عوارض وحشتناک قرص های لاغری از زبان مصرف کنندگان
ناگهان دچار حملات صرعی شدم. غش میکردم، میلرزیدم و از دهانم کف میآمد. من هیچوقت در زندگیام دچار اینگونه حملات نشده بودم.
دوات آنلاین -چندین ماه بود که باشگاه میرفتم و به نتیجه دلخواهم نمیرسیدم. روند کاهش وزن در من خیلی کند پیش میرفت. یک روز در رختکن باشگاه، هنگام تعویض لباس داشتم از این که وزن کم نمیکنم، با دوستم صحبت میکردم که صدایی توجه من را به خودش جلب کرد. صدا من را مخاطب قرار داد و گفت: «اگه میخوای لاغر بشی، بهت یک قرص معرفی میکنم، سر هفته حداقل 2 کیلو وزن کم میکنی». من که خیلی کنجکاو شده بودم، از او خواستم قرص را برایم بیاورد. بعد از گرفتن قرص، آن را به یکی از دوستانم که داروساز بود، نشان دادم. آن جا بود که فهمیدم بخش زیادی از این قرص از «متآمفتامین» که نام تجاریاش همان ماده مخدر شیشه بود، تشکیل شده است. این روایتی که خواندید، توییت یکی از کاربران در شبکههای اجتماعی است که بازنشر بسیاری داشت.
خبرنگار روزنامه خراسان نوشت: با خواندن این توییت، تصمیم گرفتم در فضای واقعی داستان خوردن قرصهای لاغری را دنبال کنم و تجربه افرادی را بنویسم که از این قرصها مصرف کردهاند. در ادامه پای صحبت چهار نفر از کسانی مینشینیم که این قرصها را مصرف کردند. همچنین یک روانشناس هم از منظر روانشناختی این موضوع را بررسی می کند.
میخواستم لاغرتر شوم اما بدنم به هم ریخت
ارمغان 29 ساله است و تناسب اندام خوبی دارد اما میگوید دوست داشته لاغرتر شود و برایم از تجربه چند سال پیش خودش میگوید: «دو سال پیش به پیشنهاد یکی از دوستانم در باشگاه، یک قرص لاغری تهیه کردم. دوستم همان اول گفت این قرص را حتما باید یک ماه مصرف کنی تا به نتیجه برسی. بعد از خوردن قرص تغییرات در بدنم شروع شد. دچار اسهال و بیاشتهایی شدم و ضعف و بیحالی و سرگیجه رهایم نمیکرد. تمام این علایم در هنگام داشتن فعالیت بدنی بیشتر میشد، آن قدر که توانایی ورزش کردن را نداشتم. بعد از یکماه 5 کیلو کم کرده بودم اما تمام علایم ضعف و سرگیجه و بیحالی همراهم بود و تا مدتها ادامه داشت.»
با پرسیدن اسم قرصی که ارمغان مصرف میکرد، فهمیدم حدسم درست بوده و این قرص جزو مواردی است که مصرف آن را وزارت بهداشت ممنوع کرده زیرا دارای مقادیری از شیشه است. اما همین مقدار کم کافی است تا بدن شما را به هم بریزد و ارمغان شانس زیادی آورد که مصرف آن را بعد از یک ماه متوقف کرده بود.
هم لاغر شدم، هم بهشدت افسرده و خسته
نگار 28 سال دارد و از نظر ظاهری متناسب به نظر میرسد. از او درباره تجربه خوردن قرصهای لاغری میپرسم که میگوید: «چند سال پیش بود که به پیشنهاد کمک مربی باشگاه، من و دو دوستم تصمیم به خوردن قرص لاغری گرفتیم. این قرصها، دوره 26 روزه داشت و من یک دوره از این قرصها را مصرف کردم. بعد از گذشت چند روز از خوردن این قرصها اشتهایم به صفر رسید تا جایی که یک سیب را هم به زور میتوانستم در روز بخورم. کم کم دچار ضعف بدنی شدم تا جایی که مجبور شدم، سرم بزنم تا بتوانم راه بروم.
من در یک ماه 10 کیلو کم کردم اما این همه ماجرا نبود. بعد از یک ماه که مصرف قرص را متوقف کردم، حالت افسردگی پیدا کرده بودم. از خودم و زندگی بدم میآمد و میل زیادی به خودکشی داشتم. مجبور شدم نزد روان پزشک بروم. آن جا بود که متوجه شدم چه خطری از بیخ گوشم گذشته است. دکتر گفت این قرص حاوی مقادیر زیادی شیشه بوده و برای همین به محض مصرف نکردنش، این حالتها در من به وجود آمده است. راستش مطمئن نبودم دکتر راست گفته باشد، اما وقتی فهمیدم، دوستان دیگرم هم شرایط مشابه مثل من را تجربه کرده اند و نظر پزشک آنها هم همین بوده، دیگر کاملا مطمئن شدم. حسابی شانس آوردم که به این قرصها معتاد نشدم.»
عوارض مرگبار قرصهای لاغری تا آخر عمر با من است
آزاده 34 سال دارد و از لحاظ توده بدنی به نظرم کمی دچار اضافه وزن است. زمانی که از او میخواهم از تجربه مصرف این قرصها برایم بگوید، صدایش کمی بغضدار میشود و میگوید: «عوارضش هنوز تمام نشده و تا آخر عمر با من است.» آزاده ادامه میدهد: «سال 88 زمانی که برای رنگ کردن موهایم، به یک آرایشگاه رفتم با این قرصها آشنا شدم. دختری که موهایم را رنگ میکرد به من پیشنهاد کرد، این قرص را بخورم تا از شر چربیها و اضافه وزنم خلاص شوم. من هم بلافاصله قبول کردم چون آدمی نبودم که دنبال سختی کشیدن، رژیم گرفتن و ورزش کردن باشم. یک ماه بود که قرصها را میخوردم و رفتارم به کلی تغییر کرده بود. بیاشتها، بدبین، پرخاشگر و دچار دوبینی شده بودم. کوچکترین چیزی من را عصبانی میکرد. هر قدر خانوادهام از من میخواستند که مصرف قرص را قطع کنم، من زیر بار نمیرفتم. در دو ماه 15 کیلو کم کرده بودم و این اتفاق بزرگی در زندگیام محسوب میشد.
بالاخره بعد از سه ماه مادرم من را مجبور کرد، دیگر قرص نخورم. به محض نخوردن قرصها، اتفاق عجیبی برایم افتاد. من ناگهان دچار حملات صرعی شدم. غش میکردم، میلرزیدم و از دهانم کف میآمد. من هیچوقت در زندگیام دچار اینگونه حملات نشده بودم. خانوادهام من را پیش متخصص مغز و اعصاب بردند. بعد از اسکنهای مغزی و آزمایشهای متعدد، پزشکان به این نتیجه رسیدند که قرصی که من مصرف میکردم شیشه بوده و با قطع مصرف آن، بدنم واکنش نشان داده و دچار حملات عصبی شده ام. بعد از گذشت 12 سال از مصرف آن قرصها هنوز هم عوارضش همراه من است. کافی است دچار تنش روحی شوم یا استرس و اضطراب داشته باشم؛ حملات صرعی من شروع خواهند شد.»
قرص لاغری خوردم چون اعتمادبهنفس نداشتم
هانا 36 سال دارد و به وضوح دارای اضافهوزن است. او میگوید: «اولین بار حدود 15 یا 18 سال پیش، تبلیغ قرصهای لاغری را در شبکههای ماهوارهای دیدم و آن را سفارش دادم. باید بگویم فقط همین یک بار نبود. من قرصهای زیادی را امتحان کردم و در هر دوره حداقل 12 کیلوگرم وزن کم میکردم، اما همه این قرصها یک ویژگی مشترک داشتند. با خوردن آنها خوابم به هم میریخت، اشتهایم کور میشد، پرخاشگر و عصبی میشدم و در طول روز تمرکز انجام هیچ کاری را نداشتم و البته با قطع همه آنها خلق و خویم به هم می ریخت و دچار افسردگی میشدم. یادم میآید در یک دوره مصرف حدود دو ماه از خانه بیرون نرفتم، کارم را رها کردم و فقط بدون هیچ فکری به تلویزیون زل میزدم. در نهایت با کمک یک روان پزشک توانستم به زندگی عادیام برگردم. چند وقت پیش در یک مقاله علمی اسم قرصهای حاوی شیشه که سازمان غذا و داروی آمریکا آنها را ممنوع کرده بود، به چشمم خورد. تمام قرصهایی که من یک دوره مصرف کرده بودم جزو آن ها بود. آن جا بود که دلیل رفتارم و افسردگی ناشی از مصرف قرصها را فهمیدم. من به شکل ناخواسته به مصرف این قرصها معتاد شده بودم.»
12jav.net