دوات آنلاین-سریال حوالی پاییز عنوان جدیدترین سریال شبکه سه است که قصه ساده ای را روایت می کند. کارگردان این سریال با تمام نقاط ضعف و قوتی که دارد، سعی کرده تا کست متفاوتی را در این سریال داشته باشد و بازیگران جوانی را کنار هم جمع کرده که کمتر در سریال های تلویزیونی شاهد حضورشان بوده ایم. یکی از این بازیگران رضا اکبرپور است که نخستین حضورش را در یک مجموعه تلویزیونی با این سریال تجربه می کند. بازیگری که پیش از این در زمینه تئاتر فعالیت کرده و در فیلم «آپاندیس» هم ایفای نقش کرده است. از این رو بانی فیلم با او گفت و گویی در این زمینه داشته که در ادامه می خوانید:
همزمان با سریال «حوالی پاییز» که روی آنتن است، حضورتان در فیلم و یا سریالی قطعی شده است؟
– هنوز نه اما دو پیشنهاد دارم که هنوز قطعی نشده است که یکی از آنها سریال و یکی سینمایی است.
فکر می کنم بازی تان در سریال دیده شده که این اواخر پیشنهاد داشتید. این طور نیست؟
– بله دقیقا. اتفاقا از زمانی که کار پخش شده این دو پیشنهاد هم به من شده است.
به هر حال کارهای تلویزیونی بیشتر از سینمایی دیده می شوند.
– البته فیلم «آپاندیس» خیلی مهجور ماند. اما با نظرتان موافقم. بازیگر در کارهای تلویزیونی بیشتر دیده می شود.
«حوالی پاییز» نخستین تجربه حضور شما در یک سریال تلویزیونی است، این بدین معناست که پیش از این سریال پیشنهاد کارهای تلویزیونی نداشتید و یا خودتان در این زمینه سختگیر بودید؟
– بعد از فیلم «آپاندیس» ۷- ۸ کار به من پیشنهاد شد، اما من در انتخاب نقش کمی سختگیری کردم و به همین دلیل این سریال نخستین تجربه بازی من در یک سریال تلویزیونی شد.
معمولا بازیگران تئاتر در ابتدای حضورشان در کارهای تصویری چندان سخت گیری خاصی ندارند!
– حرف شما را می پذیرم، اما وقتی فیلم «آپاندیس» را کار کردم، خیلی بازخوردهای خوبی برای این فیلم گرفتم و فکر می کنم اگر این فیلم وارد جشنواره می شد، قطعا برای بچه ها اتفاق خوبی می افتاد. به همین دلیل بعد از این فیلم دوست داشتم که در یک کار خوب و قابل قبول بازی کنم. به همین دلیل این پروسه کمی طولانی شد. البته من پیش از این فیلم هم این حساسیت را داشتم و کاری که قبل از «آپاندیس» بازی کرده بودم، به چهار سال قبل بر می گشت.
فکر می کنم تله فیلم بود؟
– بله فیلم «زمانی برای ایستادن» که خوشبختانه در جشنواره جام جم جزو سه کار برتر شد.
با این حال از سختگیری که نسبت به انتخاب هایتان داشتید و مسیری که تا به امروز طی کردید، پشیمان نیستید؟
– راستش را بخواهید نه. گرچه مدتی بیکاری می کشی، اما وقتی در یک سریال یا فیلم خوبی بازی می کنی و بازخورد خوب مردم را می بینی، احساس خوبی درای و از مسیری که طی کردی و پیشنهاداتی که رد کردی پشیمان نمی شوی. بنابراین من هم نتیجه صبر کردن و سخت گیری ام را گرفته ام و خیلی از این بابت خوشحالم.
منظورتان این است که مردم شما را با نقش سامان در «حوالی پاییز» که می شناسند، برایتان خوشایند است؟
– دقیقا. چون اتفاق خیلی خوبی است. چون من فکر می کنم صرفا دیده شدن برای بازیگر اتفاق خوشایندی نیست. حداقل برای من این طور بوده. چون فضای مجازی این امکان را دارد که هر کسی به هر نحوی به این وسیله دیده شود. اما من این را نمی خواستم و هدفم این نبوده. من وقتی به بزرگترهایم در این حرفه نگاه می کنم یعنی کسانی که جزو اساتید این حرفه هستند، آن وقت خجالت می کشم که در هر کار ضعیفی حضور داشته باشم.
اما خب بازیگری حرفه بی رحمی است و اگر مدتی فاصله بگیری زود فراموش می شوی!
– بله اما خب باید مراقب بود و مدیریت کرد تا درگیر آن نشد.
با پیشنهادهایی که برای بازیگری داشتید، گویا سامان خیلی مورد توجه همکارانتان قرار گرفته است. در بین مردم چطور؟ چه بازخوردی گرفته اید؟
– من خیلی آدم فعالی در فضای مجازی نیستم. اما در این مدت که سریال پخش شده، فوق العاده بازخوردهای خوبی گرفتم. حتی آنهایی که منتقد این سریال هم هستند. به این معنی که کار دیده شده که مردم آن را نقد می کنند.
البته بسیاری از مخاطبان با ذهنیت بدی که از پایان بندی سریال «دلدادگان» داشتند، پای این سریال نشستند!
– اصلا این طور نیست و اطمینان می دهم کارگردان و تهیه کننده پایان بندی خوب و درستی را برای مخاطبان این سریال رقم خواهند زد و آن اتفاق رخ نخواهد داد. ضمن اینکه من خیلی خوشحالم که این دو عزیز به من برای این سریال و نقش سامان اطمینان کردند. چون این روزها کمتر به بازیگران جوان اعتماد می کنند.
البته فکر می کنم تجربه همکاری در «آپاندیس» با حسین نمازی باعث شد که در این سریال هم حضور داشته باشید؟
– بله اما این را هم در نظر داشته باشید که اگر اشتباه نکنم، هم حسین نمازی و هم سعید پروینی نخستین سریالی بود که کار کردند و به همین دلیل به دنبال بازیگران باتجربه تری از من باشند. اما خوشحالم که این اتفاق افتاد و من در این سریال بازی کردم. البته من فکر می کنم همه چیز طبق اراده خداوند و قسمت است.
البته نقدهایی هم به این سریال وارد است. به خصوص سفارشی بودن قصه و برخی اتفاقات. اما درباره بازی شما فکر می کنم که مخاطب سامان را باور کرده و پذیرفته.
– خوشحالم که این اتفاق افتاده و مخاطب سامان را باور کرده و پذیرفته. اما در این باره دوست دارم مثالی برای شما بزنم. شما وقتی وارد یک گالری نقاشی می شوی، انتظار نداری که از همه نقاشی ها خوشت بیاید. بنابراین سلیقه است و باید به همه سلیقه ها احترام گذاشت. اما من معتقدم که پویا بودن و زنده بودن کار به آن است که به نقد کشیده شود؛ حال نقد منفی باشد یا مثبت. بنابراین وقتی کاری نقد می شود خیلی لذت بخش است.
خودتان فارغ از اینکه بازیگر سریال هستید، اما به عنوان مخاطب نقدی هم به سریال دارید؟
– راستش را بخواهید هنوز به این موضوع فکر نکردم. با وجود اینکه هر شب سریال را به عنوان مخاطب دنبال می کنم. اما فکر می کنم در جایگاهی نیستم که به کار نقدی داشته باشم و به لحاظ کارگردانی و یا فیلمنامه ان را نقد کنم. سعی می کنم بیشتر روی بازی ها تمرکز کنم.
امیدوارم که پایان بندی خوبی داشته باشد. چون مخاطب از ایان بندی سریال های تلویزیونی چندان خاطره خوشی ندارد.
– من به شما اطمینان می دهم که در پایان غافلگیر شوید.
برای سامان چطور؟ چقدر قرار است داستان پیرامون این شخصیت در قسمت های آینده باشد؟
– بله اما نمی توانم درباره شخصیت سامان خیلی توضیح بدهم. چون یک سری چیزها لو می رود و از جذابیت داستان برای مخاطب می کاهد. اما فقط می توانم بگویم که اتفاقات جالبی خواهد افتاد. ضمن اینکه من همه تلاشم را کردم تا این نقش ما به ازای حقیقی داشته باشد تا برای مخاطب باورپذیر باشد. چون من بارها در برخی سریال ها دیده ام که مخاطب برخی از شخصیت ها را نمی تواند بپذیرد. چون ما به ازای بیرونی ندارد و برایش این کاراکتر بیگانه است.
نگاهی که شما در این زمینه دارید، به تجربه هایتان در تئاتر برمی گردد؟
– بله. من همیشه از همان ابتدای فعالیتم در تئاتر دوست داشتم کارهای رئال انجام بدهم. خاطرم هست که در دوران سربازی هم تئاتر یک نفره نوشتم و در پادگان اجرا کردم که در حوزه هنری جزو ۷ کار برگزیده شد و یک ماه هم به من اجرای عمومی دادند. همان موقع هم سعی می کردم همه چیز رئال و واقعی باشد و به دل تماشاگر بنشیند.
با توجه به موضوعی که سامان در سریال با آن درگیر است، فکر می کنید دلیل اینکه ازدواج و فرزند آوری به یکی از سوژه های مهم سریال های تلویزیونی تبدیل شده و تا این حد سوژه ها محدود شده اند، چیست؟
– شاید به این دلیل است که یک سری مسائل وجود دارد که جامعه ما با آن به نحوی درگیر است. البته بخشی از انها اجتناب ناپذیر است و ما نمی توانیم در یک اثر نمایشی به تصویر بکشیم. بنابراین این تصور به وجود می آید که با محدودیت سوژه روبرو است. البته برخی مسائل در سینما هم امکان ندارد که مطرح شوند و با محدودیت روبرو می شوند. به عنوان مثال ما در فیلم «کاکا» به سوژه ای اشاره کردیم که باعث شد کار چند سال توقیف شود. از این رو پرداختن به برخی موضوعات در فیلم ها و سریال ها وجود ندارد. از این رو نویسنده و کارگردان ناچارند تا به سراغ مسائلی بروند که کمتر درگیر ممیزی شود. شاید دلیل محدودیت سوژه ها همین مسئله باشد. اما دوست دارم همین جا از دوستانی تشکر کنم که در سریال و مقابل تصویر نیستند و دیده نمی شوند. اما زحمات بسیاری برای آن می کشند. مثل سریال «حوالی پاییز» که دوستان بسیاری برای آن زحمت کشیدند اما چون بازیگر نیستند، دیده نمی شوند. بنابراین دوست داشتم که از آنها هم یادی کرده و تشکر کنم. امیدوارم مردم همچنان بیننده سریال باشند و آن را دوست داشته باشند.
به غیر از «آپاندیس» تجربه سینمایی دیگری ندارید؟
– من با یکی از دوستان فیلمنامه ای به نام «کاکا» نوشتم و تولید هم شد که قرار بود من هم یکی از نقش هایش را بازی کنم. ضمن اینکه دو سال نگارش این فیلمنامه طول کشید و مدام بازنویسی کردیم. البته چند سال توقیف بود و به تازگی پروانه نمایش گرفت. در آن فیلم نقش خیلی خوبی بود که نشد بازی کنم. به نظرم فیلم خیلی خوبی است و فکر می کنم به زودی اکران شود.
منبع: بانی فیلم
12jav.net