آرش برهانی: نکونام گزینـه خوبی برای استقلال است
پیدا کردن جایگزین برای بازیکنی مثل خسرو حیدری خیلی سخت است. بازیکنی که از آکادمی شروع کرد، پرورش یافت و توانست به تیم بزرگسالان برسد. برای جایگزین خسرو هم باید چنین بازیکنی پیدا کرد.
دوات آنلاین-آرش برهانی که سالها در استقلال حضور داشت و گلهای ارزشمندی هم برای این تیم به ثمر رساند، این روزها درگیر گذراندن دورههای مربیگری است تا با دانش کافی وارد این عرصه شود. برهانی که فعلا مدرک درجه B آسیا را دارد، این روزها بیش از هر زمانی، بازیهای استقلال را مورد بررسی قرار میدهد و نقاط ضعف و قوت آن را زیر ذرهبین میبرد. مهاجم سرعتی و گلزن سالهای نه چندان دور استقلال، درباره شرایط استقلال در فصلی که گذشت، آمارهای آن، آکادمی استقلال، خداحافظی خسرو حیدری از تیم و همچنین بحث سرمربی آینده استقلال صحبتهای جالبی دارد.
*استقلال در فصلی که گذشت، شاید اگر در گل زدن بهتر کار میکرد میتوانست قهرمان شود. آبیها در 15 دقیقه ابتدایی و پایانی بازی خیلی خوب کار کردند و در هر کدام از 15 دقیقهها 9 گل زدند اما در بقیه دقایق خیلی موفق نبودند. فکر میکنید دلیل این شروع و پایان خوب، چه بوده؟
اینکه در شروع و پایان بازی توانستند گلهای زیادی بزنند، یک عملکرد خوب محسوب میشود ولی همه از استقلال انتظار دارند یک بازی نرمال داشته باشد و سینوسی نتیجه نگیرد.
*نکته جالب این است که در همین دقایق هم بیشترین گل خورده را داشتند. البته استقلال گلهای زیادی نخورد اما در 15 دقیقه پایانی بازی 4 گل دریافت کرد.
در مجموع کار دفاعی استقلال خیلی خوب بود، مخصوصا اینکه در 5، 6 بازی دیدیم استقلال در کارهای دفاعی منسجم و خوب عمل کرده. البته کار دفاعی در کل تاکتیک و قالب تیم جا گرفته بود و از دروازهبان تا مهاجم در دفاع کمک میکردند. شروع خوب و پایان خوب نشان میدهد استقلال تمرکز خوبی داشت اما این تعداد گل، برای استقلال مناسب نیست. استقلال را همیشه تیمی هجومی میدیدیم و هجومیترین تیم ادوار لیگ برتر به حساب میآید که به نظر من میتوانست از فرصتها بهتر استفاده کند و باز هم گلهای زیادی بزند.
*شاید اگر استقلال مشکل گل زدن نداشت، حتی میتوانست قهرمان هم شود. استقلال این فصل مهاجمان خوبی مثل مرتضی تبریزی داشت اما باز هم در گل زدن خیلی خوب نبود.
بله، در مورد این مساله 2 تعبیر وجود دارد. اول اینکه مهاجمان از موقعیتها خوب استفاده نکردند. دوم هم اینکه تمرکز و اهداف تیم روی گل نخوردن بود و در کارهای هجومی کمتر دیده میشد. این شیوه محافظهکارانه به ضرر استقلال تمام شد. درست است که یک تیم نمیتواند صددرصد هم هجومی کار کند اما در 4 بازی که استقلال با مجیدی بود، دیدیم تعداد موقعیتها بیشتر بود و گلهای زیادی هم زده شد. هر چند که گل هم زیاد خورد و تنها در بازی استقلال و صنعتنفت آبادان هیچ گلی رد و بدل نشد. به هر حال تعداد گلها خوب بود و استقلال نشان داد در فاز هجومی تاکتیکی هم خیلی متفاوت بود. شفر محتاطانه کار میکرد و میخواست با حداقل گل ببرد و 3 امتیاز را کسب کند. به خاطر همین وظایف دفاعی هم به مهاجمان و وینگرها داده میشد که شرایط آنها را متفاوت میکرد چون آنها باید انرژی بیشتری میگذاشتند اما در 4 بازی آخر اینطور نبود و مهاجمان همه انرژیشان را برای گل زدن میگذاشتند. سیستم استقلال در زمان شفر 3-3-4 بود اما احتیاط شرط اول قرار داشت. در حالی که صلابت و هجومیتر بودن حتی در سیستم 1-5-4 هم میتوانست بیشتر خودش را نشان دهد اگر وظایف و مسائل تاکتیکی متفاوت بود و بحث احتیاط وجود نداشت. در زمان مجیدی هم استقلال با همان سیستم 3-3-4 کار میکرد اما حضور مهاجمان در کارهای دفاعی کمرنگتر بود و آنها انرژی بیشتری برای گل زدن میگذاشتند که نتیجهاش هم گلهای زیاد برای استقلال شد.
* شاید به خاطر اینکه فرهاد مجیدی خودش یک مهاجم بود، روی بحث هجومی تیم بیشتر تأثیر گذاشت؟
برای این مساله میخواهم گواردیولا را مثال بزنم. گواردیولا مدافع بود اما تیمهایش هجومی است و با نشاط بازی میکنند. هم منچسترسیتی و هم بارسلونا در بخش تهاجمی خیلی خوب کار میکردند. البته نمیشود مقایسه کرد چون همه چیز کاملا متفاوت است اما منظورم این است که همه چیز به نگرش مربیان برمیگردد، نه پستی که قبلا در آن حضور داشتند. تیمهای گواردیولا هجومی هستند و از جلو پرس میکنند که همین باعث میشود فضاها را خوب ببندند که بهترین آمار دفاعی را هم دارند. استقلال در سال 88 که ما قهرمان لیگ شدیم، بیشترین گل زده و کمترین گل خورده را داشت. فکر میکنم 64 گل زدیم که بیشترین گل زده در کل ادوار لیگ برتر بود. در کارهای دفاعی هم عالی بودیم و کمترین گل خورده را داشتیم. در آن زمان ما با سیستم سنتی 2-5-3 بازی میکردیم که اکثر تیمها در این سیستم در قالب دفاعی قرار میگیرند و اول به دفاع میپردازند و بعد حمله میکنند اما وظایف تیم قلعهنویی فرق میکرد. به شکلی که همین سیستم سنتی، مدرن شده بود و هیچ تیمی نمیتوانست مقابل ما دوام بیاورد. به صورتی که بعد از بازیها مربیان حریف میگفتند جلوی استقلال هیچ کاری نمیشود کرد. منظورم این است که سیستم بازی نشان نمیدهد تیم دفاعی است یا هجومی. این تفکر سرمربی است که میتواند یک تیم را هجومی کند یا محافظهکار. امسال آمار استقلال نشان میدهد تیم در دفاع خیلی خوب بود اما همیشه دفاع خوب نیست. برای امتیاز گرفتن، نیاز به گل است. استقلال این فصل خیلی نتیجه صفر- صفر و حتی یک- یک داشت که مطلوب نبود. در حالی که میتوانست از موقعیتها بهتر استفاده کند و در این بازیها ببرد.
*شاید همین بحث محافظهکار بودن باعث شد استقلال این فصل هواداران زیادی نداشته باشد. طبق آمار، استقلال در هر بازی خانگی به طور میانگین حدود 22 هزار هوادار داشت که برای این تیم، کم است.
از سال 92 که ما آخرین قهرمانی را کسب کردیم تا الان استقلال نتوانست جام به دست بیاورد. البته جام حذفی را باید کنار گذاشت چون در این مسابقات، تاکتیک تیمها این است که اول گل نخورند و بعد با حداقل گل ببرند. خیلی وقتها هم بازی به پنالتی میکشد. استقلال از سال 92 به بعد، قهرمان شده که همین مسأله استرس و بار سنگینی روی دوش کادرفنی و بازیکنان میگذارد. مسائل داوری هم بوده که استقلال بدشانسی آورد. مثلا در بازی با صنعتنفت آبادان یک گل که کاملا مشخص بود درست است، مردود اعلام شد. البته اشتباهات داوری برای همه تیمها پیش میآید اما در بدترین مواقع نصیب استقلال شد. به هر حال استقلال موقعی که باید امتیاز میگرفت موفق نبود که همین مسأله استرس به وجود میآورد. با این شرایط، استقلال گلهای ابتدایی و عجیبی میخورد که شرایط روحی را پایین میآورد. امیدوارم با جوانهای جدید و مستعدی که به استقلال میآیند، طرز تفکر کادرفنی، مدیریت و کل تیم تغییر کند تا هواداران به ورزشگاه بیایند. علیرضا منصوریان در زمان سرمربیگریاش در استقلال خیلی تلاش کرد هواداران به ورزشگاه بیایند که تا حدودی هم موفق بود اما در نهایت نبود جام، باعث شد هواداران کمی به ورزشگاه بیایند.
*نکته جالب این است که استقلال بیشترین گل را از روی پاس در عمق و بعد هم شوت زده...
این خودش یک ضعف است. خسرو بار تهاجمی استقلال را 50 درصد به دوش میکشید و با نفوذ از کنارهها و ارسالهای خوب، به گل زدن کمک میکرد اما وقتی این فاکتور را نداشته باشی یعنی ضعف. وقتی عرض زمین را نداشته باشی فضا کوچک میشود که تأثیر حضور بازیکنی مثل خسرو حیدری را نشان میدهد. از آن مهمتر نحوه ارسالهای خسرو بود که مهاجمان حریف را در موقعیت تک به تک قرار میداد. در کل این آمار نشان میدهد استقلال تنوع تاکتیکی نداشت و نتوانست خوب کار کند. مساله بعدی هم این بود که با آمدن پاتوسی، استقلال سعی میکرد از ضربات ایستگاهی بهترین استفاده را ببرد که موفق هم بود. این مسأله فاکتور مهمی بود و آمار خوبی هم ثبت کرد اما گل زدن از عمق احتمالا به خاطر تجمع بازیکنان بود که نقش پاتوسی، باقری و... را نشان میداد که از زمین خودمان پاس گل میدادند.
* البته استقلال بیشترین گل خورده را هم از پاس توی عمق خورد.
در فصل گذشته استقلال تغییرات زیادی در خط دفاعی داشت. زمانی که پژمان منتظری مصدومیت را پشت سر گذاشت و برگشت، خط دفاع استحکام بیشتری داشت اما تغییرات زیاد باعث شد هماهنگی لازم نباشد. استفاده از بازیکنانی که پست تخصصیشان نبوده ولی تأثیرگذار بودند هم دلیل دیگری است. مثلا روزبه چشمی میتوانست دفاع وسط بازی کند اما حریف اگر مهاجم سرعتی داشت نباید از او استفاده میشد. روزبه پوشش خیلی خوبی میداد اما در سرعتها جا میماند. او در کنار همه فاکتورهای دفاعیاش که 90 و 100 بود، در سرعت 60 بود که کار را سخت میکرد. روزبه البته بازیکن خیلی خوب، مطمئن و زحمتکشی است اما در این موقعیتها، استقلال از قلب دفاع ضربه میخورد و حریف از عمق استفاده میکرد.
*خسرو حیدری از استقلال خداحافظی کرد، فکر میکنی با رفتن حیدری شرایط استقلال برای فصل آینده چطور میشود؟
پیدا کردن جایگزین برای بازیکنی مثل خسرو حیدری خیلی سخت است. بازیکنی که از آکادمی شروع کرد، پرورش یافت و توانست به تیم بزرگسالان برسد. برای جایگزین خسرو هم باید چنین بازیکنی پیدا کرد. بازیکنی که از قبل از آکادمی روی او کار شده باشد، پرورش پیدا کند، با جو ورزشگاه آشنا شود، روی نیمکت بنشیند و با 2 و 5 دقیقه بازی کردن به ترکیب برسد تا جایگزین خسرو شود. بازیکن خلاقی که محصول آکادمی استقلال باشد. ولی چنین چیزی در آکادمی نمیبینیم. من خودم 3، 4 ماه در آکادمی کار کردم اما متأسفانه بازیکنسازی نمیبینم. در حالی که قبلا بازیکنانی مثل خسرو حیدری، مجتبی جباری، حنیف، امیرحسین صادقی و... محصول آکادمی بودند. الان باید میلیاردها پول بدهیم تا بازیکنی به استقلال بیاید اما زمان میبرد با جو تطبیق پیدا کند. بعد از آن هم باید دید خوب از آب در میآید یا نه چون ستارههای زیادی به استقلال آمدند و جواب ندادند.
*چرا به آکادمی توجه نمیشود؟
متأسفانه برای آکادمی هزینه نمیشود. مبلغی میگذارند اما هزینه نمیشود که بازخورد داشته باشد. رسیدگی به آکادمی نمیگویم باید بیشتر از تیم بزرگسالان باشد اما نباید کمتر از آن باشد. شرایط آکادمی به گونهای رفع تکلیف است. یعنی هیچ رسیدگی نمیشود و فقط برای اینکه بگویند آکادمی داریم مبلغی هزینه میشود. این مسأله البته مختص امسال و پارسال نیست و سالهاست که وجود دارد. قبلا هر سال 2، 3 بازیکن از آکادمی به تیم بزرگسالان میرسید اما حالا هر چند سال، شاید یک بازیکن پرورش پیدا کند و به بزرگسالان برسد. اگر گزارشی از آکادمیها بگیرید، متوجه میشوید شرایطشان فاجعه است. اگر یکی دلسوز باشد و شرایط را ببیند گریه میکند. من خودم وقتی در آکادمی بودم واقعا اشکم درآمد، به خاطر بیتوجهی به مجموعه استقلال. پارسال وقتی من در آکادمی استقلال بودم آقای افتخاری حتی یک ساعت هم به این تیمها سر نزد.
* از این مسأله بگذریم، مدتی است که بحث سرمربی فصل آینده استقلال یکی از سوژههای مهم فوتبال ایران شده. خیلیها معتقدند استقلال باید مربی خارجی بیاورد و یکسری هم فکر میکنند فرهاد مجیدی بماند و کار کند خوب است. شما بهعنوان یکی از پیشکسوتان استقلال فکر میکنید استقلال باید سرمربی خارجی بیاورد یا با مجیدی ادامه دهد؟
ببینید، زمانی که برانکو به ایران آمد و سرمربی پرسپولیس شد، خدا میداند همان زمان گفتم پرسپولیس یکی از مدعیان میشود چون شخصیت و شرایط فنی برانکو را میدانستم که دلیلش هم 6 سال کار کردن با او بود. اینکه طرز تفکرش به فوتبال چطور است و چقدر نظم برایش اهمیت دارد. با آمدن برانکو همه دیدند تأثیر یک مربی خوب چقدر است. مربی که توانست به چند سال نتیجه نگرفتن پرسپولیس پایان دهد. پرسپولیس از زمان قطبی به این طرف نتیجه نگرفته بود که برانکو تیمی ساخت در حد قهرمانی. همان سال اول، برانکو طرز فکر، نظم و شرایطی برای پرسپولیس ساخت که این تیم خیلی زود توانست شخصیت قهرمانی بگیرد. حالا هم استقلال اگر مربی خارجی بیاورد که توانایی و تجربه داشته باشد میتواند تیم بزرگی مثل استقلال را تغییر دهد. اگر بگویم کار کردن با تیمهایی مثل استقلال سختتر از تیمهای سطح اول اروپایی است، گزاف نگفتم چون در ایران ابزار و زیرساختهای لازم را نداری اما تیم بزرگی داری که هواداران زیادی دارد. در کنار آن، طرز فکر بازیکنان هم متفاوت با اروپاییهایی است که کاملا حرفهای فکر میکنند. پس کار کردن در ایران سختتر از اروپا است که همه چیز به طرز برخورد بستگی دارد و بعد از آن، مسائل فنی اهمیت پیدا میکند.
*یعنی شفر در این بخش موفق نبوده؟
حالا که شفر رفته درست نیست در موردش صحبت کنم اما دوست داشتم شفر در 3، 4 بازی پایانی هم میماند و کارش را تمام میکرد. در آن زمان، استقلال سهمیه گرفته بود، جام حذفی و لیگ قهرمانان آسیا هم نداشتیم. اینکه گفتند شفر برود، عجیب بود؛ زمانی که فقط 3، 4 بازی دیگر باقی مانده بود. شفر مربی خوبی بود اما شنیدم نظم چندان خوبی نداشت. برای او یک کاریکاتور کشیده شده بود که نشان میداد شفر پشت سرش هم چشم دارد. همین کاریکاتور نشان میداد حواسش به همه جا هست اما اقتدار لازم را نداشت. بعضی بازیکنان روی او میتوانستند تأثیر داشته باشند. از بیرون هم همینطور. حتی پسرش هم روی او تأثیر میگذاشت که همین مسأله یک ضعف بزرگ بود و کوچکترین ضعف، تبدیل به فاجعه میشود. شفر وعده میداد چون میدانست به لحاظ فنی میتواند نتیجه بگیرد اما مسائل اطراف تیم را نتوانست مدیریت کند. با این شرایط، اگر قرار است مربی خارجی بیاورند باید یک مربی باتجربه بالا که از لحاظ فنی خیلی خوب باشد بیاورند اما اگر پول نمیرسد و شاید نمیخواهند برای استقلال هزینه کنند و به دیگر تیمها کمک کنند، گزینههای داخلی خوبی مثل جواد نکونام داریم که هم جوان است و هم یکی از سرمایههای استقلال که تجربههای زیادی کسب کرده و فضا را خوب میشناسد. البته فرهاد هم حاشیههای استقلال را به خوبی میشناسد و همانطور که خودش گفت فرزند استقلال است.
*پس بیشتر نظرتان روی آوردن مربی خارجی است؟
اگر مربی خارجی باشد بهتر است اما اگر پولمان نمیرسد مربی خوب خارجی بیاوریم، بهتر است برای بسته نگه داشتن دهانها به جای مربی خارجی که نمیتواند کار کند و احساسات و عواطف هواداران را تحت تأثیر قرار میدهد، از مربیان داخلی استفاده کنیم.
منبع: ایران ورزشی
12jav.net