گفتوگو با مهران زند ، جوان ورزشکاری که پاهایش را از دست داد: فکر کردهام کلیهام را بفروشم
هفت سال تمام فقط روی تخت بودم و نمیتوانستم روز و شب را ببینم. تا سال 92 خانهنشین بودم. قفسه سینه ، ریهها و قلبم مشکل داشتند.
دوات آنلاین-چند روز پیش، عکسی امیدبخش و جالب از جوانی ورزشکار به نام مهران زند در صفحه اینستاگرام علی عالی(روزنامهنگار ورزشی) منتشر شد.این روزنامه نگار در توضیح این عکس نوشت:«مهران زند یکی از قربانیان خطای پزشکی است. پاهایش را از دست داده اما امیدش؟ نه! همین یک عکس را میشود قاب کرد و مدتها زل زد و انرژی گرفت. پسرکی که آرزو داشت کوهنورد شود. میگوید:«برای مادربزرگم دعا کنید؛ اگر برود تنهاترین آدم دنیا میشوم» تصادف کرد، پاهایش قطع و هفتسال خانهنشین شد. میگفت هفتسال رنگِ آسمان را ندید؛ مثل پدر و مادرش که از هم جدا شدند. حالا مشکل ریه دارد و نیاز به عمل جراحی؛ با دستانِ خالی. دست به دست کنید شاید به وزارت بهداشت برسد و قدمی برداشته شود» . این عکس بهانهای شد که خراسان سراغ مهران زند برود و گفتوگویی با او انجام دهد.
*لطفا و قبل از هر سوال دیگری، درباره آن عکس که با پیراهن تیمملی از تو منتشر شد، توضیح بده که مربوط به چه زمانی و کجاست؟
عکس مربوط به 4-5 سال پیش است و در سالن برگزاری مسابقات والیبال نشسته گرفته شده است.
*متولد چه سالی و کجا هستید؟
متولد 70 هستم. در شهرستان دورود لرستان به دنیا آمدهام. الان هم گاهی ساکن تهران و گاهی دورود هستم.
*درباره وضعیت جسمانیتان بگویید و حادثهای که باعث شد پاهایتان را از دست بدهید.
من از بچگی مشکل مادرزاد نرمی استخوان داشتم اما پاهایم را داشتم و میتوانستم راه بروم. پنج ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و مرا رها کردند. پدرم اعتیاد داشت. مادرم هم مرا ترک کرد. من بیشتر با مادربزرگم زندگی میکردم. یک روز میخواستم بروم مادرم را ببینم که دچار سانحه تصادف شدم و پاهایم شکست. در آن شرایط به دلیل اشتباه پزشکی و جراحی اشتباهی که انجام شد، مجبور به قطع پاهایم شدم. از طرفی چون پزشک پیش از عمل جراحی تعهد گرفته بود نتوانستم، خطای پزشکی را پیگیری کنم.
*الان از نظر سلامتی مشکل خاصی دارید؟
من سال 85 تصادف کردم. بعد از تصادف قفسه سینه ام حالت گرفت. هفت سال تمام فقط روی تخت بودم و نمیتوانستم روز و شب را ببینم. تا سال 92 خانهنشین بودم. قفسه سینه ، ریهها و قلبم مشکل داشتند. الان هم ضربان قلبم بالا میرود، هر آن ممکن است باعث مشکل اساسی شود و ریههایم نیز دچار مشکل هستند.
*شما در مقطعی پس از بهبود وارد عرصه ورزش شدید اما حالا دوباره کنار کشیدهاید، چرا؟
اگر کسی را داشتم و میتوانستم درمان را با قوت انجام دهم، شاید این مشکلات پیش نمیآمد. من این قدر امید داشتم که بعد از قطع پاهایم در رشته والیبال نشسته شروع به فعالیت کردم. سعی کردم به زندگی عادی برگردم اما با این وضعیت جدید دوباره خانهنشین شدم. این حق من نیست. من هفت سال توی خانه حبس بودهام. پاهایم را از دست دادهام. حالا که از این وضعیت خارج شدهام باید به دادم برسند و نگذارند باز هم کنج خانه اسیر شوم.
*هم اکنون هم فعالیت ورزشی خاصی دارید؟
من ورزشم را دنبال میکردم اما به دلیل مشکلی که مدتی است برایم پیش آمده، دوباره از این موضوع دور شدهام.
*برای تامین هزینههای درمانیتان نیاز به کمک مالی دارید و آیا کسی در این باره قول مساعدت داده است؟
آنطور که گفتهاند من دو راه دارم. یا باید جراحی کنم که خودش هزینه بالایی دارد و از عهده من خارج است. یا باید دستگاه تنفسی بگیرم و با آن تنفس کنم که هزینه آن را هم ندارم. شاید گفتن اش درست نباشد اما بعضی وقتها به این فکر کردهام که کلیهام را بفروشم تا بتوانم مشکل تنفسیام را درمان کنم. خواستههای زیادی ندارم. همانطور که گفتم خواستم روی پای خودم بایستم و با ورود به رشته والیبال درآمدی داشته باشم اما هیچگونه حمایتی از من نشد.با این حال ، هنوز ناامید نیستم.
12jav.net