جزییات مهلت دادن خانواده غزاله به آرمان در شب اجرای حکم اعدام
خانواده غزاله با اینکه میتوانستند حکم را اجرا کنند تصمیم گرفتند به آرمان یک ماه مهلت بدهند و پس از آن تصمیمگیری نهایی کنند.
دوات آنلاین-هر دو خانواده گریانند، گریه یک طرف بابت داغ از دست رفتن جان غزاله و گریه طرف دیگر بابت در خطر بودن جان آرمان، یک طرف خود را مستحق قصاص میداند تا داغش تسکین پیدا کند و طرف دیگر فقط یک خواسته دارد، آن هم طلب گذشت از قصاص، در آخرین تلاش های صورت گرفته از سوی تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی به سرپرستی دکتر محمد شهریاری خانواده غزاله با توقف یک ماهه حکم موافقت کرده اند.
روزنامه جوان نوشت: گم شدن غزاله، دختر نوجوان را ۱۲ اسفند ماه سال ۹۲ اعضای خانواده اش به پلیس تهران گزارش دادند. آنها به ماموران گفتند که دخترشان با پسری نوجوان به نام آرمان دوست بود و آنها با هم اختلاف داشتند. وقتی مأموران پلیس به سراغ پسر نوجوان رفتند، او گفت که از غزاله خبر ندارد.
تحقیقات بعدی پلیس اما نشان داد که روز حادثه غزاله ۱۳ بار با یک شماره تلفن با آرمان تماس داشته است. بررسی های بیشتر پلیس همچنین نشان داد که غزاله توسط آرمان جانش را از دست داده است.
اعتراف آرمان به قتل غزاله
در تحقیقات بعدی که پلیس از آرمان انجام داد وی به قتل اعتراف کرد. او درباره آشنایی اش با غزاله گفت: ما در سفر تفریحی که همراه خانواده هایمان به ترکیه داشتیم با هم آشنا شده بودیم و بعد به ارتباطمان ادامه دادیم. خانواده من در جریان دوستی ما بودند، اما تذکر داده بودند که غزاله را به خانه نیاورم.
آرمان ادامه داد: مدتی بود که من می خواستم رابطه مان را قطع کنم، اما غزاله اصرار به ادامه رابطه داشت. آن روز پدر و مادرم خانه نبودند و بعد از دیدن تماس غزاله او را به خانه دعوت کردم تا درباره مشکل پیش آمده حرف بزنیم، غزاله را به اتاقم بردم و درباره موضوع حرف زدیم که کار به مشاجره کشید. من عصبانی شدم و با میله بارفیکس به سرش زدم که فوت شد، بعد چند نایلون روی سرش کشیدم و جسد را داخل چمدان مسافرتی گذاشتم و جسد را در سطل زباله مکانیزه رها کردم و با چمدان خالی به خانه برگشتم.
آرمان ادامه داد: من بعد از حادثه ماجرا را برای یکی از دوستانم هم تعریف کردم.
نتیجه تحقیقات جنایی چه بود
اعترافهای آرمان با اطلاعاتی که پلیس به دست آورده بود همخوانی داشت. مأموران در بازرسی از خانه آثار لکه های خون کشف کردند که آزمایش ها نشان داد که آثار خون متعلق به غزاله است، در بررسی دوربین های مداربسته هم مشخص شد که آرمان به همراه چمدان ساختمان را ترک کرده و مدتی بعد با همان چمدان به ساختمان برمی گردد.
تحقیقات همچنین نشان داد که بخشی از حرفهای آرمان درباره قطع کردن رابطه درست نیست، چراکه مأموران دست نوشته ای از غزاله به دست آوردند که نشان می داد، او اصرار به قطع کردن رابطه داشته است و حرفهای آرمان در این باره درست نیست.
جسد غزاله پیدا نشد
با وجود اینکه تلاش ها برای پیدا کردن جسد غزاله نتیجه ای نداشت بازپرس با استناد به مدارک موجود در پرونده و اعتراف آرمان به قتل او را مجرم شناخت و پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
آرمان در دادگاه قتل را انکار کرد
دو سال بعد از وقوع حادثه و در اولین جلسه رسیدگی به پرونده اولیای دم خواستار صدور حکم قصاص شدند.
وقتی نوبت به آرمان رسید او اتهام قتل را نپذیرفت و گفت: زمان حادثه من ۱۷ ساله بودم آن روز غزاله چند بار تماس گرفت و درباره زندگی در سوئد سؤال هایی پرسید. از او خواستم که برای حرف زدن در این باره به خانه ما بیاید که قبول کرد. ما حدود نیم ساعت در این باره حرف زدیم و بعد از خانه بیرون رفت و من در را بستم. ناگهان صدای افتادن چیزی از بیرون به گوشم رسید. در را که باز کردم دیدم از پله ها سقوط کرده است. او را بلند کردم و به داخل بردم. خیلی ترسیده بودم و نمی دانستم که چه کار باید بکشم، به خانوادهام قول داده بودم غزاله را به خانه نیاورم و اگر به اورژانس خبر می دادم خانواده ام متوجه می شدند که زیر قولم زده ام. تصمیم گرفتم تا جسد را داخل چمدان بگذارم و از خانه بیرون ببرم که این کار را کردم.
او در پاسخ به سؤال قاضی که گفته بود چرا در تحقیق های اولیه به قتل اعتراف کردهای جواب داد که من همین حرف ها را به مأموران گفتم اما حرفم را قبول نکردند و مجبور شدم دروغ بگویم.
او همچنین در پاسخ به این سؤال که نزد یکی از دوستانت هم به قتل اعتراف کرده بودی، گفت: وقتی ماجرای افتادن غزاله را به دوستم گفتم او هم حرفم را نپذیرفت که گفتم با میله بارفیکس مرتکب قتل شده ام که قبول کرد!
قاضی همچنین از آرمان پرسید: خانه شما در طبقه چهارم بود و چه لزومی داشت که غزاله به جای رفتن سمت آسانسور بخواهد از پله برود و صدای سقوط کردنش را به جز شما کس دیگری از همسایه ها نشود که آرمان گفت: نمی دانم چرا غزاله به سمت آسانسور نرفت و درباره اینکه چرا کسی جز من هم صدای افتادن غزاله را نشنیده جوابی ندارم که بدهم، من قبول دارم که اشتباه کردم اما مرتکب قتل نشده ام.
آرمان در باره میله بارفیکس خونی هم گفت: وقتی غزاله را بلند کردم تا به خانه بیاورم دستم خونی شد و با همان دست میله بارفیکس را برداشتم گوشه ای گذاشتم که خونی شد.
وکیل متهم نیز در دفاع از موکلش گفت که آرمان زمان قتل کمتر از ۱۸ سال داشته و مادر خواست اعمال ماده ۹۱ که مخصوص نوجوانان است را داریم.
صدور حکم قصاص برای آرمان
بعد از شور قضات رسیدگی کننده بعد از شور، دفاعیات متهم و وکیل او را وارد ندانسته و او را به قصاص محکوم کردند که رای صادر شده با اعتراض وکلای متهم در دیوان عالی کشور بررسی و مورد پذیرش قرار نگرفت.
بعد از تایید شدن رای، پرونده به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد و بعد از کامل شدن مراحل اجرای حکم، نام آرمان در لیست افراد محکوم به مرگ قرار گرفت تا اینکه دو روز قبل خبری در شبکه های اجتماعی دست به دست شد که حکایت از این داشت قرار است روز چهارشنبه ۱۱ دی ماه حکم در مورد آرمان اجرا شود.
مهلت یک ماهه برای جوان عدامی
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل متهم در واکنش به این خبر اعلام کرد که ابلاغیه ای در این باره از سوی دادسرا به او اعلام نشده و او هم خبر را در شبکه های اجتماعی دیده است. از جمله اینکه انتشاردهنده خبر احسان علیخانی بوده که در پست اینستاگرامش از خانواده اولیای دم درخواست کرده بود از آرمان اعلام گذشت کنند. بعد هم خبر درخواست گذشت از آرمان را چند هنرمند دیگر هم منتشر کردند.
صبح دیروز اما آرمان از سلول خود در زندان رجایی شهر به پای چوبه دار منتقل شد و هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی به سرپرستی قاضی محمد شهریاری تلاش برای جلب رضایت را در دستور کار خود قرار دادند و موفق به گرفتن مهلت یک ماهه شدند.
پدر غزاله چه گفت
داوود شاکر پدر غزاله هم درباره دادن مهلت یک ماهه به قاتل گفت: در این مدت قاضی شهریاری با گذاشتن جلسات متعدد صلح و سازش تلاش زیادی کرد تا رضایت ما را جلب کند. اما قاتل تک فرزند ما را به قتل رسانده است و ما هم اصرار به قصاص داشتیم و داریم. سحرگاه دیروز برای اجرای قصاص به زندان رجایی شهر کرج رفتیم، اما هنگام اجرای حکم دلم راضی نشد. طناب دار را به گردن قاتل بیندازم. من و همسرم تصمیم گرفتیم یک ماه به قاتل مهلت بدهیم تا اجرای حکم از روی انتقام نباشد.
وی ادامه داد: من به خاطر سلبریتی ها و دیگر کسانی که تلاش کردند، رضایت بدهم به قاتل مهلت ندادم و فقط به دستور دلم عمل کردم تا ببینم در این یک ماه چه اتفاقی می افتد. ما پس از پایان مهلت تصمیم به قصاص داریم، اما باز هم تصمیم ما بستگی به شرایط آن زمان دارد.
توضیحات قاضی شهریاری
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران که سحرگاه دیروز برای اجرای حکم قصاص آرمان به زندان رجایی شهر کرج رفته بود و از اولیای دم برای قاتل مهلت یک ماهه گرفته بود به خبرنگار جوان گفت: پس از اینکه پرونده برای اجرای حکم به دادسرای امور جنایی رسیده با توجه به اینکه آرمان در زندان توبه کرده بود، تصمیم گرفتیم جلساتی را برای صلح و سازش در دادسرا برگزار کنیم. ما در این مدت حدود ۱۰ جلسه با حضور اولیای دم و گاهی هم با خانواده قاتل برگزار کردیم که در بعضی جلسات دو خادم امام رضا(ع) هم حضور داشتند، اما آنها اصرار به قصاص داشتند تا اینکه متهم روز گذشته به پای طناب دار منتقل شد.
قاضی شهریاری ادامه داد: قبل از اینکه متهم وارد محوطه شود، دوباره من و همکارانم با خانواده مقتول صحبت و از آنها خواهش کردیم از آرمان اعلام گذشت کنند. همزمان با جلسه صلح و سازش آرمان در حالی که گریه می کرده وارد محوطه شد و خودش را به پای آنها انداخت و با گریه طلب بخشش کرد.
قاضی شهریاری ادامه داد: اولیای دم از مطالبی که در فضای مجازی درباره قتل دخترشان منتشر شده اظهار ناراحتی می کردند که قاتل بارد بعضی دروغ های منتشر شده حادثه قتل را مقابل اولیای دم توضیح داد و گفت: آنچه غیر از این در فضای مجازی منتشر شده است، حقیقت ندارد. به هر حال پس از ساعتی گفت و گو با اولیای دم و همچنین گریه و طلب بخشش از سوی قاتل در نهایت اولیای دم به قاتل مهلت یک ماهه دادند و بدین ترتیب قاتل که اشک شوق از چشمانش جاری شده بود به سلولش برگردانده و قرار شد در این مدت خانواده آرمان تلاش کنند تا رضایت اولیای دم را جلب کنند.
وی در پایان گفت: جلساتی را که ما برای جلب رضایت برگزار کردیم، سلبریتی ها و هنرپیشه های سینما و تلویزیون حضور نداشتند. اما خانواده غزاله گفتند که در شب گذشته تعدادی از هنرپیشه ها و سلبریتی های معروف تلفنی با آنها صحبت کرده و خواهش کرده اند که قاتل را ببخشند.
نظر باز پرس سابق
قاضی سعید احمدبیگی، بازپرس سابق دادسرای امور جنایی تهران که پس از تحقیقات تکمیلی کیفرخواست متهم را صادر کرده بود، به خبرنگار ما گفت: متهم در بازجویی های اولیه همزمان با اعتراف به قتل صحنه قتل را هم بازسازی کرد که همه چیز نشان می داد آرمان با میله بارفیکس غزاله را به قتل رسانده است. از طرفی هم در بررسی دوربین های مداربسته مشخص شد که قاتل با چمدانی سنگین از داخل خانه شان خارج می شود و دقایقی بعد دوباره در حالی که چمدان خالی و سبک به نظر می رسد، به خانه بر می گردد.
بازپرس شعبه پانزدهم دادسرای ناحیه هفت تهران در ادامه گفت: در بررسی های پلیسی، کارآگاهان لکه های خون داخل چمدان را مورد آزمایش قرار دادند که مشخص شده خون ریخته شده داخل چمدان متعلق به غزاله بوده و این نشان میداد حرفهای قاتل در باره اینکه جسد را با چمدان حمل کرده، صحت دارد.
12jav.net