غزلی از دیوان شمس/ گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین
گل عقل غارت میکند نسرین اشارت میکند/ کاینک پس پرده است آن کو میکند صورتگری
دوات آنلاین-غزلی از غزلیات دیوان شمس مولانا را بخوانید:
فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری/ گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری
رومی رخان ماه وش زاییده از خاک حبش/ چون تو مسلمانان خوش بیرون شده از کافری
گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین/ و آن نرگس خمار بین و آن غنچههای احمری
گلبرگها بر همدگر افتاده بین چون سیم و زر/ آویزها و حلقهها بیدستگاه زرگری
در جان بلبل گل نگر وز گل به عقل کل نگر/ وز رنگ در بیرنگ پر تا بوک آن جا ره بری
گل عقل غارت میکند نسرین اشارت میکند/ کاینک پس پرده است آن کو میکند صورتگری
ای صلح داده جنگ را وی آب داده سنگ را/ چون این گل بدرنگ را در رنگها میآوری
گر شاخهها دارد تری ور سرو دارد سروری/ ور گل کند صد دلبری ای جان تو چیزی دیگری
چه جای باغ و راغ و گل چه جای نقل و جام مل/ چه جای روح و عقل کل کز جان جان هم خوشتری
12jav.net