معرفی کامل و نقد فیلم مارموز ساخته کمال تبریزی
فیلم میخنداندت، دست میزنی و یاد خیلی از لحظههای نزدیک روزگارت میافتی، اما چراغها که روشن میشود جز این جمله« که تمام مدت به خودمان میخندیدیم.» توی ذهنت نمیآید.
دوات آنلاین-فیلم ماموز ساخته کمال تبریزی یکی از فیلمهایی است که نباید تماشای آن را از دست داد. درباره این فیلم و نقدهای مطرح شده بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان
داستان فیلم مارموز روایتگر فردی به نام «قدرت صمدی» (با بازی حامد بهداد) است، یک شخص که علاقه وافری به نماینده مجلس شدن دارد و برای اینکه بتواند به جایگاهی در خانه ملت برسد حاضر است هرکاری انجام دهد.
او به همراه دوست کمی نادانش در منزل تمرین سخنرانی در صحن مجلس را دارد و خود را جزو خط قرمزها میداند. در جبهه مقابل نیز حزب وحدت ملی وجود دارد که ریشهاش در جنبش خط آبیهاست.
قدرت صمدی با گروه بزن بهادر و چماق به دستش به صورت خودسرانه(لباس شخصی) به کنسرتی میروند تا آن را به هم بزنند، در این کنسرت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (با بازی رضا ناجی) هم حضور دارد و این مساله آنها را بر این میدارد که تمام سالن را خالی کنند. قدرت با چو انداختن شایعه بمبگذاری در سالن همه را از سالن بیرون کرده و در نهایت بعد از خروج خودش از این مکان، بهطور اتفاقی انفجاری رخ میدهد که باعث میشود همه فکر کنند قدرت واقعا میدانسته در سالن بمب وجود دارد و تبدیل به قهرمان ملی شود. این شهرت قدرت باعث میشود که خبرنگاری زن از حزب وحدت ملی (با بازی ویشکاه آسایش) از او دعوت کند تا به عنوان نماینده حزب وارد کارزار انتخابات مجلس شود، این درحالیست که قدرت گرایشات شدید خط قرمزی دارد.
بازیگران
حامد بهداد، ویشکا آسایش، آزاده صمدی، رضا ناجی، مانی حقیقی، محمد بحرانی، سیاوش چراغیپور، بهزاد قدیانلو، فرهان معینزاده و عیسی یوسفیپور بازیگران این فیلم هستند. حامد بهداد در مارموز نقشی متفاوت را بازی کرده و چهرهای جدید از او خواهید دید.
محمد بحرانی یکی از بازیگران مامورز درباره این فیلم به ظنز گفته است: ساخت فیلم کمدی سیاسی در این روزها خیلی سخت است، زیرا فضای سیاسی کشور و فضای اجتماعی از هر فیلم کمدی، کمدیتر است وفیلمها اصولاً از فضای واقعی کمی عقبتر هستند تا فیلمساز بیاید و یک فیلمی بسازد و حرف جدیدی بزند، یک اتفاق جدیدتر و بامزهتر افتاده است.
کارگردان
مارموز را کمال تبریزی کارگردانی کرده است. شاید با شنیدن اسم مارموز ناخودآگاه یاد مارمولک ساخته دیگر این کارگردان بیفتید و اصلا شاید به همین دلیل بود که تبریزی نام فیلمش را که ابتدا خودسر بود به مارموز تغییر داد.
کمال تبریزی درباره ماموز گفته است: فیلم "مارموز" جزو فیلمهایی بود که برای گرفتن پروانه نمایش دچار مشکلات عجیب و غریبی شده بود، کما اینکه در مجموعه فیلمهایی که من ساختهام چهار یا پنج فیلم هستند که خیلی سخت توانستهام برای آنها پروانه نمایش بگیرم.
او ادامه داده: این فیلم به نوعی حرف مردم و مطالبات مردم را بیان میکند و امیدوارم دیگران تامل شنیدن حرفهای فیلم و تماشای آن را داشته باشند.
نقد
هدی مقدسی در سلام سینما نوشته است: فیلم میخنداندت، دست میزنی و یاد خیلی از لحظههای نزدیک روزگارت میافتی، اما چراغها که روشن میشود جز این جمله« که تمام مدت به خودمان میخندیدیم.» توی ذهنت نمیآید. فیلم معترض است و اعتراضش را با حماقت مردمی همراه میکند که خودت هم از آنهایی، و همین نگاه میرنجاندت،از این همه ندانمها و حماقتها.... خودت را قانع میکنی که خواستگاه کمدی تنها راه نجات بیان این حرفهاست و این سوال که برای داشتن روایتی کمدی، حماقت لازم است؟
محمد احمدخانلو در فارش نوشته است: مارموز بیش از آن که یک فیلم باشد٬ به ستون طنز سیاسی یک نشریه جناحی شبیه؛ و وزن کمدی فیلم بیش از آن که بر موقیعت سوار باشد، بر دیالوگ استوار است. دیالوگها نیز تا حد زیادی در قالب ادبیات ژورنالیستی سیاسی حاکم بر بخشی از فضای مجازی نوشته شدهاند. بخش قابل توجهی از تکهپرانیهای فیلم کاملا تاریخ مصرفدار هستند و متناسب با حافظه سیاسی مخاطب نوشته شدهاند. از این لحاظ و همچنین از منظر صفبندی سیاسی بازنمایی شده در فیلم٬ مارموز شباهت زیادی با «اخراجیها ۳» دارد. با این تفاوت که ماموز در کارگردانی و فیلمنامه از اخراجیها۳ جلوتر است اما در گفتمان عقبتر. در مارموز کاسبکاری جماعتی را میبینیم که به اسم انقلابیگری منافع شخصی و جناحی خود را دنبال میکنند. فضای سیاسی مسموم و توأم با ریاکاری و فرصتطلبی است و در این میان مردم هستند که فراموش شدهاند. خود فیلم هم با وجود این که مرتب از مردم میگوید٬ آنها را فراموش کرده و تکیه اصلی خود را بر بازنمایی رسانهای اتفاقات گذاشته است و این از تناقضات درونی فیلم است. از سوی دیگر به هیچ وجه شخصیتی را که در معنای حقیقی انقلابی باشد، نمیبینیم که خود اذهان را به این سمت هدایت میکند که یا فیلمساز تلقی درستی از مسئله فیلم خود ندارد و یا تصویر او از انقلابیگری همین هجوی است که بر پرده سینما میبینیم.
آرش پارساپور در سلام سینما نوشته است: شوخیهای مارموز برخلاف مارمولک، طنازی با موقعیتهای روز جامعه و وضع سیاسی مملکت دارد و درضمن باید گفت که اگر انتهای مارمولک چندان به مذاقتان خوش نیامد مژده دهم که پایانبندی مارموز بسیار بهتر و معقولتر است. کمال تبریزی در این میان از تیم بازیگری خوبی بهره برده و حامد بهداد هم که از نظر من در سالهای اخیر وارد گود بازیهای تکراری و کاراکترهای تکراریتر شده بود، حالا در کل مدت زمان ۹۰ دقیقهای فیلم میدرخشد. دیگر خبری از بازی های غلوآمیز او نیست و اگر در معدود لحظاتی اغراق نیز در آن دیده می شود کاملا به جاست. مانی حقیقی و آزاده صمدی که در نقشهای فرعیتر ظاهر شدند، همانند همیشه خودشان هستند و با اینکه پیچیدگی چندانی در بازیشان وجود ندارد اما بازهم به اصطلاح روی نقششان نشستهاند.
مجله دوستان نیز نوشته است: اجرای کمال تبریزی در مقام کارگردان از جمله ویژگی های مارموز است که شاید مهم ترین آن رونمایی از یک حامد بهداد جدید است که تجربه نشان داده استعداد و توانایی این بازیگر مجرب سینمای ایران وقتی به بار می نشیند که کارگردانی با تجربه هدایت او را به عهده گیرد . شخصیت بهداد که بسیار نقش حساس و پر ریسکی بوده است با کمی افراط و تفریط به راحتی می توانست به پاشنه آشیل فیلم تبدیل شود، ولی هوش بهداد و تجربه تبریزی این تهدید را به فرصت تجربه ای جدید در کارنامه حامد بهداد بدل کرد که پیش از این نیز تجربه زیادی در حوزه کمدی از او ندیده بودیم. مارموز یکی از بهترین کمدی های سال های اخیر سینمای ایران است که بمانند کمدی های سال های اخیر لودگی و تمسخر را دستمایه طنز خود قرار نداده است و به جای آن با تکیه بر متنی دقیق و برآمده از زندگی و جامعه امروز ایران به واکاوی برخی تحولات سال های اخیر در قالبی طنز پرداخته است.
12jav.net