دوات آنلاین-سریال ترور خاموش با موضوع حساس و همچنین ساخت خوب توانسته نظر مخاطبان را جلب کند. در ادامه گفتوگوی جام جم با بازیگران و کارگردان این سریال را بخوانید:
*شروع سریال بهشدت مخاطبان را غافلگیر كرد، حتی میشود گفت كه شما با نشاندادن یكی از معضلات اجتماعی و یعنی پدیده كودكهمسری چك اول را به مخاطب زدید. در حالی كه وقتی بینندگان متوجه خلاصه داستان سریال شدند و این كه به موضوع مواد مخدر میپردازید، تصور میكردند با صحنههای اكشن و هیجانی و تعقیب و گریز در قسمت اول مواجه میشوند، چطور به این شروع رسیدید؟
احمد معظمی : آقای مرتضی اصفهانی تحقیق و پژوهش فیلمنامه ترور خاموش را از دو سال گذشته شروع كرده بود. او سالیان زیادی است كه در سینما و تلویزیون به عنوان نویسنده فعال است. زمانی كه سریال سارق روح را كه از كارهای این نویسنده است، كارگردانی میكردم درباره ساخت مجموعهای با موضوع مواد مخدر البته نه فقط در سطح كف خیابان بلكه به شكل كلان صحبت كردیم. قصه را آقای اصفهانی طراحی كرد و بعد به مرحله نگارش رسید. جلسات این نویسنده با تیم نویسندگان باعث شد كه اطلاعات دقیقتر و بهتری درباره مواد مخدر و آن هم در سطح كلان پیدا كنیم.
هدف ما این نبود كه صرفا مواد مخدر را فقط در كف خیابان مطرح كنیم و میخواستیم بحث مافیای آن را باز كنیم. به همین دلیل نیاز داشتیم كه پروندههای اطلاعات هم در اختیار داشته باشیم. آقای اصفهانی با توجه به جزئیات این موضوع، قصه را بهخوبی جلو برد و كار به مرحله تولید رسید. درباره مراحل شروع قصه باید بگویم كه یكی از حسنهای ویژه آقای اصفهانی این است كه از زمان خودش خیلی جلوتر است. یعنی طراحی او در قصه برای یك تا دو سال آینده است. بنابراین تصمیم بر این شد كه شروع سریال با صحنه كودك همسری آغاز شود. مخاطب در شروع میبیند پدر و مادری كه فرزندشان را پای سفره عقد نشاندند، واقعی نیستند، بلكه این بچهها را خریده اند و به دلیل اعتیادشان یكی از بچهها را میفروشند و به عقد یك مرد میانسال در میآورند. شروع سریال ترور خاموش مصادف شد با اتفاق واقعی كودك همسری كه در یكی از شهرها رخ داده بود كه تصاویرش هم در فضای مجازی پخش شد. به همین دلیل این شروع نهتنها مخاطبان را غافلگیر كرد، بلكه تاثیر زیادی هم بر آنها گذاشت.
*آقای فاطمی شما در این سریال نقش یك مامور امنیتی را بازی میكنید. معمولا بازیگران برای ایفای نقشهایشان به سراغ مابهازاهایی میروند كه در جامعه وجود دارد، اما ماموران امنیتی از آن دسته افراد نیستند كه در دسترس باشند یا در جامعه محسوس. وقتی قرار شد این كاراكتر را بازی كنید، چه تصوری از آن داشتید؛ زیرا اولین بار بود كه چنین نقشی را میخواستید تجربه كنید؟
جلال فاطمی: من از كودكی عاشق فیلمها و سریالهای جاسوسی و پلیسی بودم و قبل از اینكه از ایران هم بروم به چنین آثاری علاقهمند بودم، حتی یكی دو بار هم نقش جاسوسهایی را بازی كرده بودم كه وارد ایران شدند و میخواستند خرابكاری كنند، اما وقتی این نقشها را بازی میكردم، حس كنجكاوی داشتم كه حالا این نقش را بازی كردم، نقش مقابل چنین شخصیتی یعنی پلیس چطور است و ایفای چنین نقشی چه مزهای دارد! به همین دلیل وقتی نقش مامور امنیتی به من پیشنهاد شد از روی كنجكاوی پذیرفتم و زمانی كه با احمد جان، صحبت كردم و او نقش را برایم باز كرد و توضیح داد فهمیدم كه داستان سریال ترور خاموش به هیچ وجه یك قصه معمولی نیست كه فقط یك توزیعكننده مواد مخدر به ایران بیاید و مواد بفروشد و پلیس هم او را دنبال كند، بلكه درباره توزیعكنندههایی بود كه مواد مخدر خارجی را به شكل خام وارد ایران میكنند و بعد در لابراتورهایی كه مسؤول آن ایرانیها هستند، تبدیل به قرصهای متفاوت مخدر میكنند. همه این موارد دست به دست هم داد كه من بازی در این سریال را با كمال میل بپذیرم.
*خانم ایرانی! شما در این سریال نقش زنی به نام نغمه را ایفا میكنید كه نهتنها در قصه ساقی است، بلكه كارهایی میكند كه عجیب و غریب است و نمونه آن را در تلویزیون ندیده بودیم. او لاتبازی درمیآورد، حتی موتورسواری میكند و ... شما با چه تصوری به این نقش رسیدید؟
شایسته ایرانی: همین سختیها و پیچیدگیها كه شما به عنوان موارد عجیب و غریب گفتید، برایم جذاب بود. مسلما هیچ بازیگری دوست ندارد نقش تخت بازی كند و از نقشهای پیچیده استقبال میكند. من هم این طور هستم و از این قاعده مستثنی نیستم. دلم میخواست نغمه را به گونهای بازی كنم كه تكرار نقشهای این چنینی نباشد. به همین دلیل مصاحبههای چنین افرادی را خواندم و دیدم. از مهمتر، هدایت كارگردان بود كه بده و بستان خوبی با بازیگر داشت و ساعتها وقت میگذاشت و درباره نقش صحبت میكرد.
*ولی جالب است كه نغمه در جامعه یك زن خشن است كه دست به كارهای عجیب و غریب میزند، اما وقتی وارد خانه میشود، رفتارش نسبت به خواهر و خواهرزادهاش بسیار احساسی است. كمی برای مخاطب قابل باور نیست زنی مثل نغمه كه تا این میزان خشن است و شغل پر خطری دارد و ساقی هست، چطور وقتی وارد خانه میشود رفتارش تغییر میكند و بسیار آدم احساسی میشود؟
شایسته ایرانی: همه ما قبل از هر چیز انسان هستیم. شما هم اگر دقت كرده باشید نغمه نسبت به خانوادهاش كه شامل خواهر و خواهرزادهاش است، احساس مسؤولیت میكند. شاید عجیب باشد درباره فردی مثل نغمه كه چنین شغلی دارد، حتی وقتی مخاطب شاهد رفتار او با دختر و پسر جوان قصه (حمید و فرزانه) است برایش سخت است، اما به نظرم باورپذیر است. چون نغمه هم مثل بقیه آدمها احساس دارد و نمیخواهد صدمهای به خانوادهاش زده شود. پس طبیعی است كه رفتار او در مقابل خانواده ملایم هست. ولی شرایط زندگی و جامعه او را به این سمت كشانده كه وارد چنین شغلی شود.
*شما اشاره كردید كه مصاحبه زنانی همچون نغمه را خواندید، آیا از نزدیك هم با آنها در زندانها یا گرمخانهها صحبت كردید كه بیشتر از آنها بدانید؟
شایسته ایرانی: نه، نمونه واقعی آنها را ندیدم و هم صحبت نشدم، چون به نظرم دیدنشان پر خطر است! اما مسلما خالق این سریال دیده كه شخصیتها را بر این اساس خلق كرده است. خواندن مصاحبهها و صحبت و مشاوره با كارگردان و نویسنده به من خیلی كمك كرد تا به نقش برسم. در مجموع رفتارهای خاص نغمه در موقعیتهای متفاوت و در مقابل آدمهای مختلف از جامعه گرفته تا خانواده برایم خیلی جذاب بود و همه انرژیام را برای ایفای نقش گذاشتم تا به نتیجه خوب برسیم.
جلال فاطمی: در تكمیل صحبتهای خانم ایرانی باید تاكید كنم كه یكی از نكات جذاب سریال، پرداختن به زندگی خصوصی آدمهایی از جنس نغمه است. معمولا ما در سریالها آدمهای بد را به شكل سیاه و سفید دیدهایم، اما این برای خودم اولین بار است كه میبینم آدمهای بد قصه در جاهایی هم احساسی هستند. طبیعی است همه آدمها سیاه یا سفید مطلق نیستند، حتی افرادی كه در مشاغلی هستند كه به دیگران آسیب میرسانند، آنها هم جاهایی واكنشهای احساسی دارند و این ذات بشر است و نمیشود منكر شد. خوشحالم سریالی بازی كردهایم كه به جزئیترین مسائل هم اشاره شده است.
احمد معظمی: بله. ما شخصیتها را سیاه و سفید نگرفتیم، بلكه خاكستری هستند. گاهی شما هم حتی دلتان برای شخصیتهای منفی قصه هم میسوزد.
*خانم حسینی شما در این سریال جنس دیگری از مادران را نشان دادید. مادری كه برای رهایی همسرش از زندان تصمیم میگیرد مواد مخدر در معدهاش حمل كند و از سوی دیگر وقتی وارد خانه میشود یك زن كدبانو است كه برای فرزندش مهربانی میكند. ایفای چنین نقشی مثل راه رفتن روی لبه پرتگاه هست. نگران نبودید كه میخواهید چنین مادری را در سریال ترور خاموش تجربه كنید؟
سمیرا حسینی: برای من این نقش جالب بود و چالشهای نقش باعث میشود كه شما انرژی بیشتری برای كار بگذارید. قبل از اینكه چنین نقشی را بازی كنم. این تصور را داشتم كه چنین افرادی كه مواد مخدر را به این شكل حمل میكنند، حتما افراد طماع و بیخانواده هستند كه هیچ چیز برای از دست دادن ندارند. به همین دلیل سریعترین راه را برای سریع تر پولدار شدن انتخاب میكنند. اما وقتی نقش را خواندم متوجه شدم نه ممكن است زنانی هم باشند كه چون حامی ندارند تن به چنین ماجرایی بدهند. نیلوفر زنی است كه همسرش را دوست دارد، اما به دلیل بدهی بالا در زندان است. یك بچه بیمار دارد كه قیمت داروهایش سر به فلك میزند. این زن باید چه كار كند؟ به همین دلیل مجبور میشود تن به چنین ماجرایی بدهد.
*خب یعنی اگر هر كس مشكل دارد و نمیتواند به لحاظ مالی خودش را تامین كند باید تن به توزیع مواد مخدر بدهد؟
سمیرا حسینی: نه، منظورم این نیست كه باید به چنین ماجرایی تن بدهد. نیلوفر از ابتدا در خانوادهای بزرگ شده كه پدرش معتاد بوده و خواهرش موادفروش. او دلش میخواست یك زندگی راحت و بیدغدغه داشته باشد، اما چه كند كه جریان زندگی او را به سمت دیگری میبرد.
در صحنههای مختلف سریال نشان داده میشود كه نیلوفر راضی به این كار نیست. از پولی كه از این طریق به دست میآورد خوشحال نیست. ما میبینیم كه او لحظه به لحظه زجر میكشد. نیلوفر به هیچ وجه طماع نیست و نمیخواهد از این طریق پولدار شود. او مجبور میشود چنین كاری كند. نیلوفر برای رهایی همسرش از زندان نیاز به پول زیادی دارد. البته او شجاعت به خرج میدهد كه وارد چنین كاری میشود، چون هر آن كه مواد در معدهاش بتركد، حتما میمیرد؛ اما به خاطر عشق به همسر و فرزندش دست به چنین كاری میزند.
*ولی این شجاعت نیست، چون نیلوفر با نجات زندگی خودش، بقیه را به نابودی میكشاند؟
سمیرا حسینی: شجاعت نیلوفر برای زندگی خودش هست نه بقیه. او تلاش میكند برای همسر و فرزندی كه دوستشان دارد هر كاری كند. معتقدم افرادی همچون نیلوفر، نغمه و ... زنگ خطر برای خانوادههاست كه باید مراقب فرزندانشان باشند، چرا كه ممكن است زندگی آنها را به مسیری بیندازد كه منجر به اشتباهات بزرگی شود. شاید پدری كه اعتیاد دارد، روزی تصور نمیكرد كه زندگی فرزندش به این مسیر ختم شود، اما رسیده است. پس سریال ترور خاموش زنگ خطر را به خانوادهها اعلام میكند. این زنگ خطر برای اجتماع است. اگر چنین زنانی كه همسرانشان به زندان میافتند، فوت میشوند سرپرست خانوار میشوند و... حمایت شوند، مسلما قدم در مسیر خلاف نمیگذارند و آسیبهای اجتماعی كاهش مییابد. پس نقش اجتماع و دولت در این قضیه مهم است. وقتی به همه این موارد با دقت نگاه كردم به نیلوفر حق دادم. چون اگر حق نمیدادم نمیتوانستم این نقش را بازی كنم. از سوی دیگر وقتی با نویسنده و كارگردان صحبت كردم، متوجه شدم آدمهای قصه همه خاكستری در نظر گرفته شدهاند.
احمد معظمی: شما درباره كسی حرف میزنید همچون نیلوفر كه نسبت به مواد مخدر آدم بیاطلاعی نیست. او از كودكی در خانهای بزرگ شده كه مواد در آن بوده، پس كارهای نیلوفر عجیب و غریب نیست، چون مواد مخدر یك پای زندگیشان از كودكی است. پس طبیعی است كه برای رهایی شوهرش كه بدهی بالایی دارد چنین راهحلی به ذهنش برسد.
*اما فداكاری نیلوفر آن هم برای همسری كه به خاطر قمار، بدهی زیادی بالا آورده، باورپذیر نیست. به نظرم در فداكاری و عشق این شخصیت اغراق شده است؟
سمیرا حسینی: به نظرم این فداكاری و عشق اغراقآمیز نیست. چون نیلوفر در خانوادهای بزرگ شده كه پدرش معتاد بوده و خواهرش هم موادفروش. بنابراین هیچ وقت محبت درست و درمانی ندیده است. حتی رابطهاش با خواهرش بیشتر كل كل هست و محبت بین آن دو بیشتر درونی است تا نماد بیرونی داشته باشد. بنابراین نیلوفر به دنبال محبت همسرش هست. به لحاظ روانشناسی هم اگر به این موضوع نگاه كنیم، كار نیلوفر درست است، چون از شوهرش محبت دیده و حالا میخواهد برای نجاتش هر كاری كند.
احمد معظمی: در صحنهای از سریال اشاره میشود كه نیلوفر و همسرش هممحلی هستند و همیشه همدیگر را دوست داشته و عاشق هم بوده اند . خانم حسینی به وضعیت خانوادگی نیلوفر اشاره كرد، اما شما به این مساله هم توجه كنید كه همسر نیلوفر برای
*به دست آوردن زندگی بهتر قمار كرده، نه اینكه قمارباز بوده! چون عاشق همسرش هست و بدهی شوهر بالاست، تنها راهی كه میتواند بدهی را پرداخت كند مواد مخدر است، چون پول بیشتری در میان است.
جلال فاطمی: همه میدانند كه پول زیادی در مواد مخدر جریان دارد و در همه جای دنیا اینطور است. گاهی شاهد هستیم حتی افراد مرفه برای به دست آوردن پول بیشتر درگیر وسوسه مواد مخدر میشوند. به نظر من هم نیلوفری كه در خانهای بزرگ شده كه همیشه مواد مخدر به راه بوده به این راهحل میرسد كه او هم از این طریق همسرش را كه عاشقش است، نجات بدهد.
احمد معظمی: در مجموع همه شخصیتهای قصه شناسنامه دارند و نشان میدهیم چطور وارد مسیر اشتباه اعتیاد شدهاند. اگر شخصیتی مثل نغمه كه به قول شما لات میشود، بر اساس شرایط جامعه است كه مجبور میشود این طور باشد. ضمن اینكه نغمه یك شاهدیالوگی دارد و اینكه «اگر خلاف هستم بگذار برای من باشد.» بنابراین شخصیتهای سریال ترور خاموش هم با جزئیات هستند و هم باورپذیر برای مخاطب.
*شما با ساخت سریال ترور خاموش نخواستید صرفا یك سریال سرگرمكننده بسازید، بلكه سعی كردید در قالب صحبتهای نقش استاد دانشگاه كه سعید راد بازی میكند یا ماموران امنیتی به مردم در حوزه مواد مخدر اطلاعات بدهید، اما من نقدی به شما دارم و اینكه چرا گاهی اطلاعات غالب بر قصه میشود. در حالی كه میتوانستید در تدوین تعادل خوبی میان قصه و چنین صحنههایی كه میخواهید به مردم اطلاعات بدهید، برقرار كنید. اما همین باعث شده كه برخی قسمتها خستهكننده شود و بعضیها قسمتها قصه داشته باشد.
احمد معظمی: این طور نمیشود به كلیت قصه نگاه كرد. تماشاگر تلویزیون هنگام تماشای سریال ممكن است كارهای دیگر هم انجام بدهد و ما باید به گونهای قصه را روایت میكردیم كه هر صحنه، نكتهای داشته باشد تا مخاطب از سر جایش بلند نشود. بعد هم دادن اطلاعات در حوزه مواد مخدر كه به خانوادهها هشدار میدهیم، لازم است، حتی باید بارها گفته شود و اگر هم به ضرر كار تمام شود كه البته به نظر من نمیشود، باید بارها گفته شود.
*اطلاعات باید داده شود اما چرا در تدوین این اشكال وجود دارد و باعث شده تا برخی قسمتها خستهكننده شود.
احمد معظمی: بخشهای خانوادگی طرفداران خودش را دارد و بخشهای سعید راد و ماموران امنیتی هم طرفداران خودش را. مردم با هر دو طرف ارتباط برقرار كرده اند و به نظرم بودن چنین صحنههایی در سریال لازم است.
*منظور، ارتباط مردم نیست.سوال این است که در بخشهایی سریال اوج میگیرد و در صحنهها ای از اوج فاصله میگیرد و شبیه كلاس درس میشود و نه سریال.
احمد معظمی: باز هم از دید من اشكالی ندارد. یكی از وظایف ما در سریال سازی، آموزش است. من سریال سارق روح را ساختم كه در حال حاضر در دانشگاهها تدریس و سریال برای دانشجویان پخش و تحلیل میكنند. هرگز دلم نمیخواهد به سراغ قصههای تكراری بروم كه نظیرش را دیدهایم بلكه میطلبد این جنس سریالها كه پر از حرف است، ساخته شوند. اتفاقا مخاطبان زیادی از خارج از كشور با ما تماس گرفتند و اعلام كردند كه پیگیر سریال هستند. شاید شخص شما بگویید كه این حرفها در سریال زیاد است، اما این نظر شماست و مردم چنین نظری ندارند.
جلال فاطمی: ما چند نوع مخاطب داریم و بینندگان یك كار نمایشی زیاد هستند. سریال تلویزیونی ترور خاموش از شبكه یك كه سراسری هست پخش میشود و مخاطبانش فراتر از مرزهای ایران هم هستند و آنها هم این سریال را میبینند. البته نه این كه در این سریال بازی میكنم، این حرف را میزنم، اما شما روزنامهنگار هستید، تحصیلكرده هستید و فیلم زیاد دیدهاید، اما این شامل حال همه نمیشود. به نظرم قشرهایی هستند كه تا این میزان آموزش ندیدهاند و لازم است كه حرفهایی زده شود تا یاد بگیرند. بنابراین ایرادی نمیبینم كه ذهن مردم باز شود. نكته دیگری باید بگویم كه وقتی خودم فیلمنامه را خواندم اوایل برایم گنگ بود كه چطور داروهای مخدر به شكل قرص وارد ایران میشوند و بعد در لابراتوارها تبدیل به چیز دیگری میشود. به همین دلیل حتی اگر كلاس درس هم باشد گفتنش خوب است و تكرارش هم اشتباه نیست.
احمد معظمی: اتفاقا باید چنین مباحثی بارها در ایران گفته شود تا الكن نماند، حتی در آثار خارجی هم این طور هست.
*یعنی شما هم از آثار خارجی الهام گرفتید؟ مثلا از شخصیت والتر وایت برای نقش ستاره اسكندری؟
احمد معظمی: طبیعی است وقتی شما اثر خارجی میبینید در ذهنتان میماند، اما آنچه اهمیت دارد این است كه نگاه خودتان را اجرا كنید. ولی شخصیتهای قصه سریال ترور خاموش برگرفته از شخصیتهای خارجی نیست، بلكه ما سعی كردیم به مساله اعتیاد به شكل ریشهای نگاه كنیم. شما در قصه میبینید شخصیتی مثل جلال فاطمی كه نقش جلال قصه را بازی میكند، یك مامور كاركشته است كه هم در عملیاتها نقش مهمی دارد و هم باسواد است. از سوی دیگر شاگرد او مرتضی كه دست پرورده اوست و رفیق صمیمیاش سعید و ... همه باورپذیر برای مخاطبان هستند. ضمن اینكه در دنیای واقعی ماموران امنیتی ایران همیشه بهروز هستند و خیلی هم باسواد و باهوشند.
*با اینكه در این سریال در دیالوگها گفته میشود كه آدمهای منفی قصه كه توزیعكننده مواد مخدر هستند در رشته خودشان نخبه بودند، اما عملا آنها را با هوش اجتماعی پایین نشان میدهید. مثلا دوربین ماموران امنیتی در ماشین، محل كار و ... نصب شده و آنها بیاطلاع هستند و راحت درباره كارشان صحبت میكنند. از طرف دیگر ماموارن امنیتی را خیلی باهوش نشان دادید كه هیچ اشتباهی نمیكنند و كاملا به كار مسلط هستند. در حالی كه در عالم واقعیت اینطور نیست و ماموران امنیتی هم ممكن است در تحلیلهایشان اشتباه كنند. اگر خلافكاران هم در این اندازه با هوش پایین هستند، پس چرا خلاف وجود دارد؟
احمد معظمی: خب در عالم واقعیت اینطور است ماموران امنیتی هم باهوش هستند و هم خیلی بهروز و حتی جلوتر از زمان فكر میكنند و روی سوژهها سوار هستند. البته شما برای گرفتن پاسخ سؤالتان باید كمی صبوری كنید، چون در قصه اتفاقات دیگری هم میافتد كه تماشای آن برایتان خیلی جذابیت دارد.
جلال فاطمی: منظورتان این است كه چرا من هفتتیر دستم نیست و آدم نمیكشم؟!
*مساله این است كه هر آدمی اشتباه میكند و بهتر بود شخصیتهای قصه واقعیتر بودند.
احمد معظمی: این سؤال خوبی است. اتفاقا دو بازیگر دیگر هم این سؤال را از من پرسیدند و من هم به آنها گفتم كه چون شما اطلاعات تان درباره سیستم امنیت كشور پایین است این طور فكر میكنید. البته ما در قصه ترس و وحشت نسبت به ماموران امنیتی ایجاد نكردیم، بلكه مخاطبان هم حس و ارتباط خوبی تا اینجا با آنها گرفتند. ضمن اینكه در قصه گفته میشود كه ماموران امنیتی
سه ماه تحقیقات داشتند و این طور نبوده كه ناگهان به اطلاعات دست پیدا كنند. در واقع قصه از جایی شروع شده كه ماموران تحقیقاتشان را انجام داده و حالا به سرنخها رسیدهاند. تهیه اطلاعات كار سختی است و ما در اینجا مدیون یك نفر هستیم و آن هم آقای مرتضی اصفهانی است . او مشاور طرح هم هست و همیشه سعی میكند منطقی ترین راه را ارائه كند. از سوی دیگر برای مردم هم جالب است كه چنین سریالهایی را میبینند كه ماموران امنیتی با تفكر وارد عملیات میشوند. استقبال از چنین آثاری بیشتر از سریالهایی است كه یك ساختمان را به رگبار بكشیم. در واقع مردم هم دوست دارند ماموران امنیتی با تفكر عملیاترا به سرانجام برسانند.
جلال فاطمی: موضوع این سریال فقط ماموران امنیتی نیست و به توزیعكننده مواد مخدر و آسیبهایش در اجتماع هم میپردازد. از سوی دیگر كشور ما به لحاظ امنیت جزو چند كشور برتر دنیاست كه درصد خطاهایش خیلی كمتر است. البته به خاطر اینكه در این سریال بازی میكنم، طرفداری نمیكنم، بلكه واقعیت را عنوان میكنم. البته امیدوارم بهتدریج به مسیری برویم كه سریالهای امنیتی را خودمانیتر تولید كنیم.
احمد معظمی: دستور سیما، ساخت سریالهایی با محوریت كاهش آسیبهای اجتماعی است و از این نوع آثار حمایت میكند. سریال تلویزیونی ترور خاموش هم با بودجه مشخص تولید شده است. ضمن اینكه عدهای بعد از پخش با سریال گاندو مقایسه میكردند كه كاملا این غیاس اشتباه است. چون هدف اصلی ما موضوع كلان مواد مخدر است. فیلمبرداری سریال ترور خاموش یك ماه و نیم قبل از سریال گاندو شروع شد. البته هر كارگردانی تفكر خودش میسازد.
*در بخش هایی از سریال، دیالوگ ها به سمت شعار می رود بهویژه در دیالوگهای سعید راد. آیا تعمدی بوده؟
احمد معظمی: در بخشهایی از سریال شعار دادیم كه لازم بود و تعمدی این كار را انجام دادهایم. چون میخواهیم به واسطه ترور خاموش مواردی به مردم بگوییم و نهادینه كنیم. به نظرم این شعارها تاثیرگذار است و اذیتكننده نیست.
*شما در این سریال روی موضوع ورود مواد مخدر از اروپا به ایران تمركز زیادی میكنید. تا امروز با واكنشی از سوی نهادهای دولتی روبهرو نشدید؟
احمد معظمی: نه، باید صبر كنید چند قسمت جلو برود، حتما جواب این سؤال داده شود. هر چیزی كه در سریال مطرح شود جوابش داده میشود و بیدلیل مطرح نكردیم. این سریال با تحقیقات ساخته شده و تا امروز هم بازتابی از این موضوعی كه شما مطرح كردید، نداشتیم.
*فصلهای بعدی هم میسازید و قصه را باز گذاشتید؟
احمد معظمی: بستگی به مدیران و تهیهكننده دارد. در حال حاضر درگیر فیلم سینمایی هستیم. از مدیران تلویزیون آقایان زینالعابدین مدیر شبكه یك، الماسی مدیر گروه فیلم و سریال، مدیران سیما فیلم و ناظران پخش شبكههای یك و تماشا قدردانی میكنم كه پای كار هستند. همچنین از آقای دكتر كرمی كه اعتماد كردند و این سریال را به ما سپردند قدردانی میكنم. از حمید قربانی و پریسا ناهیدپور تدوینگران كار تشكر كنم كه زحمت زیادی كشیدند و زمان زیادی گذاشتند.
جلال فاطمی: این سریال را تا انتها ببینید. مطئمنم كه حتما شما را غافلگیر خواهد كرد.
12jav.net