2024/04/19
۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
نقد فیلم معکوس ساخته پولاد کیمیایی ؛رفاقت، نقطه مشترک آدم‌ها

نقد فیلم معکوس ساخته پولاد کیمیایی ؛رفاقت، نقطه مشترک آدم‌ها

آدم های قصه «معکوس» تقریبا آدم های امروزی هستند با دغدغه های متفاوت اما نقطه مشترک همه اینها باز هم رفاقت است.آنهم رفاقت های ناب قدیمی و تنها تفاوت رفتاری مردان و نامردان اینبار و در معکوس بجای چاقو و منازعات رو در رو تبدیل شده به نارفیقی های امروزی.

دوات آنلاین-نخستین ساخته پولاد کیمیایی در مقام کارگردان با عنوان معکوس قبل از هر چیزی ثابت کرد که وی چنانچه از این پس بجای بازیگری همه سعی و تلاش خود را بر روی کارگردانی بگذارد بدون تردید کارنامه بسیار موفق تری نسبت به بازیگری خواهد داشت.

 

 حضور سالیان در پشت صحنه سینما بارقه های امیدی را از تولد کارگردانی که سینما را می شناسد، به مخاطب ارائه می کند، اگرچه نگاه کیمیایی پدر در بند بند ارکان و اجزای فیلم جاری ست از قصه گرفته تا نامگذاری شخصیت ها، روابط آدم ها، نوع دیالوگ ها همه و همه ردپای پررنگی از مسعود کیمیایی را به صورت مدام به تماشاگر یاداور می شود.اما به شکل تقریبا مدرن.

 

آدم های قصه «معکوس» تقریبا آدم های امروزی هستند با دغدغه های متفاوت اما نقطه مشترک همه اینها باز هم رفاقت است.آنهم رفاقت های ناب قدیمی و تنها تفاوت رفتاری مردان و نامردان اینبار و در معکوس بجای چاقو و منازعات رو در رو تبدیل شده به نارفیقی های امروزی.

 

قصه البته اشکالات فراوانی دارد و از حفره های متعددی در بافت اصلی درام خود رنج می برد که نتیجه آن می شود بروز سئوالات پی در پی برای مخاطب که بسیاری از آنها نیز تا پایان داستان بدون پاسخ باقی می ماند.

 

رام شدن سالار پس از سیلی ای که از مادرش می خورد، بازگرداندن اتوموبیل رضا توسط پیمان پس از پیروزی اش در رقابت با سالار، گذشته مبهم سیامک، چرایی ترک خانه و کاشانه پدر سالار و بعد نحوه ثروتمند شدنش و چرایی حلقه اتصال بودن رضا به ماجرای پیمان و ندا و پدرشان همگی تنها بخشی از ابهامات و حفره های موجود در قصه هستند.

 

این حفره های قصه نشان می دهند پولاد کیمیایی به عنوان فیلمنامه نویس راهی بسیار درازی را می بایست طی کند تا بتواند فیلمنامه ای را بنویسد که دارای حداقل قوام لازم باشد و لااقل همه چیز را در پایان سرسری جمع نکند که پسر سالار به پدرش برسد و رضا بالاخره در خانه مادر سالار روی آرامش و دست نوازش و محبت ببیند و ندا یک برادر خوب پیدا کند و پیمان با آن همه کینه و نفرت و خودخواهی یک دفعه بی خیال ماشین و گاراژ بشود و خلاصه همه آدم های خوب داستان به سرو سامان و پایان خوشی برسند.

 

موسیقی هم یکی از آن بخش های نچسب کار است و شنیدنش باعث تعجب فراوان از بهزاد عبدی می شود که چرا هیچ سنخیتی با بافت قصه و حس و حال درونی فیلم که می بایست به تماشاگر منتقل شود ندارد.

 

در وضعیت فعلی به نظر می رسد که موسیقی، بجای آنکه کمک حال اثر و به نوعی پیش برنده کلیت ساختار فیلم باشد، بیشتر به کارسنجاق شده است.

 

بازی ها اما تقریبا تا حد زیادی مناسب و چشم نواز است اگرچه پیشکسوتان حاضر در فیلم مثل اکبر زنجانپور و سیاوش طهمورث و حتی پروانه معصومی، جنس بازی های ثابت خود را ارائه داده و نقشی را ایفا کرده اند که پیشتر از این هم مدل مشابهش را بارها و بارها در آثار گوناگون دیده بودیم و این مساله احتمالا نشان دهنده این نکته است که یا کارگردان آنها را برای ایفای نقش راحت گذاشته و یا اصطلاحا این پیشکسوتان کار خودشان را کرده اند و به حرف کارگردان نرفته اند.

 

اما بازی بازیگران جوانتر فیلم به ویژه نقش آفرینی شهرام حقیقت دوست نشان از هدایت صحیح کارگردان در راهبری وی بابک حمیدیان و لیلا زارع دارد که انصافا این بخش را به نقطه قوت فیلم بدل ساخته اند.

 

در مجموع فیلم سینمایی معکوس در کارنامه پولاد کیمیایی یک فیلم متوسط است که نه می توان به شکل کامل ردش کرد و نه قبول. به نظر می رسد باید منتظر بمانیم و ادامه حضور پولاد کیمیایی را در ردای کارگردانی در اثر بعدی اش ببینیم و آنگاه دریابیم که وی می تواند در سینمای ایران کارگردانی موفقی باشد یا خیر؟.

 

منبع: ایرنا نساء نیکو - عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.