دوات آنلاین-غزل شماره 29 حافظ را بخوانید:
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است/ خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست/ هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است
افسوس که شد دلبر و در دیده گریان/ تحریر خیال خط او نقش بر آب است
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود/ زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
معشوق عیان میگذرد بر تو ولیکن/ اغیار همیبیند از آن بسته نقاب است
گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید/ در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم/ دست از سر آبی که جهان جمله سراب است
در کنج دماغم مطلب جای نصیحت/ کاین گوشه پر از زمزمه چنگ و رباب است
حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز/ بس طور عجب لازم ایام شباب است
12jav.net