قتل زن جوان به‌خاطر حرف مردم

دوات آنلاین-گزارش خودكشی زن جوانی به ما اعلام شد. جسد زن جوان روی تختش بود و پدر او به ما گفت: دخترم همیشه دیر از خواب بیدار می‌شد، برای همین تا نزدیكی‌های ظهر با این تصور كه او خوابیده است، سراغش نرفتیم. اما وقتی از زمان بیدار‌شدنش گذشت و خبری از شقایق نشد، سراغش رفتیم. شقایق بی جان روی تخت افتاده بود. دخترم خیلی جوان بود، نباید دست به خودكشی می‌زد. سؤالی كه برایم مطرح بود این كه چرا زنی با این سن و سال باید خودكشی كرده باشد. سؤالم را مطرح كردم و پدر شقایق در پاسخ گفت: دخترم بعد از طلاقش، اخلاق و روحیه‌اش تغییر كرد. مدام دعوا راه می‌انداخت و بیشتر اوقات خودش را در اتاقش حبس می کرد. چند بار هم تهدید كرده بود كه خودش را می‌كشد. البته ما این موضوع را جدی گرفتیم و شقایق را نزد روانپزشك بردیم. دخترم بالاخره به تهدیدهایش عمل كرد. او با خوردن قرص به زندگی اش پایان داد.

تماس مرموز

جسد به پزشكی قانونی انتقال داده شد و از آنجا كه مورد مشكوكی در صحنه وجود نداشت كه حكایت از قتل باشد و خانواده شقایق اصرار داشتند دخترشان خودكشی كرده است، پرونده مختومه شد.

چند روز بعد از این ماجرا، تلفنی به من شد كه راز یك‌جنایت را فاش كرد. زن جوانی پشت خط بود، او با صدایی آرام كه به سختی شنیده می‌شد، گفت: شقایق خودكشی نكرده است. او را كشته‌اند. خانواده اش صحنه‌سازی كردند. این‌كه می‌گویند خودكشی كرده دروغ می‌گویند.

تماس قطع شد و صدای مبهم زن جوان و حرف‌هایش در ذهنم طنین می‌انداخت. تماس مرموز ما را  واداشت با این‌كه خانواده دختر جوان شكایتی نداشتند، تحقیقاتمان را از سر بگیریم.

خفگی، علت مرگ

درنخستین قدم از پزشكی قانونی علت اصلی مرگ را خواستیم. پس از تكمیل معاینات متخصصان پزشكی قانونی، علت مرگ خفگی اعلام شد. درحالی كه خانواده‌اش گفته بودند شقایق خودكشی كرده است.

با اعلام نظر پزشكی قانونی دو مدرك به‌دست آوردیم. نخست این‌كه علت مرگ خفگی بود و نشان می‌داد او به قتل رسیده است. از طرفی چون علت مرگ مسمومیت با دارو نبود، پس خانواده شقایق در این ماجرا نقش داشتند.

برملا شدن راز

خانواده شقایق در تحقیقات بعدی نیز همچنان مدعی بودند دخترشان خودكشی كرده است، اما برای ما محرز بود جنایت خاموشی رخ داده است. در نهایت زمانی كه پدر شقایق با مدارك ما مواجه شد لب به اعتراف گشود و گفت: شقایق را من و برادرش كشتیم. مادرش مخالف بود. چندین بار تصمیم داشتیم این كار را انجام دهیم، اما اصرارهای مادر شقایق باعث شد این ماجرا به تاخیر بیفتد. تا این‌كه آن روز نقشه‌ای را كه در سر داشتم به همراه پسرم اجرا كردم.شقایق بعد از طلاقش گوشه‌گیر و ساكت نشده بود، بلكه بر عكس سرخوش و شاد بود و هر كاری می‌خواست می‌كرد. او رفت و آمدهای زیادی داشت و به حرف‌های من هم كه می‌گفتم شهر كوچك است و مردم برایمان حرف درمی‌آورند، توجهی نمی‌كرد. حرف‌های مردم روز به روز بیشتر می‌شد و شقایق هم دست‌بردار نبود. كار بدی نمی‌كرد، اما كارهایش باعث شده بود   حرف او سر زبان‌ها بیفتد.

زن جوان چطور کشته شد

مرد میانسال ادامه داد: با پسرم تصمیم گرفتم او را به قتل برسانیم. روز حادثه دخترم داخل اتاقش بود، من و پسرم در دو طرف در ایستادیم. دخترم را صدا زدم، همین كه شقایق از اتاق بیرون آمد، طنابی را  که در دست داشتیم دور گردنش انداختیم و او را به قتل رساندیم. بعد طوری صحنه‌سازی كردیم كه خودكشی به نظر برسد، اما همسرم مخالف بود. بعد از قتل هم چند بار تصمیم گرفت واقعیت را بگوید، اما نمی‌توانست. چون اگر ماجرا را لو می‌داد من و پسرم نیز به اتهام قتل بازداشت می‌شدیم. بعد از جنایت پشیمان شدیم، اما دیگر نمی‌شد كاری كرد. با اعترافات مرد میانسال، او و پسرش بازداشت شدند و به بازسازی صحنه جنایتی كه مرتكب شده بودند پرداختند. متهمان راهی زندان شدند و ما هرگز متوجه نشدیم  زن ناشناسی كه آن روز تماس گرفت و سرنخ قتل را به دستمان داد چه كسی بود!