چـرا یك روزعاشق هستیم و روز بعد فــارغ؟
در حقیقت هیچ چیز درباره فرد مقابل تغییر نکرده، اما آنچه تغییر کرده، فرافکنی شما نسبت به اوست.
دوات آنلاین-تاکنون تجربه کردید: وارد جایی شدید و ناگهان حس کردید شیفته یکی از حاضرین اتاق شدید و با او گفتگوکردید. صحبت های او با پیش بینی شما هماهنگ نیست و ناگهان او در نظرتان به فرد متفاوتی تبدیل میشود؛ خلسه فرافکنی از بین رفته و شما جلوه متفاوتی از او دیدید....
در حقیقت هیچ چیز درباره این فرد تغییر نکرده، اما آنچه تغییر کرده، فرافکنی شما نسبت به اوست. اگر این را درک کنید، متوجه می شوید که چرا لحظه ای عاشق کسی هستید و لحظه بعد احساس می کنید او بهشدت آزاردهنده و غیرقابل تحمل است. رفتارها و احساساتی که با آن ها به تفاهم نرسیدیم، همیشه دنبال پرده نمایشی می گردند تا تصویر خود را روی آن بیندازند و ما می توانیم مطمئن باشیم وقتی در حضور شخص دیگری هیجان خاصی را تجربه می کنیم، در حال فرافکنی کردن هستیم. تصور کنید تعداد زیادی پریز برق روی قفسه سینه شماست. هر پریز را یک ویژگی در نظر بگیرید. ویژگی هایی که در خود پذیرفتید، لایه محافظ دارند؛ ایمن هستند و جریان برق از آن ها خارج نمی شود. ویژگی هایی که از آن ها خوشتان نمی آید، بار الکتریکی دارند. بنابراین وقتی کسانی میآیند و تصویری را به شما نشان می دهند که خوشتان نمی آید، واکنش می دهید.
علت اینکه گاهی ذهن مان به شدت درگیر جنبه هایی از رفتارهای دیگران می شود، این است که این رفتارها به بعضی از جنبه های خودمان اشاره می کند. عادت کردیم که نتوانیم خودمان را ببینیم، مگر اینکه در آینه نگاه کنیم، اما این فقط در یک سطح حقیقت دارد. حقیقت این است که می توانیم از مورد ملاحظه قرار دادن آنچه در دیگران مشاهده می کنیم، تصویری زنده از خودمان ببینیم. ما به گونه ای طراحی شدیم که آن ویژگی هایی که نمیتوانیم در خودمان بپذیریم، به دیگران فرافکنی می کنیم. فرافکنی؛ در واقع نوعی واکنش تدافعی روان است در برابر تمام امیال، احساسات و تفکرات سرکوب شده در خودمان که نمی توانیم آن را در زندگی شخصی مان پیاده کنیم چون ترس از تأیید نشدن و زیر سؤال رفتن تصویری داریم که از خودمان به بیرون منعکس کردیم.
بنابراین آن را در دیگران می بینیم، اما در وجود خودمان انکار میکنیم.ما آن ویژگی ها را به والدین، دوستان، آشنایان و حتی ستاره های سینما و چهره های مشهور نسبت میدهیم که حتی تاکنون آن ها را ملاقات نکردیم. هر چیزی که در دیگران مورد قضاوت و نکوهش قرار می دهیم، در نهایت یکی از بخش های انکار شده و طرد شده خودمان است. به نظر می رسد که ما در حال مشاهده فرد هستیم، اما در واقع جنبه پنهانی از خودمان را مشاهده می کنیم. فرافکنیها نه تنها تاریکی های وجود، بلکه روشنایی های وجود ما را هم شامل می شوند. یعنی موضوعاتی که در دیگران نیز مورد تحسین ما قرار می گیرند، شامل بخشی از فرافکنی های ما هستند.
تا کنون هزاران بار قدرت فرافکنی را در زندگیتان تجربه کردید. وارد اتاقی می شوید و ناگهان احساس میکنید شیفته یکی از کسانی که در اتاق هستند، شدید. با او به گفتگو پرداختید و با او در مورد آنچه دوست دارد یا ندارد صحبت کردید. صحبت های او با پیش بینی شما هماهنگ نیست و ناگهان او در نظرتان به فرد متفاوتی تبدیل می شود؛ خلسه فرافکنی از بین رفته و شما جلوه کاملاً متفاوتی از او را می بینید.
اگر احتمالاً لحظه ای بعد او به شما بگوید که میتواند بلیط مسابقه ای که آرزوی دیدنش را داشتید، برایتان تهیه کند یا اینکه کسی را می شناسد که شما کمک کند تا آخرین پروژه هایتان را به پایان برسانید، ممکن است دوباره نظر مساعدی نسبت به او پیدا کنید و او جذاب تر به نظر برسد. سرانجام مکالمه به موضوع اصلی بر می گردد، اما لحظه ای که او شروع به نام بردن از افراد مهمی می کند که با آنها ارتباط دارد حرف های او شما را به یاد خالی بندیهای فلان رفیق تان می اندازد و نسبت به او احساس انزجار می کنید. در حقیقت هیچ چیز درباره این فرد تغییر نکرده، اما آنچه تغییر کرده، فرافکنی شما نسبت به اوست. اگر این را درک کنید، متوجه می شوید که چرا لحظه ای عاشق کسی هستید و لحظه بعد احساس می کنید او بهشدت آزاردهنده و غیرقابل تحمل است.
تاریکی سایه ناخواسته درون ما، دائماً خودش را در اطرافیان مان به نمایش می گذارد. ممکن است سلطهپذیری خود را در مادرمان، طمع خود را در پدرمان، تنبلی خود را در همسرمان و حق به جانب بودن مان را در سیاستمداران مشاهده کنیم: «او مرد خیلی خودخواهی است.»، «این زن چقدر به خودش می نازد.»، «عجب احمقی است، او یک بازنده است.»
اغلب مشکل است که رفتار نامناسب خودمان را تشخیص دهیم، چون غالباً در حال فرافکنی هستیم. هر چه بیشتر اعتقاد داشته باشیم که رفتارهای دیگران نامناسب هستند، احتمال بیشتری وجود دارد که خودمان در همان رفتارها مقصر باشیم.
رفتارها و احساساتی که با آن ها به تفاهم نرسیدیم، همیشه دنبال پرده نمایشی می گردند تا تصویر خود را روی آن بیندازند و ما می توانیم مطمئن باشیم وقتی در حضور شخص دیگری هیجان خاصی را تجربه می کنیم، در حال فرافکنی کردن هستیم.
تصور کنید تعداد زیادی پریز برق روی قفسه سینه شماست. هر پریز را یک ویژگی در نظر بگیرید. ویژگیهایی که در خود پذیرفتید، لایه محافظ دارند؛ ایمن هستند و جریان برق از آن ها خارج نمی شود. ویژگیهایی که از آن ها خوشتان نمی آید، بار الکتریکی دارند. بنابراین وقتی کسانی می آیند و تصویری را به شما نشان می دهند که خوشتان نمی آید، واکنش می دهید.
فرافکنی ها همیشه ما را حیرت زده می کنند، وقتی درباره دیگران قضاوت می کنیم، هرگز فکرش را نمیکنیم که در واقع انگشت اتهام به طرف خودمان است. اگر خشم خود را انکار کنیم و یا درگیر آن باشیم، چشمان ما به صورت غیر ارادی شروع به جستجو و یافتن تمام افراد خشمگین می کند و یا اگر مخفیانه دروغ می گوییم یا بهخاطر دروغگویی در گذشته، خود را محکوم می کنیم، احساس می کنیم حق داریم به خاطر عدم صداقت دیگران رنجیده خاطر شویم.
منبع: خبر جنوب/ سهیل رضایی- روانشناس
12jav.net