دوات آنلاین-غزلی تحت عنوان سوز و ساز از استاد شهریار را بخوانید:
باز کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب/ تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب
ساز در دست تو سوز دل من می گوید/ من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب
مرغ دل در قفس سینه من می نالد/ بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است/ بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان/ پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب
گلبن نازی و در پای تو با دست نیاز/ می کنم دامن مقصود پر از ناز امشب
کرد شوق چمن وصل تو ای مایه ناز/ بلبل طبع مرا قافیه پرداز امشب
شهریار آمده با کوکبه گوهر اشک/ به گدائی تو ای شاهد طناز امشب
12jav.net