2024/12/08
۱۴۰۳ يکشنبه ۱۸ آذر
پیشنهادات ما
عادت‌هایی که نباید از نقی، ارسطو و بهتاش یاد بگیریم
نقدی بر سریال پایتخت 6

عادت‌هایی که نباید از نقی، ارسطو و بهتاش یاد بگیریم

پنهان‌کاری، دروغ‌گویی‌‌های متعدد اعضای‌خانواده، تضعیف جایگاه والدین، تکیه کلام‌های گزنده و ... نباید در خزانه رفتاری بزرگ‌سالان تقویت شود.

دوات آنلاین-طبق نظرسنجی‌ها، سری ششم سریال پایتخت توانسته است درصد زیادی از مخاطبان را با خودش همراه کند. به بهانه پربازدید بودن پایتخت در روزهای قرنطینه از زاویه روان شناسی به ابعاد گوناگون سریال می‌پردازیم. البته که می‌توانیم چشم‌مان را بر تمام نقاط ضعف این سریال ببندیم و صرفا آن را تحسین کنیم اما نگاه سیاه‌وسفید در هر زمینه‌ای ناکارآمد است. در پایتخت شش می‌بینیم که پسر بزرگ خانواده، نقش مادرش را به رسمیت نمی‌شناسد و معمولا با او محترمانه صحبت نمی‌کند. بهتاش به دلیل عصبانیت، سرش را به دیوار می‌کوبد و به ارسطو لگد می‌زند.

 

در این سریال درباره مواد مخدر به‌راحتی صحبت می‌شود و خاص‌تر اینکه صحنه خشونت باری نمایش داده می‌شود که بهبود به دلیل سندروم دست بی‌قرار، دوبار ارسطو را از گردن روی دستش می‌گیرد! یکی از آسیب‌های نمایش خشونت در تلویزیون این است که مخاطب یاد می‌گیرد به‌جای تجربه هیجان‌هایش، آن‌ها را به‌طور افراطی تخلیه کند! یعنی اگر عصبانی است، به‌جای پردازش شناختی و هیجانی، آن را در لحظه، با شدیدترین حالت ممکن تخلیه کند. اگر خشمگین است، طعنه بزند، برخورد تهاجمی داشته باشد و ... .

عکسی از سریال پایتخت

آسیب‌های ترویج شوخی‌های پرخاشگرانه

در سری جدید پایتخت، بارها شاهد شوخی‌های پرخاشگرانه هستیم. دست انداختن دیگران، توهین، تمسخر، آزار کلامی و جسمی، جزو شوخی‌های پرخاشگرانه هستند. ممکن است این سکانس‌ها باعث خنده شوند اما چنین خنده‌ای به قیمت بی‌احترامی به شخصیت افراد تمام می‌شود.

 

حالا طیف زیادی از مخاطبان، شاهد پیام‌های کلامی و غیرکلامی خشونت‌بار هستند.  رسانه در جایگاه یک الگو، می‌تواند باعث ترویج یا بازداری برخی از رفتارها شود. تکرار شوخی‌های پرخاشگرانه در سریال، اصل «بازداری‌زدایی» را تقویت می‌کند؛ یعنی زمانی که فرد، کاری را انجام می‌دهد بدون آن‌که با پیامد نامطلوب آن مواجه شود. در این صورت، ترس بیننده از انجام همان رفتار، کم یا خنثی می‌شود.

 

 بنابراین مخاطبی که کنایه‌های بی‌شمار شخصیت‌ها را می‌شنود، احتمالاً با خودش می‌گوید گفتن این حرف‌ها نه‌تنها بد نیست بلکه خنده‌دار هم هست! بی‌آن‌که در رفتارهای روزمره‌اش به پیامد رفتار و احساسی که در فرد مقابل ایجاد می‌کند، بیندیشد.

 

از ارزیابی‌انتقادی کمک بگیرید

البته همه به یک اندازه از رسانه الگو نمی‌گیرند. به کمک «ارزیابی انتقادی» می‌توانید از خودتان بپرسید آیا خندیدن به هر چیزی درست است؟ آیا جمله پرتکرار ارسطو که می‌گوید «من یه حبسی‌ام، کسی که حبس رفته همیشه یه ساک آماده گوشه خونه داره!»، کارکرد خوبی در جامعه دارد؟ صحنه خشونت‌بار خفه شدن ارسطو، چه تأثیری روی بچه‌ها دارد؟

 

اگر نقش فرهنگ‌سازی تلویزیون برایتان جدی نیست، به این مثل دقت کنید که سال‌ها پیش، دعوای برره‌ای در روستای خیالی برره، باعث شد تا برخی دانش آموزان با تقلید از همین دعوا، در مدرسه به همدیگر آسیب بزنند!

 

عادت به پنهان‌کاری و دروغ‌گویی اعضای خانواده، تیغ زدن دیگران توسط بهتاش، مصرف و جابه جایی مواد هم تعدادی از مثال‌هایی هستند که نشان می‌دهند شاهد ضدهنجار در تلویزیون هستیم. بنابراین ممکن است کودکان و نوجوانان با تماشای پایتخت، به‌جای فراگیری هنجارهای کارآمد، رفتارهای ناسالم را درونی کنند و رفتارهای هنجارشکنانه هم در خزانه رفتاری بزرگ‌سالان، تقویت شود.

 

عادت‌هایی که سم ارتباط هستند

تکیه‌کلام‌ها، به دلیل ساده و کوتاه بودن‌شان می‌توانند در مکالمه‌های روزمره، به‌طور تکراری استفاده شوند و تأثیر بگذارند. رفتار کنایه‌آمیز و تکیه‌کلام‌های گزنده، به‌مرورزمان تبدیل به عادت می‌شوند؛ در نتیجه افراد بدون هیچ پردازش ذهنی از آن‌ها در ارتباط‌شان استفاده می‌کنند. یکی از نیازهای طبیعی در هر ارتباطی، نیاز به «احترام» است. عادت‌های ناسالمی مثل کنایه زدن، باعث می‌شود نتوانیم نیاز مخاطبمان را به رسمیت بشناسیم و با آن‌ها به شکل مستقیم حرف بزنیم.

 

ممکن است بی‌احترامی را معادل صمیمیت بگیریم و با ارجاع اشتباه به سریال و گفتن این جمله که (تو پایتخت هم همین‌ها رو می‌گفتن)، نیاز به احترام و هیجان ناخوشایند طرف مقابل را نادیده بگیریم.

 

چگونه تأثیرات منفی سریال‌ها را کاهش دهیم؟

قبل از هر چیز باید توجه داشت نوجوان‌ها که در مسیر الگوپذیری، تندتر از بقیه حرکت می‌کنند را نمی‌توان با رفتارهای قهرآمیز از تماشای محتواهای مختلف آن هم در تلویزیون منع کرد اما کار ساده و مهمی مثل «گفت‌وگو»، کمک می‌کند تا بتوانید به‌دوراز هر تعصبی، درباره یک مجموعه تلویزیونی حرف بزنید. تمرین خوبی است که با حرف زدن، سعی کنیم از حالت یک بیننده منفعل، به مخاطب فعالی تبدیل شویم که توانایی ارزیابی دارد.

 

 بعد از پایان سریال، از فرزندتان بپرسید که چه هیجانی دارد، درباره دیالوگ‌ها چه نظری دارد، اگر قرار بود او نویسنده سریال باشد چه چیزهایی را تغییر می‌داد؟ راه دیگر این است که ارتباط خودتان را با سازندگان مجموعه‌های تلویزیونی حفظ کنید و در شبکه‌های اجتماعی، حتماً به آن‌ها بازخورد دهید. شما به‌عنوان بیننده حق دارید نظرتان را بگویید و کمک کنید برنامه‌سازان، با بازنگری‌های مفید، کار خودشان را اصلاح کنند.

 

نویسنده : نگار فیض‌آبادی- کارشناس‌ارشد روان شناسی‌بالینی/ خراسان

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.