معرفی کامل سریال فراری؛ خلاصه داستان و بازیگران
سریال ایرانی فراری درباره چیست و کدام بازیگران در آن بازی کرده اند؟
دوات آنلاین -سریال فراری به کارگردانی امیر داسارگر و تهیه کنندگی امیر پوروزیری مجموعه جدیدی است که برای شبکه 2 تولید شده و به قهرمانی ها و رشادت های نسل گذشته می پردازد.
خلاصه داستان سریال فراری
به نوشته جام جم، سریال ایرانی فراری برخلاف اطلاعاتی که تاکنون از آن بیرون آمده، برآیند زندگی یک شهید خاص نیست اما تهیهکننده آن میگوید که ۹۰درصد این مجموعه برگرفته از شخصیت شهید صدرزاده است.
بهرنگ ملکمحمدی، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو در خصوص سریال فراری، به جامجم میگوید: قصه زندگی شخصیت هادی از سال ۷۶ و زمانی آغاز میشود که بازی فوتبال ایران و استرالیا بوده و هادی با یک جشن عمومی روبهرو میشود. خود هادی به کشتی و ورزش علاقه دارد و همین مسأله یک جذابیت برای مخاطب ایجاد میکند. دوم اینکه هادی، نوجوانی با آزمون و خطا و شیطنت است. به نوعی یک نوجوان امروزی با تمام مؤلفههای نوجوانی است. شیطنت و خطا دارد اما یک معصومیت ذاتی هم با خودش دارد که هم بهواسطه شخصیت خودش و هم بهدلیل تربیت خانوادگیاش شکل گرفته است.
وی ادامه میدهد: هادی سیر و سلوک یک نوجوان در مسیر قهرمانشدن است. قهرمان هم لزوما قهرمان ورزشی نیست چراکه هادی قهرمان زندگیاش میشود. یعنی هرچقدر قصه جلو میرود، مخاطب متوجه میشود که این نوجوان در حال تبدیل به یک قهرمان است که میتواند یک نوجوان معیار و الگو باشد. به نظرم مجموع این مسائل که برای مخاطب جذاب است و با سریال فراری همراه شود. البته باید این را هم بگویم که این سریال، صرفا برای گروه کودکونوجوان نیست اما قطعا برای نوجوانان جذاب است که هادی در نهایت چه خواهد کرد.
ملکمحمدی میگوید: رویای نوجوان امروزی چیست؟ فوتبالیست یا بازیگر شدن است. سریال فراری نوجوانی را نشان میدهد که میتواند همه این جذابیتها را بهدستآورد اما مدل دیگری زندگی میکند و انگار اینها برایش وسیله میشود. ما اینجا یک زیست شهیدانه داریم. البته در دو فصل اول، شهید نمیبینیم اما عطر و بوی آن را احساس خواهیم کرد. تاکنون اینگونه به زندگی شهدا پرداخته شده که یک نفر به میدان نبرد رفته، برخی مظلومیت و رشادتها داشته و به شهادت میرسد اما در سریال فراری ما به این نکته میپردازیم که زیست شهیدانه به چه صورت است. درست مثل جمله حاجقاسم که میگفت: «شرط شهیدشدن، شهید بودن است» و زیست شهید، درست همین جمله است. شخصیت هادی درواقع شهید معاصر است و زیست شهیدانه این دوران را نشان میدهد. انگار نوجوانی ماست که بازی ایران ــ استرالیا را دیده و در همین دوران زندگی کرده. فراری درواقع به این پرداخته که چه میشود یک نوجوان زندگیاش تغییر میکند.
امیر پوروزیری، تهیهکننده سریال فراری پیش از این مجموعه مینو را روی آنتن برده بود. او در مجموعه فراری، تلاش کرده روایتی درست از نسلی ارائه کند که قهرمانان بسیاری داشتند و هنوز هم میشود از آنها آموخت. روایت این سریال، برشی از زندگی شخصیتی به نام هادی است که از نوجوانی تا بزرگسالی او روایت میشود. پوروزیری در گفتوگو به این نکته اشاره میکند که کار با نوجوانان در حین چالشهای بسیار، شیرین است و همه عوامل با این سریال زندگی کردهاند.
پوروزیری درخصوص دلیل ساخت سریال فراری به جامجم میگوید: اینکه میگویند چه شد جرقه کار زده شد، باید بگویم در مورد این کار نباید گفت جرقه بوده، واقعیت این است که بسیاری از اتفاقها مقابل ما قرار میگیرند که شاید روزمرگی اجازه ندهد به آن توجه کنیم. به نظرم در روزگاری هستیم که فکر میکنیم روزهای بدون قهرمان را میگذرانیم و توجه نمیکنیم چه قهرمانهایی کنارمان هستند. در عین حال خلأ نمایشدادن قهرمانهایمان را هم داریم؛ در این شرایط، از شدت پروپاگاندای کور، نتوانستهایم به نفع مردممان کار کنیم و گاهی انگار بر ضدشان کار کردیم. اتفاقی که برای گروه تولید این سریال افتاد، به نوعی یک عشق و دلبستگی بود که نمیتوان آن را یک ایده صرف دانست. واقعا میبینم که عوامل مجموعه، از این سریال مدد میگیرند. به همین دلیل باید گفت یک ایده ساده روزمره نیست و نمیتوان با آن ساده برخورد کرد. من این را از جنس عاشقی میدانم.
پوروزیری درباره خط کلی قصه اینطور میگوید: هادی روایتگر قصههای دلبستگی یک نوجوان متفاوت است که در مسیر قهرمانی جلو میرود و از یک جایی به بعد، دلبستگیاش با دلبستگی قهرمانی از نوع دیگر، جابهجا میشود. این مسأله بهشدت در فیلمنامه کار سختی بود که شخصیت اصلی یک امر عینی را با یک امر ذهنی جابهجا میکند و تلاشش این میشود که عالم را عوض کند. این مسأله به سادگی قابل درک نیست و تفکیک کردن آن بسیار کار سختی است. در کنار قصه اصلی، قرار است یک فیلم از زندگی هادی ساخته شود. حسین رفیعی هم نقش دستیار کارگردانی را دارد که هادی را میبیند و دوست دارد از او فیلم بسازد. جالب اینجاست که هادی آنجا هم طغیان میکند و یک آنارشی درونی دارد و در مقابل آنچه روال جامعه است طغیان میکند. به نظرم در نهایت چنین افرادی هستند که یک قهرمان عجیب و غریب را خلق میکنند. من بارها در مورد آنها گفتم که درک میشوند اما وصف نمیشوند. روایت کردن این دست قهرمانها کار سختی است. شخصیت هادی در مقابل فرصتهایی مثل کشتیگیر شدن یا ستاره فیلم شدن قرار میگیرد اما در مقابل همه اینها طغیان میکند. میتوان گفت اینقدر طغیان در زندگی او جذاب است که مسائل معنوی او را با خود میبرد. انگار یک دنیای دیگر در جستوجوی این فرد است. وقتی یک نفر در راستای امر خداوند میرود، انگار عالم بهدنبال او میآید.اما بخش زیادی از زندگی هادی، برگرفته از یک شهید خاص است که پوروزیری آن را اینگونه توضیح میدهد: صادقانه باید بگویم شخصیت هادی وام گرفته از زندگی چند شهید است اما ۹۰ درصد آن برگرفته از زندگی یک شهید یعنی شهید مصطفی صدرزاده است. در واقع گوشههایی از لحظات جذاب زندگی این شهید را گرفتیم و دراماتیزهتر کردیم. شهید صدرزاده قهرمان دوران است. هر عصر و زمانهای قهرمانی دارد و بچههای دهه ۷۰ و ۸۰ باید قهرمانی از این دست را بشناسند. قطعا افرادی پیدا خواهند شد که به آن خرده بگیرند اما قصه هادی، زندگی شهید صدرزاده به روایت امیر داسارگر است که دلباختگی خود نسبت به این شهید را تولید کرده است.
تهیهکننده فراری معتقد است که مخاطب این سریال تنها کودک و نوجوان نیست. او میگوید: به نظرم فقط نمیتوان کودک و نوجوان را مخاطب کار دانست چون همه گروهها را در بر میگیرد. قصه با نوجوانی شروع میشود اما مخاطب آن، بزرگسالان و گروههای سنی دیگر هم هستند. شاید تفاوت آن با دیگر کارها این باشد که هادی را میتوان قصه دوران دانست تا روایتی از فرزندان این عصر را به تصویر بکشد. ممکن است برخی بگویند دیگر نسل امروز دنبال چنین روایتی نیست. باید گفت شخصیت هادی به خوبی نشان میدهد فرزندان این دوران چگونه زندگی کردهاند.
وی درباره چالشهای روایتگری برای نوجوانها هم تأکید میکند: البته که مخاطب ما تنها نوجوانان نیستند اما در مجموع از این جهت میتوان کار برای نوجوانان را کار پر چالشی دانست که نوجوانان امروزی با همه محصولات روز، روبهرو هستند و روایتگری برای آنها کار سختی است. چالش کار کردن با نوجوانها به طور کلی سخت است چون قطعا تکرارهای بسیاری را در حین ضبط باید انجام دهیم و زمان بیشتری از ما میگیرد. ضبط با گروهی از نوجوانان، آن هم در فصل امتحانات آنها، شیرین و در عین حال سخت است. برای معلمان آنها هم جالب بود که عوامل تولید سریال، نگران امتحانات آنها هستند. تولید برای نسلهای بعد بسیار سخت است. از منظر شرایط تولیدی هم، روبهرو شدن با گروه بزرگی از نوجوانان و دور بودن آنها از خانواده، چالشهای بسیاری دارد. وی با اشاره به نقش هدایت هاشمی و نسرین بابایی در قامت پدر و مادر هادی عنوان میکند: رابطه آنها و نگاه درستی که به زندگی دارند، باعث خلق قهرمانی مثل هادی میشود.
امیر داسارگر، کارگردان سریال هادی تاکنون کارهایی چون منطقه پرواز ممنوع را ساخته است. او در مجموعه فراری تلاش کرده روایتی ارائه کند که برآیند شخصیت چند شهید است و میتواند برای مخاطبان به منزله ارائه الگو باشد. در همان اتاق معلمها مینشیند تا روایت خودش را از ساخت سریالی بگوید که دغدغهاش بوده. داسارگر ابتدا از این گله میکند که اسم هادی به اشتباه برای این سریال عنوان شده چرا که ممکن است مخاطب را به یاد ابراهیم هادی بیندازد و این طور تصور شود کل روایت، درباره این شهید است. او در کنار مسأله نام سریال، در خصوص جزئیات سریال فراری به جامجم میگوید: سال ۹۵ طرحی نوشتم که بعد از آن قرار شد به سریال تبدیل شود. از ابتدای سال ۹۹ فیلمنامه را شروع کردیم. به طور کلی این مجموعه نگاهی به سبک زندگی شهدا و جهان زیسته آنهاست. حتما در زندگی این آدمها چیزهایی وجود دارد که در زندگی بقیه نیست. مهمترین چیز، مسئولیتپذیری و بیتفاوت نبودن آنها نسبت به جامعه است. به هرحال کار، نمایشی است و دنبال ارائه یک قهرمان هستیم.
وی عنوان میکند کلیت فیلمنامه به جهان زیسته خودش مربوط بوده و با خیلی از شهدای مدافع حرم نشست و برخاست داشته است. او معتقد است تاکنون درباره برخی جزئیات زندگی شهدا کمتر صحبت شده یا یک نگاه بیرونی به آن صورت گرفته است. به همین دلیل تلاش کرده فضاهای کمتر پرداخته شده را در این سریال به نمایش بکشد. این کارگردان به این نکته هم اشاره میکند که صدها ساعت مصاحبه و گفتوگو برای این سریال انجام شده تا به یک قصه درست و منسجم برسد.
از نکات مهم این مجموعه، پرداختن به زندگی چند شهید است و توانسته برآیندی از زندگی این شهدا را به مخاطب ارائه کند. داسارگر دراین باره میگوید: به شهید خاصی اشاره نمیکنم اما بخشی از سریال، برگرفته از شخصیت شهید مصطفی صدرزاده است. خروجی سریال هم حاصل دیدار من با شهید مرتضی عطایی بود. احساس میکردم جای چنین مجموعهای خالی است. معتقدم طبق گفته خود شهید صدرزاده که میگفت «دعا کنید شهید شوم تا دستم برای کارهای فرهنگی بازتر شود» حالا ما را استخدام کرده که این کار را بسازیم.
این کارگردان درباره انتخاب نوجوانان برای این کار تصریح میکند: کاری که در منطقه پرواز ممنوع تجربه کردم این بود که میخواستم نوجوانها به جهان قصه نزدیک باشند و به همین دلیل، از مساجد و گروههای سرود انتخابشان کردم.
بازیگران سریال فراری
بازیگرانی مثل هدایت هاشمی، نسرین بابایی، حسین رفیعی، بهار نوحیان، شهین تسلیمی، جواد خواجوی، مجید پتکی، شهروز آقاییپور، افشین آقایی و حسین اوجاقلو در این مجموعه به ایفای نقش میپردازند. سریال فراری پیش از این در لاهیجان و لنگرود هم تصویربرداری داشت و بخشی از قصه آن هم در حاشیه تهران ضبط شده است.
پشت صحنه سریال فراری
تیغ آفتاب خرداد، خودش را روی کوچه پسکوچههای روستا کشانده. باید دست را سایبان کنی تا بتوانی کمی بالاتر را ببینی و نشانی مدرسه را پیدا کنی. تاکسی از یک کوچه رد میشود و چند مرد خسته و نشسته در سایه پایین مغازه، رد نگاهشان به تاکسی میافتد و همزمان، بادبزن حصیری در دستشان چرخ میخورد تا این هوای دمکرده را قدری تلطیف کند. نشانی مدرسه را از یکیشان میپرسم.
قوز دماغش را میخاراند و با بیحالی دستش را به سمت راست میگرداند. رد نگاهش را به سمتی میبرد که باید بفهمیم نشانی لوکیشن همانجاست. گرمای ظهر در این روستا در پنج کیلومتری شهرری، آنقدر زیاد است که هر موجود زندهای را ببینی، به سایه پناه برده است. در پیچ و تاب این روستاست که مدرسه پسرانه از دور خودش را نشان میدهد. مدرسه پسرانهای در روستای گلحصار و در ۵ کیلومتری شهر ری که لوکیشن تازه سریالی در حوزه کودک و نوجوان است. چند نفر از پسرها انگار که از کار فیلمبرداری راحت شدهاند، بیرون در ایستادهاند و مهمانان تازه را نگاه میکنند. آجر به آجر این مدرسه و خانههای اطرافش ساده است و شباهتی به دنیای مدرن شهری ندارد.
حیاط مدرسه را که پشت سر بگذاری و قدری به سمت چپ بپیچی، کلاسهای مدرسه خودش را نشان میدهد که باد خنکش را به آن هوای دمکرده میریزد. شاید ابتدا تصور کنی اینجا کلاس درس است و یک روز معمولی در جریان است. اما بین همه نابازیگرها، میتوان چهرههای آشنایی مثل هدایت هاشمی و حسین رفیعی را هم پیدا کرد. دستهای بالا رفته صدابردار و صدای بلند «سه، دو، یک» دستیار کارگردان، نشان از آن دارد که کار آغاز شده و تصویربرداری از مدرسه در حال انجام است تا روایت سریال فراری را آماده پخش کند. تصویربرداری با ادامه ضبط یک سکانس در کلاس مدرسه ادامه مییابد. نوجوانهای بسیاری اینجا بازی میکنند تا روایت نوجوانی هادی، شخصیت اصلی سریال فراری به خوبی بیان شود. هرچند فراری را نمیتوان سریال مخصوص نوجوانان دانست و به گفته عوامل تولید آن، بزرگسالان هم مخاطبان آن خواهند بود.
کلاس کوچکی در سمت چپ و درست کنار راهپلههاست که از کاغذهای چسبانده به دیوارش میتوان فهمید دفتر معلمهای مدرسه است. پنجرهاش رو به کوچههای روستا باز میشود و در حین صحبت با تهیهکننده و کارگردان میتوان صدای بازی بچهها را در سایه کوچه پشتی مدرسه شنید.
12jav.net