خلاصه داستان سریال آخر خط از زبان علی مسعودی، کارگردان
بخشی از صحنههای خارجی در سوریه و باقی در لبنان تصویربرداری میشوند.
دوات آنلاین-علی مسعودی مدتها قبل از اینكه به عنوان یكی از شركتكنندگان در اولین سری مسابقات خنداننده برتر به خندوانه وارد شود، فیلمنامهنویس بود و اهالی عالم هنر و سینما و تلویزیون، او را براساس متنهایی كه برای چند مجموعه تلویزیونی نوشته بود، میشناختند. فیلمنامهنویس مجموعههای طنز مختلفی چون سهدونگ سهدونگ، آقا و خانم سنگی و قرارگاه مسكونی. متنهای او عموما حلاوتی خاص دارند و بشدت یادآور فضای زندگی در خانوادههای پرجمعیت ایرانی هستند. مسعودی البته آنطور كه خود بارها تعریف كرده، ایدههای مجموعههایی كه مینویسد را از خاطرات و فضای زندگی خودش اقتباس میكند و مخاطبان هم این جنس طنز او را دوست دارند.
این نویسنده طنزپرداز بعد از تجربه حضور در عرصه استندآپ كمدی و نیز بازیگری، مدتی است كه تصمیم به محكزدن خود در زمینه كارگردانی هم گرفته و اولین مجموعه نمایشیاش با نام آخر خط را كارگردانی میكند؛ مجموعهای با بازی بازیگرانی چون عباس جمشیدیفر، علی صبوری، شهین تسلیمی، فریده سپاهمنصور، مهران رجبی، اشكان اشتیاق و فاطمه امینی كه در فضایی جوانانه روایت میشود و احتمالا هنگام پخش، نظر مخاطبان را به خود جلب خواهد كرد.
مسعودی در گفتوگو با جامجم از این تجربه كارگردانی بیشتر میگوید.
ایده اولیه سریال آخر خط
*ایده اولیه مجموعه آخر خط از خودتان بود؟ این داستان بر چه اساسی شكل گرفت؟
بله. حدود یك سال پیش آقای میرخان (تهیهكننده مجموعه آخر خط) به من زنگ زد و پرسید كه در مورد موضوع مدافعان حرم قصهای دارم یا نه. من دو ماجرا از دو نفر از دوستانم به یاد داشتم. یكیشان سالها قبل به سوریه رفت تا از آنجا به كانادا برود و دوست دیگرم چند سال قبل به آلمان رفت و در آنجا پناهنده شد. البته ماجرایشان ربطی به مدافعان حرم نداشت، اما این دو ایده را با هم مخلوط كردم و با كمك میرخان، طرح اولیه كار را نوشتیم و بعد با همفكری تكمیل كردیم.
*پس موضوع اصلی كار به بحث مدافعان حرم اختصاص دارد؟
بله. از قسمت پانزدهم سریال به بعد ماجرا عوض میشود و مخاطبان شاهد این بخشها خواهند بود.
*و حدسم این است كه لابد این دو شخصیت به جبهههای جنگ در سوریه میروند و آنجا متحول میشوند...
نه. اینطور نیست.
ماجرای پسرخالههای پرحاشیه در سریال آخر خط
*اصلا خلاصه داستان این مجموعه را برایمان بگویید. آخر خط به طور خلاصه قرار است به چه ماجرایی بپردازد؟
مجموعه ما، داستان دو پسرخاله است. مادر سیامك در دوران كودكیاش فوت كرده و او از همان موقع همراه با خاله و پسرخالهاش زندگی میكند. سیامك و فرامرز تقریبا همسنوسال هستند. یكیشان فوقلیسانس الكترونیك و دیگری لیسانس مدیریت دارد. همچنین فرامرز سه سال قبل به یكی از كشورهای آسیای شرقی رفته و شش ماه دوره ماساژ گذرانده و الان ماساژور است، اما این دو نفر هرجا كه برای كار میروند، دردسر درست كرده و بیرونشان میكنند و برای خانواده مایه دردسر هستند.
* میتوانیم این دو شخصیت را براساس ویژگی شرور بودنشان، نقش منفی بدانیم؟
نه، منفی نیستند. درست است كه هر كاری میكنند، اما برای مثال مواد مخدر نمیفروشند و اهل دزدی نیستند. فقط تنشان را به كار نمیدهند. آخرین كاری هم كه كردهاند، این بوده كه میخواستند شاخ اینستاگرام شوند و از فضای مجازی پول دربیاورند. شاخ هم میشوند، اما چون تبلیغ سایت شرطبندی كرده بودند، دادستانی دستگیرشان میكند و به زندان میافتند.
*و بعد متحول میشوند؟
باز هم نه؛ اینها اصلا اهل تحول نیستند! وقتی هم كه كسی میخواهد نصیحتشان كند، گوششان شنوا نیست و كار خودشان را میكنند. بعد از این ماجرا نقشه میكشند كه چطور خودشان را به خارج از كشور برسانند.
فیلمبرداری در خارج از کشور
* اخیرا خبری از سریال در رسانهها منتشر شده بود مبنی بر اینكه قرار است برای ضبط بخشی از مجموعه به لبنان بروید. این یعنی قسمتهای مربوط به سوریه را در لبنان تصویربرداری میكنید؟
به سوریه هم میرویم. بخشی از صحنههای خارجی در سوریه و باقی در لبنان تصویربرداری میشوند.
*از جمله ویژگیهای متنهایی كه شما مینویسید، رنگ و بوی قدیمی بودن كار و جنس شخصیتهای مجموعه است كه ایجاد تمایز میكند. این تم و رنگ و بو به نوعی به امضایتان هم تبدیل شده و انگار در همه كارهایتان وجود دارد. این فضا را چقدر از دوران كودكی و خاطراتتان گرفتهاید؟
خب من از وقتی چشم باز كردم، در خانوادهای پرجمعیت و محلهای شلوغ بودهام؛ جایی كه در آن همه همسایهها با هم رفتوآمد داشتند. ننه )مادرم( حدود دو سال پیش فوت كرده است، اما هنوز هر وقت خواهرم به مشهد میرود، همسایهها به او سر میزنند یا با هم سر خاك مادرم میروند.
*گاهی اوقات انتقاداتی از جانب برخی مخاطبان به مجموعههای اینچنینی مطرح میشود. میگویند دیگر این نوع خانوادهها و روابط همسایگی در جامعه وجود ندارد و سریالها واقعیت را نمایش نمیدهند. در حالی كه این روابط هنوز در شهرهایی غیر از پایتخت دیده میشود.
همینطور است. خدابیامرز ننهام همیشه در خانهاش باز بود و با همسایهها رابطهای 40ساله داشت. دوستان و همكارانم اولین باری كه به خانهمان میآمدند، تعجب میكردند. ننه هر روز صبح كه از خواب بیدار میشد، دو نوع چای دم میكرد؛ یكی چای كوهی و دیگری معمولی و هركس به خانهمان میآمد، از او میپرسید كه چه نوع چایی بیشتر دوست دارد و دعوت میكرد كه خودش برود و چای بریزد. اصولا از آدمهایی كه در اطرافم زندگی كردهاند، در شخصیتپردازی داستانهایم استفاده میكنم.
اولین تجربه کارگردانی
*و اولین تجربه كارگردانی را چطور میبینید؟
خوب است. باید از مدیران تلویزیون تشكر ویژهای داشته باشم كه اطمینان كردند و این فرصت را در اختیار من گذاشتند. امیدوارم بتوانم جواب این اطمینانشان را با كاری خوب و مردمپسند بدهم. از سروش صحت هم ممنونم كه در بحث كارگردانی به من كمك كرد.
*شما در چند سال اخیر علاوه بر فیلمنامهنویسی، با حضور در استندآپهای برنامه خندوانه و بعد بازیگری و كارگردانی دیده شدید. ترجیح خودتان ادامه فعالیت در كدامیك از این حوزههاست؟
من هم كارگردانی و نویسندگی و هم بازیگری را دوست دارم. در واقع به هر سه حوزه علاقهمند هستم.
نه. بعد از همان سری اول استندآپهایم به رامبد (جوان) گفتم كه دیگر به برنامهات نمیآیم.
چون اجرای استندآپ در آن مقطع از برنامه اتفاق خوبی بود كه رخ داد و دوستش داشتم و باعث لذتم شد. بعد به رامبد گفتم كه بهتر است جوانان تازهتر بیایند و به چیزهایی كه میخواهند برسند. دم رامبد گرم؛ همین كار را كرد و دیدیم كه این سری مسابقات خندوانه پنج شش جوان بااستعداد جدید معرفی كرد. به نظرم در دوران كنونی در تلویزیون، كمبود بازیگر طنز داریم. تعداد بازیگران كمدی بسیار كم است و به همین خاطر است كه عموما سراغ داستانهای درام و ملودرام میرویم؛ چرا كه بازیگران تكراری شدهاند.
- البته اكثر بازیگران جوان هم معتقدند كه قدیمیترها به آنها فرصت فعالیت نمیدهند و برایشان مانع ایجاد میكنند.
نه، اینطور نیست. برای مثال خود من در مجموعهام هیچ محدودیتی برای انتخاب بازیگر نداشتم و سراغ علی صبوری كه تجربه اولش است، رفتم. انشاءا... در كارهای بعدیام هم این روال را ادامه میدهم و از جوانها استفاده میكنم.
- به برنامه خندوانه اشاره كردید كه خودتان در فضای پشت صحنهاش هم حضور داشته و از نزدیك شاهد ضبط آن بودهاید. در مجموع تاثیر برنامههایی چون خندوانه را در مجال دادن به جوانان برای بروز و ظهور استعدادهایشان چقدر تاثیرگذار میدانید؟
بیشك تاثیرش زیاد است. الان میبینیم كه یكی دیگر از چهرههای فضای مجازی (سهیل مستجابیان) برای بازی در یك فیلم سینمایی انتخاب شده و در كل استفاده از جوانها خوب است.
- خودتان چقدر این جوانها را در صفحات مجازیشان دنبال میكنید؟
كموبیش پیگیرشان هستم.
- و باز در فكر استفاده از چهرههای دیگری از فعالان فضای مجازی در كارهایتان هستید؟
نمیشود از همهشان استفاده كرد؛ چرا كه خیلی از این چهرهها فقط بامزه هستند و استعدادی در بازیگری ندارند. وقتی قرار شد علی صبوری را به عنوان بازیگر این مجموعه انتخاب كنیم، هفت هشت باری او را سر صحنه آوردیم و تست گرفتیم. اصلا در ابتدا او را برای نقش دیگری در نظر داشتم، اما وقتی در كنار آدمهای مختلف قرارش دادم، برای این نقش مناسبتر دیدمش. در واقع انتخابم فقط بر مبنای چند استندآپ او در خندوانه نبود.
- و این قضیه نشان میدهد اطمینان خوبی هم به جوانان دارید؛ چرا كه الان ایفای یكی از اصلیترین نقشهای مجموعهتان را به صبوری سپردهاید.
همینطور است. البته باید تشكری هم از مجید میرخان، تهیهكننده مجموعه داشته باشم كه در این مدت واقعا تلاش میكند. همكاری صمیمانه و همدلانه گروه باعث شد كه این مجموعه را بسازم و امیدوارم مردم حاصل كار را دوست داشته باشند.
12jav.net