درخواست طلاق از پیرمرد هوسران

دوات آنلاین-یک زوج پا به سن گذاشته در راهروی دادگاه خانواده پا گذاشتند تا به زندگی مشترک شان پایان دهند.

زوج مسن که گویا آتش اختلاف آن ها را هیچ مهر و محبتی نتوانسته بود خاموش کند، بعد از ۴ دهه زندگی مشترک حتی هنگام مراجعه به دادگاه خانواده نیز با بگو مگو عزم جدی داشتند کرکره زندگی مشترک شان را پایین بکشند.

 زن سالخورده که انگار دل پری از شوهرش داشت درباره دلیل تصمیم اش برای جدایی از همسرش گفت: سال هاست که با شوهر بدخلق و بددهن و از همه بدتر بدبینم سوختم و ساختم تا مبادا بچه هایم در این بین صدمه ببینند اما حالا می خواهم این دندان لق را بکنم! من و همسرم هر دو کارمند بودیم و مدتی است بازنشسته شده ایم.

همسرم مردی خوشگذران بود و مدام دوست داشت به جای خانواده با دوستان بدتر از خودش رفت و آمد داشته باشد.

در زندگی مشترک مان خیلی از دست او عذاب کشیدم و هر بار که می خواستم چند جمله با او صحبت کنم کارمان به فحاشی کشیده می شد. شوهرم چون آدم هوس رانی است به خیال خودش بقیه هم مثل او بدذات و چشم چران هستند و به همین دلیل به همه بدبین بود و مدام مرا تحت نظر و زیر ذره بین داشت تا به خیال واهی و توهم گونه خودش مبادا دست از پا خطا کنم.

به همه برچسب توطئه می زد،جز خودش که سرآمد توطئه علیه خانواده و فامیل بود. وضعیت مالی مان خوب بود و همسرم از این موقعیت بابت خوشگذرانی خودش استفاده و حتی گاهی به من خیانت می کرد و با افراد غریبه ارتباط داشت. هر چه سعی می کردم چشم ام را به روی این رفتارهای ناشایست او ببندم اما باز از درون می سوختم و به خاطر بچه هایم تصمیم گرفته بودم تا زمان سر و سامان گرفتن شان دندان روی جگر بگذارم.

بیش از 30 سال با شوهرم زندگی کردم و حتی در این سال‌ها تعداد سال های خوش زندگی ام به دو یا سه سال نرسید و در آتش خشم او سوختم و خاکستر شدم. همسرم با این که زن و فرزند داشت اما از گوشه و کنار می شنیدم که با برخی زنان ارتباط دارد اما همه چیز را کتمان می کرد. تقریباً هر روزمان با جنگ و جدل آغاز می شد  و شب ها را هم با حالت قهر صبح می کردیم. الان بعد از سال ها تحمل خفت و خواری با وجود این که سن و سالی از ما گذشته اما شوهرم قصد دارد هنوز از هم طلاق نگرفته ایم با یک دختر جوان که همسن دخترمان است ازدواج کند برای همین دیگر تحمل این زندگی را ندارم .