2024/05/21
۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
جزییات جنایت 2میلیارد تومانی

جزییات جنایت 2میلیارد تومانی

این متهم بعد از اینکه دو میلیارد تومان از شهروندی برای خرید ماشین کلاهبرداری کرد او را به دفترش کشاند و بعد از یک درگیری مرد جوان را به قتل رساند.

دوات آنلاین-زندانی فراری که با آشکار شدن هویت واقعی‌اش برای یکی از مشتریانش او را به قتل رسانده است صبح دیروز پای میز محاکمه رفت.

 

به گزارش دوات آنلاین این متهم دو سال قبل بعد از اینکه دو میلیارد تومان از شهروندی برای خرید ماشین کلاهبرداری کرد او را به دفترش کشاند و بعد از یک درگیری مرد جوان را به قتل رساند.

 

هرچند متهم دوربین‌های مداربسته را از کار انداخته بود اما به دلیل اینکه متوجه یک دوربین کوچک در پارکینگ نشده‌بود راز جنایتی که مرتکب شده‌بود لو رفت.

 

بر اساس محتویات پرونده دی ماه سال 95 مردی به ماموران گزارش داد که برادرش آرش گم شده‌ است.

 

این مرد گفت: برادرم از صبح از خانه بیرون رفته‌ است. او  برخلاف روال معمول هر روز به خانه نیامد و زمانی که مادرم تماس گرفت جواب تلفن را نداد. ما نگران او هستیم.

 

این مرد مدعی شد پیامک‌های نامفهومی از تلفن همراه برادرش ارسال می‌شود.

 

با توجه به اعلام این گزارش ماموران تحقیقات خود را آغاز کردند و متوجه شدند تلفن همراه مرد مفقود شده اطراف مهرشهر کرج فعال بوده و پس از آن نیز خاموش شده‌است.

 

فردای روز حادثه برادر آرش به پلیس گفت برادرش با شخصی به نام فرهاد درگیری داشت. او گفت: فرهاد مرد جوانی است که با برادرم مشکل داشت. آنها چندبار درگیر شده بودند. برادرم می گفت به تازگی فهمیده  نام واقعی فرهاد امیر است.

 

این مرد توضیح داد: برادرم به صورت اتفاقی با فرهاد آشنا شده‌بود. فرهاد دلال ماشین‌های لوکس بود و برای اینکه برای برادرم ماشین بخرد با او طرح رفاقت ریخته‌ و 2 میلیارد تومان گرفته بود. برادرم در یک سفر متوجه شده بود فرهاد متهم فراری از زندان است و نام واقعی او امیر است. او از برادرم خواسته بود به واسطه شغلش هویت جدید به نام فرهاد برایش بگیرد برادرم هم چیزی نگفته‌بود. می‌گفت دو میلیارد تومان به او پول داده‌ است و می‌خواست پول را پس بگیرد و بعد به پلیس خبردهد.

 

مرد جوان ادامه داد: برادرم روز حادثه با لندکروزی که فرهاد به او جای بدهی داده‌ بود از خانه رفت و دیگر برنگشت.

 

به این ترتیب ماموران فرهاد را در دفتر کارش در میرداماد شناسایی و بازداشت کردند.

 

فرهاد به ماموران گفت: من نمی‌دانم چه اتفاقی برای آرش افتاده‌ است و در جریان نیستم.

 

وقتی پلیس دوربین‌های مداربسته را بررسی کرد متوجه شد درست زمانی که آرش گم شده‌ در همان ساعت دوربین ساختمانی که دفتر فرهاد هم در آن است خاموش شده‌ است.

 

پلیس در بررسی دقیق خود یک دوربین پیدا کرد که در گوشه‌ای از پارکینگ نصب شده و جلوی دید نبود و همان دوربین هم همه چیز را ضبط کرده‌بود.

 

ماموران فهمیدند آرش وارد دفتر فرهاد شده و بعد از چند ساعت فرهاد با کیسه‌ای مشکی از دفترش خارج شده‌ است. ضمن اینکه لکه‌های خون هم از دفتر فرهاد پیدا شد که با گروه خونی مقتول مطابقت داشت.

 

فرهاد بعد از 6 ماه مقاومت به قتل اعتراف کرد و گفت: من قصدی برای کشتن مقتول نداشتم. او را به دفترم دعوت کردم. سه تن از دوستانم هم از قبل در دفترم بودند. چون می‌ترسیدم آرش مثل دفعه قبل درگیری ایجاد کند. دوستانم مخفی شده‌ بودند وقتی آرش آمد به او گفتم باید پولهایم را به من پس بدهی.

 

متهم درتوضیح اینکه از چه پولی صحبت می‌کند گفت: دفعه قبل که آرش به دفترم آمده بود چند نفر را آورد که من را کتک زدند و از من دو فقره چک 500 میلیون تومانی گرفتند و بعد هم ماشین لندکروز را از من گرفت. می‌گفت به خاطر پولهایی است که به او بدهکار بودم. این بار من به بهانه اینکه می‌خواهم مشکلات را حل کنم او را دعوت کردم و از او خواستم که چک‌ها و ماشین را پس بدهد قبول نکرد. دوستانم با صورت پوشیده وارد شدند و با قمه به او حمله کردند. دست و پایش را بستیم و وادارش کردیم تا هرچه گرفته بدهد. او هم قبول کرد. بعد از این کار من بیرون رفتم تا دوربین ها را چک کنم که خاموش باشد و بعد برگشتم و دیدم که بچه‌ها دست و پای آرش را باز کرده‌اند که به دستشویی برود. در این بین یکی از هم‌دستانم از دفتر خارج شد و ماشین لندکروز را هم با خودش برد. من به دو نفر دیگر گفتم که بروند می خواستم خودم مشکل را حل کنم. آنها فقط دستهای مقتول را بستند و رفتند قرار بود یکی از آنها با کارت مقتول خرید کند که اگر بعدها او ادعا کرد از طرف ما دزدیده شده‌ است کارت عابربانکش نشان دهد در ساعاتی که ادعا می‌کند گروگان ما بوده خرید کرده و حرفش تایید نشود.ضمن اینکه ما از او رسید گرفتیم که دو میلیارد به من بدهکار است.

متهم ادامه داد: در این بین من با آرش صحبت کردم. او روبه‌روی میز مدیریت ایستاده‌ بود. پشتم به او بود و داشتم قلیان درست می‌کردم که یکدفعه از پشت به من حمله کرد. با همان دستان بسته از غفلت من استفاده کرده و کاتر برداشته‌ بود. من کاتر را با دست برگرداندم که به صورتش برخورد کرد. ما کشمکش داشتیم که در همین حین کاتر دست مقتول را بردید. ظاهرا به یکی از رگهای اصلی برخورد کرده‌ بود چون خون زیادی از دستش رفت. در چند لجظه آنقدر خون از دستش رفت که کف زمین غرق خون شد. با این حال زنده بود. در همین حین همدستم که قرار بود با کارت خرید کند برگشت وقتی وارد شد خیلی ترسید می‌خواست به اورژانس زنگ بزند اما از ترس نتوانست و فرار کرد. آرش حالش بد بود او را داخل پتو پیچیدم که بیرون ببرم و کاری بکنم که در راه جانش را از دست داد. در نهایت جسد را به شمال بردم و دفن کردم.

 

با توجه به این اعترافات بود که ماموران جنازه را پیدا کردند و با انجام آزمایشات دی ان ای مشخص شد جسد متعلق به آرش است.

 

پرونده با صدور کیفرخواست برای هر چهار متهم  به دادگاه ارسال شد. صبح دیروز متهمان پای میز محاکمه رفتند. اولیای‌دم درخواست قصاص کردند و در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت.

 

او گفت: اتهام قتل را قبول دارم البته من کاتر را به عمد نزدم و در کشمکش بود که کاتر به دست مقتول برخورد کرد و بر اثر خونریزی جانش را از دست داد. اما قبول دارم با او درگیر شدم.

 

متهم ادعای جدیدی را مطرح کرد و گفت: مقتول قرار بود برای من هویت جعلی درست کند وقتی فهمید من فراری و سابقه دار هستم گفت آشنا دارد و می‌تواند مشکل من را حل کند اما بعد به دفتر آمد و از من درخواست پول کرد و چون با چند نفر آمده و درگیری ایجاد کرده بود مجبور شدم به او چک و ماشین را بدهم اما بعد خواستم آنها را پس بگیریم که این اتفاق افتاد.

 

بعد از گفته های این متهم سه متهم دیگر در جایگاه حاضر شدند و دفاعیات خود را مطرح کردند.

 

با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.