فیلمنامه قانون مورفی، عملا يك كلاژ بدون چفت و بست است که به محض آن که تلاش کنی تا يك شخصيت را پی بگیری آن را رها می کند و دیگری را پیش می کشد. خرده قصه هایی مثل فرار دلقك ابتدای فیلم، خواهروبرادر خلافکار، طلاق فرخ، حتى ربوده شدن سارا، انگار که هرکدام از يك کهکشان آمده باشند، بی ارتباط به یکدیگر رها می شوند.