مصائب پناهندگی که ایرانیهای زیادی را مجبور به بازگشت کرد
روز گذشته سفیر جمهوری اسلامی ایران از بازگشت 260 پناهجوی ایرانی خبر داد که طی دو سال گذشته به صورت غیرقانونی در انگلیس اقامت داشتند.
دوات آنلاین-سالانه شمار زیادی از مردم دنیا از جمله ایرانیان به دلایل مختلف تصمیم به پناهندگی میگیرند. سازمان ملل متحد، آمار پناهجویان را تا پایان سال 2017 میلادی 68.5 میلیون نفر اعلام کردهاست. دو سوم پناهجویان از کشورهای سوریه، افغانستان، سودان جنوبی، میانمار و سومالی هستند که به علت جنگ، خشونت و آزار و اذیت آواره شدند و ایران جزو 10 کشور نخست درخواست پناهندگی در جهان است. همچنین 52 درصد پناهجویان را کودکان زیر 18 سال تشکیل میدهند. بر اساس قوانین حقوق بینالملل، هر شخصی که به دلیل دیدگاههای سیاسی، مذهبی، گرایشهای جنسی، تعلق به گروههای خاص اجتماعی، نژادی یا ملیتی در وطن خود تحت تعقیب یا از نظر جانی مورد تهدید باشد، میتواند درخواست پناهندگی بدهد اما این همه ماجرای پناهندگی نیست. اقدام برای پناهندگی آغاز مسیری غیرقابل پیشبینی با مقصدی نامشخص است که هزینههای مادی و غیرمادی بسیاری را به پناهجو، کشور مبدا و کشور مقصد تحمیل میکند. بسیاری از پناهجویان زیر فشار این سختیها تاب نمیآورند و در میانه راه سرگردان و عاجز میشوند و گاهی دست به خودکشی میزنند.
روز گذشته سفیر جمهوری اسلامی ایران از بازگشت 260 پناهجوی ایرانی خبر داد که طی دو سال گذشته به صورت غیرقانونی در انگلیس اقامت داشتند. حمید بعیدینژاد گفت: "قاچاقچیان بینالمللی برای منفعت خود، مهاجرت غیرقانونی را تشویق میکنند و جان و مال افراد را به خطر میاندازند اما برخی از مهاجران غیرقانونی که پس از گذشت مدت طولانی با اقامت آنان موافقت نمیشود، تصمیم بهتری میگیرند و به کشور خود بازمیگردند." کشورهای مقصد نیز به دلیل هزینههایی که متحمل میشوند هر روز پناهجویان بیشتری را اخراج یا ترغیب به بازگشت به کشورهای خود میکنند. به طور مثال با افزایش آمار پناهندگی، در سال 2017 میلادی دولت آلمان برای جلوگیری از این روند، در قوانین پناهندگی خود بازنگری کرد و با نصب بنرهای تبلیغاتی در شهر و استفاده از مشوقهای مالی، از پناهندگان خواست تا به کشورهای خود بازگردند. در پرونده امروز زندگی سلام یک جامعهشناس در یادداشتی، علتهایی که افراد را به فکر پناهندگی میاندازد و هزینههایی که این اقدام برای کشورهای مبدا و مقصد دارد، تبیین کردهاست. همچنین از تجربه یک پناهجوی ایرانی در مسیر پناهندگی و زندگی در کمپهای پناهندگی گفتهایم.
- یادداشت دکتر امیر محمدیانخراسانی، جامعهشناس درباره علت روی آوردن افراد به پناهندگی و تبعات اجتماعی آن برای کشورهای مبدا و مقصد
رویای ناکام آرامش
افراد بسیاری در دنیای پرآشوب کنونی به دنبال آرامش و زندگی بهتر مهاجرت میکنند. در کنار این افراد، عدهای نیز چون صبر و حوصله طی کردن مراحل قانونی و مرسوم مهاجرت را ندارند یا احتمال میدهند به عنوان مهاجر پذیرفته نشوند، پناهندگی را بر میگزینند. این افراد گمان میکنند فایده پناهندگی از هزینههایش بیشتر است یا میگویند دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و به همین دلیل خود را در برابر خطرهای آن قرار میدهند و شروع به ماجراجویی میکنند. بعضیها در این مسیر به مطلوب خود میرسند اما تعداد بیشتری وضعیتی بد یا حتی بدتر از قبل پیدا میکنند. عدهای در این روند فریب بازیگران این عرصه را میخورند و قربانی قاچاقچیان انسان میشوند. در ادامه، علل و نتایج این پدیده را بررسی میکنیم.
ناامیدی افراد را به سمت پناهندگی سوق میدهد
وقتی افراد از زندگی خود در عرصههای مختلف جامعه مبدا ناراضی هستند و در آینده نزدیک نیز امیدی به بهبود شرایط، سرمایهها و جایگاه اجتماعیشان ندارند، تغییر مکان را ترجیح میدهند. هنگامیکه ترسهای این افراد به سطح تردید کاهش مییابد (کاهش ترسها و نه رفع کاملشان) تصمیم به ترک آن جامعه میگیرند و اگر با موانعی در راه مهاجرت روبهرو شوند، پناهندگی را به عنوان راهی جایگزین انتخاب میکنند تا هزینه فرصت انتخاب خود را به حداقل برسانند. نظام شخصیتی و عادتهای درونیشده در وجود برخی افراد آنها را به سمت پناهندگی سوق میدهد اما ممکن است در مورد عدهای دیگر که آنها نیز از جایگاه و شرایط خود راضی نیستند، صدق نکند. نبود بسترهای مناسب اقتصادی و شغلی برای افراد ماهر و متخصص، جست وجوی رفاه مادی و کیفیت زندگی بهتر در مکانی دیگر و در زمانی نزدیک، کسب آزادیهای اجتماعی در کشور مقصد، فرار از جنگ یا سایه آن و جست وجوی امنیت، انگیزههای اصلی پناهندگی است. دیدگاههای ایدهآلگرایانه یا واقعگرایانهای که کشور مقصد را دارای شرایط مطلوبتر و باکیفیتتر برای زندگی میبیند در افراد آرزویی بزرگ برای دسترسی به آن متولد میکند، در نتیجه باعث میشود این افراد محدودیتها و مشکلات دیگر را نبینند یا در نظرشان کوچک و کم اهمیت جلوه کند. بنابراین به دنبال آیندهای بهتر و روشنتر به پناهندگی روی میآورند.
گسترش بیاعتمادی به کشور مبدا در نتیجه پناهندگی
پناهندگی باعث میشود کشور مبدا نیروی انسانی ماهر، متخصص، غیر ماهر و جوان خود را از دست بدهد و حتی راه گفتوگو و تعامل با این افراد بسته شود. در سطح داخلی و بینالمللی نیز بیاعتمادی نسبت به کشور مبدا افزایش مییابد زیرا این گمان را تقویت میکند که این کشور واجد شرایط مطلوب برای ساکنانش نیست و حتی از فراهم کردن امکانات حداقلی برای زندگی آنها عاجز است. همچنین ممکن است این کشور را ناامن جلوه دهد و باعث افزایش فشارهای جهانی روی آن شود. از سوی دیگر اگر کشور مبدا دارای حکومتی تمامیتخواه یا اقتدارگرا باشد، از شمار ناراضیان آن حکومت در داخل کم میشود و نوعی تعادل ایدئولوژیک به نفع ساختار دولتی آن در دراز مدت ایجاد میشود. درنتیجه این کشورها برای مقابله با این روند کار زیادی نمیکنند زیرا آن را هم سو با منافع خویش میدانند. در کشور مقصد نیز افزایش جمعیت مهاجران و پناهندگان، تامین امنیت و رفاه، اسکان و مسائل بهداشتی آنان بار سنگینی را بر دولت و شهروندان آن تحمیل میکند و به اختلافات فرهنگی، قومی و نژادی نیز بیشتر دامن میزند و حتی ممکن است آشکارا منجر به اعمال خشونت شود. احتمال دارد در پی این جریانها حقوق و کرامت انسانی تضعیف شود و افراد و گروههای مختلف را در مقابل یکدیگر قرار دهد. از سوی دیگر کشور مقصد میتواند از نیروی ماهر و متخصص کشورهای مبدا استفاده کند، نیروی کار ارزان آنها را نیز به خدمت بگیرد و در مواردی نیز از آنها بیگاری بکشد.
پناهندگی به ویترین برخی کشورها تبدیل شدهاست
هجرت، ذاتا پدیدهای منفی نیست اما دنیای آشوب زده کنونی که باعث جنگها و درگیریهای مختلف شدهاست، انسانهای رنج دیده و سرگردانی را در شرایطی خاص تولید و به ویترین برخی کشورها تبدیل کردهاست. آنها در پی تغییر شرایط خود دست به تغییر مکان میزنند و به قول «اولریش بک» جامعه جهانی جامعهای خطرپذیر است و به قول «گیدنز» گردونه خردکننده مدرنیته نیز وجود دارد و به نظر میرسد کسانی که روزبهروز خرد میشوند، در حال افزایش هستند.
پناهندگانِ گرفتار در صربستان
صربستان کشوری کوچک در شرق اروپاست که در آگوست 2017 به امید توسعه گردشگری، مقررات دریافت روادید برای ایرانیان را آسان کرد. در نتیجه هزاران ایرانی برای دریافت پناهندگی به صربستان رفتند اما این کشور به فاصله کوتاهی، قوانین روادید را به حالت قبل برگرداند. هجوم پناهجویان به این کشور، وضعیت معیشتی بدی را برای آنان به وجود آورد. به گزارش ایسنا، طبق یک گزارش تایید نشده تخمین زده میشود از حدود 30 هزار ایرانی که طی یک سال اخیر وارد صربستان شدهاند، حدود 10 هزار نفر یعنی یک سوم برنگشتهاند. جمعیتی که احتمالا در اردوگاههای پناهندگان مانده یا از مسیرهایی غیر قانونی و خطرناک به طرف شمال و غرب اروپا حرکت کردهاند.
آوارگی
پناهندگی چه برای آنان که به مطلوب خود میرسند و چه کسانیکه سالها آواره این کشور و آن کشور میشوند، خاطرهای بسیار سخت و دردناک است که معمولا پناهندگان تمایلی به مرور و به زبان آوردنش ندارند. مثل چند پناهجویی که از آنها خواستیم از تجربهشان در این زمینه و زندگی در کمپهای پناهندگی بگویند تا کمی بیشتر شرایطشان را درک کنیم اما همگی به دلیل سختیهایی که کشیدهبودند حاضر به یادآوری دوباره و گفتن آن نشدند. به همین دلیل از مستند رادیویی «جادههای پنهان» استفاده کردیم که روایت چند پناهجوست از سختیها و شرایطی که در مسیر پناهندگی از سر گذراندهاند.
جزیره دوزخیها
مریم و همسرش تصمیم داشتند از راه قانونی به استرالیا بروند و پناهندگی این کشور را دریافت کنند. او میگوید دوستانی که قبلا رفته بودند به من گفتند آنجا خیلی راحت هستند و هیچ مشکلی ندارند. مریم هم به تصور اینکه پناهندگی سریعترین راه رفتن است به همراه همسرش برای جاکارتا بلیت تهیه کردند تا از آنجا با یک واسطه به صورت قانونی به استرالیا بروند. او میگوید به محض رسیدن به جاکارتا ایرانیها را از بقیه جدا کردند و از هر کدام بسته به پولی که همراهشان بود نفری 300 تا 1500 دلار گرفتند. مریم از برخورد واسطهها متوجه میشود قرار نیست از راه قانونی به استرالیا فرستاده شوند و در دام قاچاقبرها افتادهاند در نتیجه به سفارت ایران شکایت میکند و پلیساندونزی وارد عمل میشود.
آنها با این تصور که قرار است به اداره پلیس منتقل شوند، سوار ون پلیس میشوند اما پس از چند ساعت متوجه میشوند که از شهر خارج شدهاند و در نزدیکی دریا پیادهشان میکنند. پس از آن با زور و تهدید به همراه 60 نفر دیگر سوار قایق میشوند. او میگوید هیچوقت در زندگیاش آن قدر نترسیده بود اما روزهایی که با آن قایق چوبی روی آب سرگردان بودند روزهای خوششانسیاش بودهاست زیرا بعد از آن به کمپی در جزیره نائورو با دمای 48 درجه و رطوبت 90 درصد منتقل میشوند که نه امکانات بهداشتی مناسبی داشت و نه غذای کافی. او میگوید آنجا شبیه جزیره دوزخیها بود. یکی از خانمها از شدت فشار، خودش را با روسریاش دار زد. یک پسر 13 ساله و یک خانم دیگر هم رگ دست شان را زدند. پس از این اتفاقات مریم دیگر نمیتواند به این وضع ادامه دهد و با اینکه میداند راه بازگشت به ایران بسیار سخت است، پس از مکاتبات و هماهنگیهای بسیار به ایران بازمیگردد. مریم میگوید، اگر بداند کسی میخواهد برود التماسش میکند که این راه را تجربه نکند چون هیچکس نمیداند دارد به کجا میرود.
منبع: خراسان
12jav.net