نقشه عجیب مهندس آی تی برای سرقت از بانک

دوات آنلاین-کارمند خدماتی بانک که در آخرین روز سال میخواست به صندوق امانات بانک محل کارش دستبرد بزند  با حضور به موقع پلیس ناکام ماند.

ساعت ١٢ ظهر ٢٩ اسفند سال گذشته ماموران كلانتري ١٤٥ ونك حين گشت و سركشي به بانك هايي كه در  حوزه ماموریت شان قرار داشت در خيابان شيراز شمالي به  مرد جوانی كه در مقابل بانك اقتصاد نوين ايستاده  و با ديدن ماموران مضطرب شده بود شک کردند. ترس و نگرانی که در چهره وی موج میزد از ديد ماموران كلانتري مخفي نماند.

بدين ترتيب تحقيقات روي مرد جوان متمركز شد و او  راز سرقت ميلياردي از صندوق امانات بانك را برملا كرد.  متهم مدعي شد كه همدستش در زيرزمين و بخش صندوق امانات بانك  در حال تخريب و خالي كردن صندوق‌هاست.‌‌

‌دستگيري سر بزنگاه

بدين ترتيب با هماهنگي هاي انجام شده ماموران وارد بانك شده و مغز متفكر سرقت را وقتی در حال تخليه صندوق هاي امانات بود بازداشت كردند.

رييس پليس پيشگيري تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: با بررسی های اولیه در محل مشخص شد متهمان از دو روز پیش در محل شروع به تخریب صندوق ها کرده بودند و تمامی دوربین های مداربسته و سیستم های امنیتی بانک را نیز از کار انداخته بودند تا هیچ کدام از کارمندان  بانک متوجه ماجرا نشوند.

سردار كيوان ظهيري ادامه داد: ارزش اموال موجود در صندوق امانات این بانک بیش از دو هزار میلیارد تومان بود. متهمان در اختيار مقام قضايي قرار داده شده و تحقيقات ادامه دارد.

گفت و گو با متهم اصلی

ايمان، ٢٩ ساله، بدون هيچ سابقه كيفري، طراح سرقت ناموفق از صندوق امانات بانك است. او اگر دستگير نمي شد دو هزار ميليارد تومان را با همدستي دوستش به سرقت مي برد. مرد جوان در گفت و گو با « ایران» از جزییات نقشه اش گفت.

• چه شد كه تصميم به سرقت از بانك گرفتی؟

من ۶ سال  در بانك به عنوان کارمند خدمات مشغول كار هستم. مي ديدم كه مردم تاج طلا،سيني طلا، شمش، بسته هاي چند صدتايي سكه، عتيقه جات و اموال باارزش و گرانبهای خود  را به بانك مي سپارند به همین خاطر وسوسه شدم.

• به خاطر  مشكل مالي بود؟

نه من وضع مالي خوبي دارم و فقط وسوسه و برق طلاها باعث شد نقشه سرقت را طراحي كنم.

• از کی نقشه را طراحی کردی؟

خيلي وقت بود. اما تقريبا از يك ماه قبل برايم جدي شد. براي اين كار نياز به همدست داشتم. به همین دلیل در پارک های اطراف بانک‌ به جست و جو پرداختم. دنبال یک آدم بیکار، ساده و نیازمند و کمی هم طماع بودم. در همین موقع با کوروش آشنا شدم، وضع مالی خوبی نداشت و بعد از جلب اعتمادش ماجرای سرقت را گفتم. وسوسه پولدار شدن باعث شد تا او مرا همراهی کند.

• نقشه تان چه بود؟

من خدماتی بانک هستم و زودتر از همه وارد بانک میشوم و دیرتر از همه از بانک خارج می شوم. پس کسی ورود و خروجم را نمی بیند. ۲۸ اسفند وقتی همه رفتند در بانک‌ماندم و شب، طبق قرارمان کوروش وارد بانک‌شد. شب را آنجا خوابیدیم و ساعت ۶ صبح‌ ۲۹ اسفند کار را شروع کردیم. اولین اقدام‌ از کار انداختن سیستم بانک و‌دوربین های مداربسته آن بود.

• در این کار سر رشته داری؟

کارشناسی ارشد آی تی دارم و از طرفی کسی که ۶ سال جایی کار کرده باشد به تمام جزییات آنجا آشنایی دارد. با علمی که داشتم و تجربه ام‌ دوربین ها و سیستم های امنیتی را از کار انداختم.

• قصد داشتی با دو هزار میلیارد تومان چه کنی؟

میخواستم همه طلاها را بفروشم  و بعد از کشور خارج شوم تا یک‌زندگی عالی برای خودم‌ درست کنم.

• این همه پولم را چطور می خواستی از بانک‌خارج کنی؟

 مبلغ این سرقت بالا بود اما حجم آن زیاد نبود. یک بسته ۱۰۰تایی سکه طلا به اندازه نصف یک گوشی تل…‌

منبع: ایران