نقشه پلید زن جوان برای دوست صمیمی در روزهای کرونایی

دوات آنلاین-زنی جوان که از ترس کرونا قصد داشت هر طور که شده ماشین بخرد برای یکی از دوستان صمیمی خودش نقشه‌ای پلید کشید تا به هدفش برسد اما عاقبت دستگیر شد.

اواخر اسفند سال گذشته زن جوانی با طرح شکایتی از سرقت طلاهایش خبر داد. زن جوان در تشریح ماجرا گفت: 500 میلیون طلا و جواهرم سرقت شده است، مدتها است که خانه هستم و خانه خالی نبوده است، امشب بعد از  اینکه در تمام این مدت در یک قرنطینه طولانی بودم می‌خواستم به مهمانی بروم، اما وقتی سراغ طلا و جواهراتم رفتم متوجه شدم همه آنها به سرقت رفته است.

با شکایت زن جوان تحقیقات از سوی ماموران پلیس پایتخت آغاز شد و ماموران دیدند هیچ اثری از تخریب روی در و قفل‌ها وجود ندارد، با این وجود ماموران احتمال داند سارق یا سارقان با مهارت اقدام به سرقت کرده باشند اما در بررسی تخصصی نیز هیچ اثری از ورود به عنف به خانه دیده نشد. بنابراین نخستین احتمالی که مطرح می‌شد سرقت از سوی فردی آشنا بود.

در حالی که بررسی ها در این خصوص ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس رفت و سرنخ اصلی را در اختیار پلیس قرار داد. زن جوان گفت: سرقت ها را زنی به نام مهوش انجام داده است. او یکی از دوستان صمیمی و مثل اعضای خانواده ام است. پسر 4 ساله‌ام تعریف کرد خاله مهوش این کار را انجام داده است.

زن جوان در مورد اینکه پسرش چطور ماجرا را برایش تعریف کرده ادامه داد: وقتی داشتم از ماجرای شکایتم به پلیس و صحبت‌های افسر پرونده برای همسرم تعریف می کردم، پسر 4 ساله ام گفت خاله مهوش را دیده که در کمد را باز و طلاهایم را سرقت کرده است. آنطور که پسرم می گفت زمانی که من در آشپزخانه بودم از فرصت استفاده کرده و به اتاق خواب رفته و طلاهایم را برداشته است. مهوش با این تصور که پسرم مشغول بازی است و متوجه او نمی‌شود، این کار را انجام داده بود.

مالباخته ادامه داد: به غیر از مهوش و خانواده ام کسی در این روزها به خانه مان نیامده است. از طرفی او رفت و آمدهایش را به خانه من کم کرده و دیر به دیر زنگ ‌می‌زند. اما از یکی از دوستان مشترکمان شنیدم ماشین خریده است، درصورتی که وضع مالی او طوری نبود که بتواند ماشین بخرد. هر چه هم از او پرسیدم که پول خرید خودرو را چطور تهیه کردی طفره رفت ولی من می دانم که پول خودرو، از فروش طلاهای من بدست آمده است.

ماموران پس از هماهنگی‌های قضایی به سراغ مهوش رفتند. او ابتدا منکر سرقت بود اما زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد به سرقت طلاها کرد.

زن جوان گفت: محل کارم تهران بود و من هر روز باید از کرج به تهران می آمدم. زمانی که کرونا نیامده بود این رفت و آمدها سخت نبود اما بعد از کرونا مشکلاتم زیاد شد. می‌ترسیدم من نیز مبتلا شوم. برای رهایی از این ترس سعی کردم ماشین بخرم اما با حقوقی که می‌گرفتم نمی‌توانستم به این کار فکر کنم. حتی خواستم وام بگیرم اما برای گرفتن وام چند ضامن نیاز داشتم و حتی از چند نفر خواستم ضامن من بشوند اما هیچ کسی راضی نشد ضمانت مرا به عهده بگیرد. اصرارم برای خرید خودرو زمانی بیشتر شد که مادرم مبتلا به کرونا شد. بیماری مادرم را خیلی اذیت کرد و چون سن و سالی از او گذشته بود حتی احتمال فوتش هم می‌رفت. وقتی مادرم را در آن وضعیت دیدم، با خودم گفتم من نمی‌توانم این بیماری را تحمل کنم. رفت و آمد با مترو هم احتمال ابتلا به کرونا را بیشتر می کرد. با خودم گفتم مهوش باید هر طور شده ماشین بخری، به هر قیمتی که باشد.

این زن در ادامه گفت: وقتی به خانه دوستم رفتم یاد طلاهای او افتادم. دوستم وضع مالی خوبی داشت و هر چند این سرقت به زندگی‌اش لطمه نمی زد اما واقعا گره بزرگی از زندگی من باز می کرد. دل را به دریا زدم و به سراغ طلاهای دوستم که می دانستم کجا نگهداری می‌کند رفتم. فورا داخل کیفم گذاشتم اما ناگهان پسر دوستم را دیدم که وارد اتاق شد. فکر نمی‌کردم مرا موقع برداشتن طلاها دیده باشد. اگر می دانستم طلاها را سرجایش می گذاشتم. هیچ وقت فکر نمی کردم دستگیر شوم؛ می خواستم بعد از مدتی مشابه طلاهای دوستم را بخرم و ناشناس برایش ارسال کنم.

بنا به این گزارش این زن در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد.