معرفی فیلم طلا ساخته پرویز شهبازی+ خلاصه داستان، بازیگران و نقد
فیلم طلا را ببینیم یا نه؟ برای تصمیمگیری در این باره خلاصه داستان و چند نقد درباره این فیلم را در این مطلب بخوانید.
دوات آنلاین-فیلم طلا یک درام اجتماعی است که پرویز شهبازی آن را ساخته و رامبد جوان و محمد شایسته تهیهکننده آن هستند.
پرویز شهبازی پیش از طلا فیلمهای مالاریا، دربند، عیار ۱۴، نفس عمیق ، نجوا و مسافر جنوب را ساخته بود.
خلاصه داستان فیلم ساخته طلا
چند جوان قصد راهاندازی رستورانی را دارند در این میان پدر یکی از آنها فوت کرده و مبلغ قابل توجهی پول نیز مفقود میشود.
در خلاصه رسمی داستان فیلم طلا آمده است: راهی برای پول دارشدن، خسته از نگاه تحقیر آمیز دور و بری ها، احساس تباهی از کارکردن برای دیگران؛ این ها دلایلی است که سه نفر را به هم وصل کرده تا یک کار و کاسبی راه بیندازند.
بازیگران فیلم طلا
نگار جواهریان، هومن سیدی، طناز طباطبایی، هدی زین العابدین، مهرداد صدیقیان و احترام برومند در فیلم طلا بازی کردهاند.
اکران آنلاین فیلم طلا
فیلم طلا دومین فیلمی است که به صورت آنلاین اکران میشود. بعد از شیوع کرونا و تعطیلی سینماها ابتدا فیلم خروج ساخته ابراهیم حاتمی کیا به صورت آنلاین اکران شد که تجربهای موفق بود.
با گذشت دو هفته از تجربه موفق اکران آنلاین فیلم "خروج"، فیلم طلا راهی سینمای آنلاین میشود.
بلیت فروشی برای تماشای این فیلم از طریق دو پلتفرم پخش آنلاین فیلیمو و نماوا انجام میگیرد و کاربران میتوانند در یک بازه زمانی شش ساعته فیلم خریداری شده را تماشا کنند. موفقیتهای فیلم خروج و گذر از دو میلیارد فروش به عنوان اولین فیلم سینمای آنلاین ایران، کارگردان و تهیه کننده فیلم پربازیگر "طلا" را بر آن داشت تا آخرین ساخته پرویز شهبازی دومین فیلمی باشد که مسیر جایگزین اکران در سالنهای سینمایی در شرایط شیوع بیماری کرونا را ادامه میدهد.
نقد فیلم طلا
در ادامه خلاصه چند نقد بر فیلم طلا را بخوانید:
طلا، فیلمی متفاوت
بلاگ نماوا در نقد این فیلم نوشت: «طلا»، متفاوتترین فیلم شهبازی تا به امروز است؛ چه ازنظر محتوی و چه ازنظر فرم. در «طلا» خبری از عدم قطعیت آشنای دنیای شهبازی نیست و کاراکترها، مردد و دودل میان انتخاب قرار ندارند.
شخصیتهای «طلا»، تصمیم میگیرند، اجرا میکنند و دربند اخلاقیات نیستند و این آخری شاید تنها شباهت کاراکترهای جدیدترین فیلم شهبازی با سایر آثارش باشد. همچنین، «طلا» از بحرانهای جوانی و مشکلات جوان بودن نمیگوید. شهبازی در «طلا»، دیدش را گسترده کرده و از مشکلات زندهبودن میگوید. قهرمانش در سیودوسالگی، مرد چند خانواده است، عشق و تعاریف اینچنینی در مقابل مشکلات زندگی برایش پیشپاافتاده و بچهگانه است....
موضوعی بیرمق در فیلم طلا
پریوز جاهد در روزنامه ایران نوشت: مشکل فیلم طلا این است که روی موضوع بیرمقی بنا شده و آدمهایش از یک جنس نیستند و بهخاطر موقعیتهای اجتماعی و طبقاتی مختلفی که دارند (دختر پولدار و پسر فقیر) اساساً نمیتوانند با یکدیگر جوش بخورند و به همین دلیل شراکتشان بیمعنی به نظر میرسد و نمیتواند شکل بگیرد و تضاد منافع خیلی زود آنها را در برابر هم قرار میدهد و این میتوانست دستمایه یک درام قوی باشد، اما فیلمساز در نیمه دوم فیلم آنها را رها کرده و به سراغ موضوعهای دیگر از جمله بیکاری و اخراج برادر منصور (هومن سیدی) از کارخانه، حاملگی ناخواسته دریا، دوست دختر منصور و تصمیمش برای کورتاژ، اختلاف زناشویی برادرش و توهم خیانت همسر او و بیماری فلج اطفال طلا، دختر کوچک برادرش و تلاش دو برادر برای فراهم کردن پول معالجه او میشود که هر یک از آنها پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم جذاب و پرکشش را دارند، اما گنجاندن این همه معضل اجتماعی در یک فیلم به فیلمساز فرصت نمیدهد که بدرستی به همه آنها بپردازد و به همین دلیل، تمام گرههایی که در فیلم بسته میشود، براحتی گشوده میشوند.
تماشاگر با شخصیتهای متعدد فیلم که هیچکدام عمق لازم را ندارند همذات پنداری نمیکند و علاقهای بهدنبال کردن سرنوشت آنها ندارد. با این حال، در نیمه دوم فیلم، سرقت دلارهای پدر دریا به وسیله منصور و اتفاقهایی که بهدنبال آن میافتد باعث میشود که فیلم اندکی لحن جنایی پیدا کند و تعلیق نسبناً پرکششی در فیلم ایجاد شود که اگرچه خیلی دیر است، اما تا حد زیادی مانع از سقوط کامل فیلم میشود.
طلا، فیلمی درباره نسل دهه 60
حنیف براری در فرارو نوشت: هفتمین ساخته پرویز شهبازی که همیشه دغدغه مسائل مربوط به جوانان را داشته است، طبق روال گذشته این فیلمساز مضمونی اجتماعی دارد و باز هم به نسل دهه شصت میپردازد. نسلی که حالا در دههی چهارم زندگیشان هنوز هم سوژهی اصلی فیلمسازانی همچون شهبازی هستند.
ویژگی مهم طلا گرههای متعددی است که در طول داستان ایجاد میشوند و هرکدام برای مدتی ما را با تعلیق و استرس همراه میکنند، اما به راحتی باز میشوند و هیچ یک بغرنج نمیشوند. این گرههای پرتعداد مخاطب را با فیلم و کاراکترهایش تا آخرین لحظه همراه میکند. لیلا تا مرز لو رفتن نزد صاحب کارش میرود، اما در آخرین لحظه پولی که از حساب محل کارش برداشته بود و به منصور قرض داده بود جور میشود و با چاشنی یک دروغ از مهلکه میگریزد، منصور به امید گرفتن مچ همسر برادرش او را تعقیب میکند و برایش پلیس میآورد، اما او در یک خانه مشغول کارگری است، پدر رضا برای دادن پول به او مخالفتی نمیکند و پول را در اختیارش میگذارد، مسئول صدور جواز راضی میشود و...
هر چه کاراکترهای اصلی فیلم شهبازی واقعی و ملموس هستند، شخصیتهای فرعی که در طول فیلم با آنها مواجه میشویم، در حد سریالهای کمدی تلوزیونیاند. منصور، دریا، رضا و لیلا جوانهای معاصر امروز تهران هستند، با همهی ویژگیهای مثبت و منفیشان. زندگی میکنند، عشق میورزند، خیانت میکنند، درگیر مشکلات مختلف هستند و صادقانه اشتباه میکنند. اما شهبازی طبق روال گذشتهی خود سعی دارد هر طور شده برخی معضلات اجتماعی را در فیلمش بگنجاند که فقط و فقط باعث مخدوش شدن یکدستی فیلمش میشوند. مثلا سکانس ابتدایی فیلم و تجمع کارگران اخراجی نه تنها جایی در فیلم ندارد، بلکه بهشدت هم ساختگی و نچسب از آب درمیآمده است. یا سکانس درخواست رضا برای صدور جواز کسب و رفتار کارمندان اداره. این سکانس به جز خنده گرفتن کارکرد دیگری ندارد و ما همگی با این موضوعات و معضلات آشنایی داریم.
پرویز شهبازی به شکلی استادانه با تصویر و میزانسن (زبان اصلی سینما) داستان و کنشها و حالات روحی کاراکترهایش را نشان میدهد. اما همیشه اصراری بیمورد دارد که روی این تصاویر بیانگر، کاراکترها دیالوگهایی بگویند که تمام حس صحنه را به کلی زایل کنند. صحنهی خداحافظی منصور و دریا به خودی خود پر از احساس و بیانگر عشق دریا به منصور است. نیازی نیست که منصور با گفتن دیالوگهای دم دستی احساس صحنه را بکشد؛ و یا حتی سکانس پایانی که به زیبایی و ماهرانه تنش و استرس منصور را به ما منتقل کرده است، به راحتی میتواند با همان افتادن منصور و نمای کج دوربین از پای قاچاقچیان تمام شود و هیچ لزومی ندارد که آنها به نازیباترین شکل ممکن در دیالوگهایشان صحنه را شرح دهند.
12jav.net