی لحظاتش کمیک است و «حمال طلا» به یک اتفاق بدل میشد. «حمال طلا» در این جشنواره عبوس و اعصابخردکن که فیلمسازها جسارت را با پرداختن خامدستانه به مسائل اجتماعی اشتباه گرفتند فیلمی است جذاب که سخت بشود با توجه به بافت و شوخیهایش کلمه دلنشین برایش به کار برد، اما ارزش دیدن را دارد و برای کارگردانش هم فیلمی روبهجلوست و هزلی دارد که نیاز به آن در این سینما بسیار احساس میشود، هزلی از جنس فصل مزایده و بعد خالی کردن فاضلاب کارگاه طلا و بدهوبستان کلامی میان رضا و صاحب کارگاه و ایده درخشان تهدیگ!....
حمال طلا؛ کمدی سیاه و تلخ
فیلیمو شات نیز در نقدی نوشت: ... اینجا با شخصیتهایی سروکار داریم که در باتلاق تقدیر گیر افتادهاند و هر چه دستوپا میزنند شرایطشان بهتر که نمیشود هیچ، بدتر هم میشود. انگار که نویسنده قصه، مدام مسیر را طوری تغییر میدهد که شخصیتها از چاله به چاه سقوط کنند. شاید بتوان این را رویکردی برای نزدیک شدن به شکلی از کمدی سیاه و تلخ دانست که حداقل در عمل، تلاش برای بازنمایی وضعیت تلخ زمانه با تهمایه طنز دارد اما این تلخی نسبت به حس طنز غلبه یافته و برای همین با خروجی مفرحی سروکار نداریم. انگار راه گریزی از سرنوشت تلخ و محتوم نیست زیرا به نظر میرسد راوی قصه گاه سعی دارد این سرنوشت را به کاراکترها تحمیل کند.
از طرف دیگر، فیلم «حمال طلا» به تبع از آبشخور سینماییاش، ترجیح میدهد که از نقد اجتماعی هم خیلی دور نباشد و برای همین هنگام تماشای فیلم دائما به این فکر میکنید که چقدر بحرانهای دراماتیک قصه معلول و بازتابدهنده وضعیت جامعه واقعی و بیرونی است؛ چرا که فیلم سعی دارد تا حد ممکن به برشی از یک واقعیت اجتماعی بیرونی نزدیک شود و قصهاش را در همین بستر روایت کند.
ایده مرکزی جذاب
سینما مارکت هم درباره حمال طلا نوشت:... تورج اصلانی در «حمال طلا» بیشتر وامدار نگاه حاکم بر فیلمهای سینمایی بهمن قبادی و سامان سالور است که البته با هر دوی آنها همکاری داشته است. «حمال طلا» یک ایده مرکزی و جذاب دارد. جست و جوی الماس توسط دو کارگر آسمانجل و مفلوک در میان انبوهی از فاضلاب انسانی. ایدهای که کارگردان و همکار فیلمنامهنویسش نتوانستهاند در ۹۰ دقیقه، فراتر از همان ایده بروند و رویدادها و خرده داستانهای مکمل کنندهای به آن اضافه کنند.
زمانی که ایده اولیه فیلم یعنی پیدا کردن الماس به پایان میرسد، فیلم تمام میشود، اما کارگردان دست به دامن ایده دیگری میشود و اپیزود جدیدی را شروع میکند تا فیلمنامه عقیمش را نجات دهد که البته نمیتواند. ایده خرید و فروش سکه در آستانه جهش قیمت و حباب بازار که نه تنها فیلم را نجات نمیدهد بلکه با توجه به وضعیت کنونی بازار و آگاهی مخاطب از فضای اقتصادی حاکم بر بازار سکه و طلا، مخاطب در پایان، نه به شخصیتها بلکه به بلاهت فیلمساز میخندد.
اضافه کردن قصه دوم به ایده اولیه فیلم از ابتدا اشتباه بوده، چرا که اگر با چنین رویکردی بخواهیم فیلمنامه بنویسیم، بهتر است با آن سریال بسازیم نه فیلم سینمایی، زیرا همه این اپیزودها میتواند قطعه به قطعه اضافه شود و فیلم تا ۹۰۰ دقیقه ادامه پیدا کند. فیلمساز هم که این نکته را متوجه شده، شخصیتهای اصلی را نابود میکند بلکه فیلم راهی برای پایان پیدا کند.
12jav.net