دختر جوان در تله محبت دروغین
دختر فریب خورده میگوید: بااتفاقی که ر داده نمی داند چه کار و آبروی از دست رفته اش را چگونه جمع کند.
دوات آنلاین-به دنبال خوشبختی رفت اما در سراب گیر افتاد. برای تحقق آرزوهایش از خانه فرار کرد و آینده اش دود شد. دختر جوان، فریب پسر عاشق پیشه را خورد و در دام شیطانی او اسیر شد و اتفاقات تلخی برایش رقم خورد.
دختر جوان فرزند طلاق است، خلأ عاطفی به شدت او را آزار می داد و همین ماجرا باعث شد به دنبال سراب خوشبختی برود و در چاه تباهی بیفتد. دختر جوان که با مادرش زندگی می کرد در رفت و آمد با یکی از اقوام وارد رابطه عاطفی با پسر آن خانواده می شود و کم کم عشق و علاقه بین آن ها شکل می گیرد.
پسر عاشق پیشه که نیت شومی در سر و قصد سوء استفاده از دختر ساده اندیش را دارد با الفاظ رویایی دختر را فریب می دهد تا او را وادار به پذیرش خواسته شیطانی اش کند.
دختر جوان به خیال این که در نبود پدر و سایه سر، پسر مورد علاقه اش می تواند تکیه گاهش باشد و با او زندگی آرامی را تجربه کند در تله محبت دروغین می افتد و به ته چاه سقوط می کند.
اصلاً شرایط ازدواج با یکدیگر را ندارند، از طرفی پسر قصد ازدواج با دختر ساده لوح را ندارد ولی از او می خواهد مدتی از خانه فرار کنند و این گونه خانواده ها را تحت فشار قرار دهند تا بدون مقاومت تن به خواسته آن ها بدهند.
دختر فریب خورده به خیال این که هر چه پسر مورد علاقه اش بگوید درست از کار درمی آید با او همراه و راهی یک شهر غریب می شود تا بعد از آرام شدن اوضاع و پذیرش شروط آن ها به زادگاه شان برگردند و زندگی مشترک شان را آغاز کنند غافل از این که غیر از تباهی آینده اش چیزی نصیب دختر نخواهد شد.
روز واقعه دختر با پسر مورد علاقه اش از خانه فرار می کنند و در یک شهر غریب مدتی پنهان می شوند تا در خیال واهی هم خوش بگذرانند و هم رضایت خانواده ها را جلب کنند.
پسر حیله گر با نیت ازدواج کم کم دختر را مجاب به برقراری رابطه غیراخلاقی و بعد از آن مدتی از او سوء استفاده می کند تا در موعد مقرر دختر را قال بگذارد و فرار کند.
بعد از فرار دختر از خانه، خانواده اش پیگیر ماجرا می شوند که چه بلایی سر او آمده است تا این که متوجه حقیقت می شوند. به ناچار از دست پسر حیله گر شکایت می کنند تا قانون او را به سزای اعمالش برساند.
بعد از گذشت مدتی از رابطه دختر و پسر عاشق پیشه روزی داستان عوض می شود و هوش از سر هر دو می پرد. دختر جوان که اصلاً انتظار چنین سرنوشت و آبروریزی را ندارد متوجه می شود که ناخواسته باردار شده و در یک بن بست و بلاتکلیفی شدید گیر افتاده است.
بعد از مدتی کلنجار رفتن با خودش بالاخره دست از بیراهه رفتن برمی دارد و با خانواده اش تماس می گیرد تا مقدمات بازگشت او را مهیا کنند.
خانواده بعد از شنیدن این جملات در بهت و ماتم فرو می روند و مادر از غصه زمین گیر می شود. از طرفی پسر حیله گر بعد از این واقعه از ترس دختر را رها می کند و مدتی ناپدید می شود تا به خیال خودش آب ها از آسیاب بیفتد.
دختر بعد از فرار مرد رویاهایش پس از دو ماه با سرافکندگی به خانه بر می گردد و با ضرب و شتم مادر و برادرش مواجه می شود. پسر هوس ران بعد از مدتی دستگیر می شود تا پاسخگوی اعمال پلیدش باشد.
دختر جوان با شرمساری می گوید: من خوش باور خیال می کردم آن پسر که ادای آدم های باغیرت و حامی را درمی آورد می تواند تکیه گاه امنی برایم باشد و با ازدواج با او خوشبخت می شوم اما همه این ها سراب و مرد رویاهایم فرد هوس رانی بود.
از همه بیشتر خودم مقصر این اتفاق شوم هستم زیرا با ساده اندیشی در تله پسر حقه باز گیر افتادم و با این افتضاحی که به بار آورده ام نمی دانم چه عاقبتی در انتظارم است.
12jav.net