دوات آنلاین-قانون جذب؛ قانون و روشی برای رسیدن به هدفها، خواستهها و آرزوها است البته همه چیز به همین سادگی نیست. این قانون راز و رمزهای پیچیدهای دارد و باید به خوبی آن را فرابگیرید.
قانون جذب چیست؟
براساس قانون جذب اتفاقات مثبت یا منفی به این دلیل در زندگی شما رخ میدهند که به سمتتان جذب شدهاند. در واقع، خود شما آنها را به زندگیتان دعوت کردهاید.
این قانون پس از انتشار کتاب "راز" در سال ۲۰۰۶ محبوبیت خود را در میان عموم مردم به دست آورد.
قانون جذب بسادگی در این جمله خلاصه میشود: "ما هر آنچه را که به آن فکر کرده، چه خوب چه بد، جذب خود میکنیم. "
باور کنید یا نکنید، امروزه پژوهشهای علمی ثابت کرده که افکار مثبت، زندگی ما را تحت تأثیر همه جانبه خود قرار میدهند.
همه ما محصول افکارمان هستیم. هر انسانی، اول فکر می کند و سپس عمل. این نکته بدیهی، زیربنای قانون جذب است.
بنابر این، کسی که باور دارد می تواند در تحصیلاتش موفق شود، بر اساس همان باور عمل می کند و احتمال موفقیت اش بالا می رود. اما اگر کسی خود را فردی کم هوش بداند که نمی تواند در علم اندوزی موفق باشد، احتمال شکست اش بیشتر است. این در حالی است که هر دو فرد فرض ما، دارای ضریب هوشی و شرایط زندگی کمابیش یکسانی هستند.
با این وصف، پارادایم های فکری انسان ها (الگوهای مسلط فکری و فرهنگی) هستند که می توانند آنها را از نظر باورهای ذهنی، در گروه های مختلفی مانند فقیر یا غنی، سالم یا بیمار، آگاه یا ناآگاه و ... طبقه بندی کنند.
به عبارت دیگر، یک انسان ثروتمند خودساخته، قبل از آن که در جهان بیرون ثروتمند شده باشد در ذهن اش ثروتمند شده است و یک فرد فقیر، در باور درونی اش خود را فقیر می داند و احتمالاً بر این باور است که سهم او از زندگی و جهان، فقر و چندرغاز درآمدی است که دارد.
بنابراین برای هر تحولی باید ابتدا باورهای ذهنی مان را متحول کنیم و در آن، خوشبختی و تمام آرزوهایمان را به عنوان چیزهایی قابل تحقق بگنجانیم.
فکر، حرکت مبتنی بر خودش را پدید می آورد و این حرکت است که ما را به مقصدی که ترسیم کرده ایم خواهد رساند یا به آن نزدیک خواهد کرد. این یک امر بدیهی است
تاثیر قانون جذب بر عملکرد مغز
مغز ما پر از مدارهایی است که بر اساس اراده ما شکل می گیرند و تغییر شکل می دهند.
یک مثال: شما می خواهید پیانو یاد بگیرید. روز اول که شروع می کنید، یک چشم تان به دفتر نت است و یک چشم تان به کلیدهای پیانو. نت ها را یکی یکی می زنید و با فاصله ای که بین شان می افتد، موسیقی ایجاد شده چندان گوش نواز نیست.
چرا؟ چون در مغزتان مداری برای پیانو نوازی وجود ندارد. به تمرینات خود که ادامه می دهید، مغز در می یابد که نیازی ایجاد شده و باید سلول هایی را برای آن به کار گیرد. بنابراین تعداد اندکی سلول به کار ساختن مدار پیانو گمارده می شوند.
اگر در میانه راه ناامید شوید و به این باور برسید که هیچگاه نوازنده خوبی نخواهید شد، مغز اعزام سلول بیشتر به مدار جدید را متوقف خواهد کرد و پروژه نیمه تمام می ماند. اما اگر در فکر خود، به این جمع بندی برسید که توانایی تبدیل شدن به "استاد پیانو" را دارید و هر چه بیشتر تمرین می کنید مغز نیز کار را جدی می گیرد و مدام بر تعداد سلول هایی که ماموریت دارند مدار پیانو را بسازند می افزاید.
بیشتر بخوانید: طرحواره درمانی چیست
بدین ترتیب شما بعد از مدتی بدون نگاه کردن به دفترچه نت و بدون دیدن کلیدهای پیانو، زیباترین آهنگ ها را می نوازید و حتی بداهه نوازی هم می کنید و شنوندگان را به وجد می آورید.
این واقعیت در امور دیگر هم مصداق دارد. وقتی به ثروت فکر می کنید مدارهای مغزی آرام آرام بر این اساس که شما را ثروتمند کنند، شکل می گیرند. بنابراین ایده ها و راهکارهایی در گذر زمان در مغز شما شکل می گیرند که قبل از آن وجود نداشتند یا شما موقعیت ها و فرصت هایی را برای کسب ثروت می بینید که دیگران متوجه آن نمی شوند.
در واقع، همه چیز بستگی به مدارهای مغزی ما دارد و اصل علمی قانون جذب همین است.
راستی دقت کرده اید وقتی به خودروی خاصی فکر می کنید، در خیابان ها بیشتر می بینیدش؟ این همان قانون جذب است. قانون جذب، آن خودروها را به سمت شما نکشیده است بلکه باعث شده مغز و چشم شما آنها را بهتر ببیند.
جهان نیز ملغمه ای از همه چیز است (مثل ترافیکی از همه خودروها) و هر کس بر اساس مدارهای مغزی که خودش تعریف کرده، بخشی از این ملغمه (مثل خودرویی خاص در ترافیک) را درمی یابد.
به بیان دیگر، دور و بر ما، پر از خوبی و بدی است و مدارهای مغزی ما هستند که بخشی از آنها را در زندگی ما پر رنگ تر می کنند. اگر مدارهای مغزی مان را بر اساس منفی بافی شکل بدهیم یک نتیجه خواهیم گرفت و اگر مدارهای مغزی مان را بر اساس افکار مثبت بچینیم، نتیجه ای دیگر.
آیا قانون جذب واقعیت دارد
انیشتین و گروه دیگری از دانشمندان که درباره زمان تحقیق کرده اند، می گویند زمان یک پدیده قراردادی است و در عالم واقع، همه آنچه وجود دارد، همزمانی پدیده هاست. این یک بحث علمی بسیار پیچیده است که حتی فیزیکدانان نیز به سختی آن را درک می کنند. من هم تبحری در این باره ندارم ولی ربط آن به بحث قانون جذب این است که در این قانون توصیه می شود اگر چیزی را می خواهی، آن را در آینده تصور نکن بلکه همین الان خود را در آن موفقیت ببین (همزمانی آرزو و رسیدن به آرزو). مثلاً اگر می خواهی یک استاد دانشگاه شوی، نگو که می خواهم در آینده استاد دانشگاه شوم بلکه خود را در کسوت استادی و در حال تدریس به دانشجویانت ببین.
چند سال پیش که برای شرکت در یک دوره بین المللی leadership (راهبری) به دوبی رفته بودم، استادانی که به سرپرستی "ورنر ارهارد" از آمریکا برای تدریس آمده بودند، ماجرای ارسال اولین سفینه فضایی ناسا این گونه تعریف کردند که طرح به کندی پیش می رفت و احتمال شکست اش روز به روز بیشتر می شد تا این که در یکی از جلسات، این ایده مطرح شد که خود را از هم اکنون در ماه ببینیم و حال بررسی کنیم که چطور به آنجا رسیدیم. بعد از آن، محققان ناسا با این باور که به ماه رسیده اند، به کار خود ادامه دادند و در نهایت موفق شدند.
بیشتر بخوانید: مهمترین راز موفقیت؛ دور ریختن افکار مسموم
بنابراین، قانون جذب واقعیت دارد ولی نه به معنای آرزو کردن و بر جای خود نشستن و منتظر معجزه بودن. قانون جذب، اولین و ساختاری ترین عنصر سرنوشت یعنی چارچوب فکری را هدف قرار می دهد و آن چیزی نیست جز اندیشیدن به موفقیت و رسیدن به خواسته ها. خود من نیز هر جا این گونه بوده ام، تا حد زیادی و بعضاً به طور کامل به آنچه تصور و باور کرده ام رسیده ام چون باورهایم موتور محرکم شده اند.
جک کنفیلد، از بزرگ ترین استادان موفقیت در جهان - که چند سال پیش در ایران نیز یک دوره آموزشی برگزار کرد - در این باره می گوید: از زمانی که با قانون جذب آشنا شدم، آن را به کار بستم و زندگی ام متحول شد به گونه ای زندگی اکنون من آرزوی بسیاری از مردم دنیاست.
شما هم به کار گیری این قانون را -نه بر اساس برداشت های نادرست که بر مبنای علمی- از همین امروز شروع کنید، به آن باور داشته باشید و اثراتش را در گذر زمان ببینید. حتی اگر باور هم نداشته باشید، این را نمی توانید انکار کنید که ترسیم آرزوها بر مبنای مثبت اندیشی، بهتر از غرق شدن در میان انبوه افکار منفی است که انرژی آدمی را از بین می برد.
چگونه از قانون جذب استفاده کنیم؟
ما از قانون جذب انتظار داریم که به آرزوهای ما جامه عمل بپوشاند و خواستههای درونی ما را محقق سازد.
مثلاً از قانون جذب خانهای زیبا میخواهیم، اما این خانه از چه ساخته میشود؟ معلوم است از آجر، سیمان؛ آهن و خاک و سنگ! اما این مصالح از کجا تأمین میشوند؟ بازهم جواب معلوم است، از جایی همین دوروبرها!
به گمان بسیاری از افراد، قانون جذب پدیدهای جادویی است که از هیچ کجا آباد آرزوهای ما را فراهم میکند. درحالیکه هیچ جادویی در کار نیست و قانون جذب آرزوهایمان را با داشتههای اطرافمان فراهم میسازد. شما اسباب فراهم ساختن آرزوی دیگری و حتی همان آرزوی او میشوید و او نیز همزمان آرزوی شما خواهد شد.
بیشتر بخوانید: چه کار کنیم که زندگیمان بهتر شود
عامل جادویی شدن قانون جذب، همان دست نامرئی، اما توانمندی است که دروتخته را باهم جور میکند و پیوسته در حال چیدن اجزای مختلف هستی در کنار هم است. با دقیق شدن در این نکته، دیگر گله و شکایتی نخواهیم کرد که چرا همکار بغلدستیمان فردی اخموست، همسایهمان آنگونه رفتار میکند یا حتی رئیسمان شخصی بداخلاق است.
این افراد همان آرزوهای ما تا به امروز هستند. ما نیز در این لحظه، همان فردی هستیم که آنها دقیقاً آرزوی بودن در کنارش را داشتهاند!
اینگونه نیست که قانون جذب برای بعضی افراد عمل کند و برای برخی دیگر که به آن باور ندارند، کارایی نداشته باشد. جذب یک قانون معنوی جهانی است که در هر زمان و مکان کاربرد دارد؛ مثل قانون جاذبه.
اگر رئیس نالایقی بالای سر کارمندانی مظلوم سبز شده و بازور و غرور پیش میرود، بیشک آن کارمند جواب آرزوی تا به امروز این رئیس بوده و این رئیس پاسخ خواسته درونی آن کارمندان. البته این دلیل نمیشود که همیشه فردی مستبد را بهعنوان مدیر بپذیریم، با این توجیه که خواست کائنات چنین بوده است؛ خیر، کائنات این اتفاق را ایجاد کرده، چون خواسته ما تا به امروز، از کائنات چنین فرد مستبدی بوده است. اما اگر او را نمیپسندی، در همین لحظه خواستهات را تغییر بده. مطمئن باش همهچیز دگرگون میشود.
شاید مدیر شرکتی چند کارمند نمونه، منظم و بیهمتا نصیبش شود. در این حالت، معاون شرکت نباید تصور کند که با رفتن مدیر میتواند این کارمندان را در اختیار بگیرد. این کارمندان آرزوی آن مدیر هستند و مدیر همآرزوی کارمندان. وقتی یکی از اینها از میان برود آن دیگری هم از بین خواهد رفت.
درنتیجه، هیچکس حق ندارد درباره آنچه اکنون نصیبش شده است از کائنات گلهمند باشد.
اگر بچه بیادب و ناسپاسی نصیبت شده یا در محلهای زندگی میکنی که احساس خوبی به تو منتقل نمیکند، آرزویت را عوض کن! از کودک خود ادب و سپاس بطلب و محلهات را تغییر بده. وقتی سکوت میکنی و معتقدی که سکوت علامت رضایتمندی است. این رضایتمندی بلافاصله به کائنات میگوید: اگر دنیای من همینطور باشد، اشکالی ندارد؛ و بدیهی است که کائنات هم دنیای تو را همینگونه که هست برایت نگه میدارد.
آنچه اکنون در اطراف توست چیزی نیست جز آنچه تا به امروز خواسته بودی. اگر آن را نمیپسندی و دوستش نداری، تنها کافی است که آرزوی خود را عوض کنی. اما اگر آرزویت را عوض نکردی، دیگر انتظار معجزه از قانون جذب را نداشته باش.
چگونه قانون جذب را یاد بگیریم؟
یادگرفتن قانون جذب 5 مرحله دارد که در زیر توضیح داده شده است:
۱. آموزش ببینید و تمرین کنید
برای آنکه قانون جذب را بیاموزید، اولین قدم شما باید تمرین کردن باشد. تمرین مراحل مختلف قانون جذب میتواند به شما کمک کند تا این قانون را در بطن زندگی خود و برای به دست آوردن تمام خواستههایتان جاری کرده و به این طریق مشکلات را کنار زده و به زندگی لبخند بزنید.
برای تمرین کردن دقت کنید که ابتدا بایستی قانون جذب را بهخوبی فرابگیرید و آن را بیاموزید. توجه کنید که صرف دانستن آنکه قانون جذب چیست و چهکاری میکند، فراگرفتن قانون جذب نیست و نمیتواند اثر چندانی را در زندگی شما اعمال کند.
۲. انرژی را مدیریت کنید
همانطور که در آموزش قانون جذب میآموزید، این قانون بر پایهی انرژیها استوار است و در واقع بدنهی اصلی این قانون را فیزیک تشکیل میدهد. در علم فیزیک شما میآموزید که هر چیزی حتی اشیاء جامد ذراتی دارند که مدام در حال حرکت و جنبش بوده و بهاینترتیب انرژی مشخصی را دارا میباشند.
بیشتر بخوانید: چگونه تواناییهای خودمان را باور کنیم
برای مدیریت انرژیهای خود، بایستی توانایی توجه کردن را در خود پرورش داده و تمرکز را در خود پرورش دهید. در واقع برای آن که انرژی را مدیریت کنید ابتدا باید تمرکز کرده و بهطور آگاهانه تصمیم بگیرید تا توجه خود را روی خواستههایتان متمرکز کنید. در این زمان است که توانستهاید به نحو درست و صحیح از قانون جذب استفاده کنید.
۳. مراقب شنیدههایتان باشید
بدون تعارف بگوییم که اگر مدام از سمت اطرافیان چنین بشنوید که تو در آینده هیچچیز نمیشوی، بدون شک این افکار و انرژی منفی در زندگی و مسیر انتخابی شما تأثیرگذار بوده و میتواند آینده شما را تباه سازد. یا آن که اگر به دنبال کسب ثروت هستید و مدام از سمت اطرافیان در خصوص مسائلی همچون رکود اقتصادی و یا مشکلات صحبتهایی را بشنوید، قطعاً نمیتوانید روی انرژی خود مسلط شده و به دنبال به دست آوردن خواستههایتان باشید.
توجه کنید که شما قطعاً نمیتوانید از صحبت کردن اطرافیان جلوگیری کنید اما میتوانید گوشهایتان را از شنیدن چنین موضوعاتی منع کرده و با تمرکز روی اهداف خود، هر آنچه را که میخواهید به دست آورید.
۴. هر آنچه را که میخواهید بنویسید
نوشتن خواستهها میتواند یکی از مراحل مهم آموزش قانون جذب باشد. در واقع شما با نوشتن خواستههایتان، توجه و تمرکز خود را بر روی آن موضوع قرار داده و به این طریق بهنوعی تمام ذرات جهان را با خود همراه کرده و در جهت به دست آوردن خواستهی خود میکوشید.
۵. درباره خواستههایتان صحبت کنید
صحبت کردن چه با خودتان باشد و چه با دیگران، بایستی همراستا و همنظر با خواستههایتان باشد و احساس خوبی را در شما ایجاد نماید. با صحبت کردن درباره خواستههایتان میتوانید انرژی زیادی را ساطع کرده و البته آن را دریافت نمایید و به این طریق به هر آنچه میخواهید برسید.
11 روش برای استفاده از قانون جذب
برای اینکه قانون جذب زندگی شما را بهبود ببخشد باید با 11 روش زیر آشنا شوید:
۱- شما اتفاقات خوب یا بد را براساس تفکراتتان تجربه می کنید
"کسی که همیشه در مورد بیماری صحبت می کند، بیمار می شود و کسی که به طور مداوم در مورد رفاه صحبت کند، در رفاه و آسایش به سر خواهد برد." استر و جری هیکس در این کتاب اشاره می کنند که "شما همه ی این ها را براساس تفکرات تان جذب می کنید." با تمرکز بر روی چیزی، باعث می شوید آن مسئله برایتان اتفاق افتد.
۲- شما با فکر کردن به چیزی آن را به سمت خود جذب می کنید، حتی اگر آن را نخواهید
بر اساس این کتاب "شما با فکر کردن به چیزی از طریق قانون جذب، آن را بزرگ و بزرگتر و قویترخواهید کرد." بنابراین سعی کنید افکار خود را مثبت نگه دارید.
۳- هر چه بیشتر روی مسئله ای تمرکز کنید، قویتر میشود
مورد مذکور این قابلیت را به شما می دهد که حقیقت زندگی خود را با افکارتان ساخته و مسائلی که دوست داشته تجربه کنید، روزی به آنان دست خواهید یافت. شما با نگرانی های خود باعث می شوید اتفاقات بدی برایتان رخ دهد.
۴- بهتر است به احساسات خود اعتماد کنید تا آن که بیش از حد به تصمیماتتان فکر کنید:
به بیان دیگر: به ندای قلب خود گوش فرا دهید. به جای فکر بیش از حد به انتخابهایتان اجازه دهید احساساتتان، شما را به سمت درست هدایت کند. با این کار زندگی رضایتمندانه تری را تجربه خواهید کرد.
۵- شما با تفکر مثبت خود می توانید باعث گردید اتفاقات خوب با سرعت بیشتری برایتان رقم خورد
برادران هیکس در این کتاب می نویسند: "خواستن و تمایل" شامل تمرکز به یک موضوع آن هم به صورت کاملأ مثبت می باشد. وقتی که به موضوعی با دقت نظر کامل به گونه ای مثبت می نگرید، آن مسئله بسرعت برایتان به وقوع خواهد پیوست . . . شک نکنید."
۶- برای ایجاد یک تغییر، باید به مسائل آن گونه که آرزو دارید باشند، بنگرید نه آن گونه که در واقع هستند
این رازی است که تنها افراد موفق می دانند و در کتاب های علمی با عنوان "تجسم دیداری" از آن یاد می شود. مایکل فلپس هر شب قبل از خواب خود را برنده تجسم می کرد. همان گونه که می بینید وی در حال حاضر پرافتخارترین قهرمان تاریخ بازیهای المپیک و دارنده ۲۲ مدال شنا است. در این کتاب می خوانید: "به منظور تأثیر هر چه بیشترِ تفکرات مثبت بر روی اتفاقات، بایستی نادیده بگیرید که چه کارهای دشواری هستند- و هم چنین به این که دیگران شما را چگونه می بینند کاملاً بی توجه باشید. و تنها تمام تمرکز خود را حول این محور بگنجانید که دوست دارید چه اتفاقاتی برایتان به وقوع بپیوندند.
۷- شما می توانید قدرت مغناطیسی جذب اتفاقات خوب خود را با اختصاص دادن زمان روزانه به "افکار قدرتمند" افزایش دهید
۱۵ دقیقه از روزتان را به طور جدی به فکر کردن در مورد اهداف، رؤیاهایتان و آن چه از زندگی می خواهید اختصاص دهید. برادران هیکس می گویند این عمل شانس شما را برای رسیدن به موفقیت بسیار افزایش می دهد.
۸- موفقیت یک منبع تمام نشدنی است. هر کس می تواند از آن بهره برد
فراموش نکنید که موفقیت دیگران، موفقیت شما را محدود نمی کند. از آن طرف براساس آنچه که در کتاب نوشته شده، شما با جذب موفقیت، موفقیت دیگران را محدود نخواهید کرد.
۹- به خودتان اجازه ندهید در ناامیدی ها غرق شوید
ناامیدی تنها باعث جذب اتفاقاتی است که ناراحتی شما را بیشتر خواهند کرد و تنها نشانه آن است که شما به هدفی که در زندگی آرزویش را داشته اید، نرسیده اید. بنابراین به جای حسرت خوردن برای از دست دادن آرزوهایتان، تنها به آنچه دوست دارید و می خواهید، فکر کنید.
۱۰- از تماشای برنامه های تلویزیونی همانند جنایت و بیماری که انرژی های منفی را به شما منتقل می کنند، اجتناب کنید
با دیدن این برنامه ها تنها موجب می گردید به آنان بیشتر فکر کرده و شانس اتفاق افتادنشان را افزایش دهید. باز هم یادآوری می کنیم که: "با توجه شما به هر چیزی، آن مورد بیشتر و بیشتر به سمت شما کشیده می شود."
۱۱- بدانید اگر روابط تان با دیگران بد است، تنها خودتان موجب آن شدهاید
توجه به مسائل منفی هم چون گرفتن انتقام می تواند موجب ویرانی روابط شخصیتان باشد. با این ذهنیت که "هیچ چیز به وقوع نخواهد پیوست مگر آن که شخصاً آن را جذب کرده باشید"، می توانید از روابط بد با همسر و بستگان تان رهایی یابید.
منابع: باشگاه خبرنگاران- خبر آنلاین- سواد زندگی - ایسنا
12jav.net