2024/04/19
۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
شرط اولیای دم برای بخشش عامل قتل 3 نفر

شرط اولیای دم برای بخشش عامل قتل 3 نفر

وقتی مادرم به قتل رسید من و برادرم تصمیم گرفتیم قاتل را قصاص کنیم، اما واقعیتش از این تصمیم ناراحت بودیم، چون همیشه معتقدیم نباید بدی را با بدی پاسخ داد.

دوات آنلاین -اعضای خانواده‌ای برای عامل سه‌ قتل شرط گذاشته‌اند که متهم در صورتی که دو ماه پس از آزادی کار پیدا کند و ماهانه ۱۰ میلیون تومان به حساب مادرش واریز کند از او گذشت می‌کنند.

 

به نوشته روزنامه جوان، دوم تیرسال‌۹۱ بود که مأموران پلیس شهرستان دماوند از آتش‌سوزی ویلایی با خبر و راهی محل شدند.

 

بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد داخل ویلا پنج‌زن و مرد گرفتار زبانه‌های آتش شده‌اند و هر لحظه امکان دارد جانشان را از دست بدهند. بدین ترتیب عوامل آتش‌نشانی در محل حاضر شدند که پس از اطفای آتش مشخص شد در این حادثه دو زن ۶۴ و ۶۹ ساله و یک مرد جوان جان خود را از دست داده‌اند و دو نفر دیگر هم مصدوم شده‌اند.

 

همزمان با انتقال افراد مصدوم به بیمارستان مأموران پلیس دریافتند ویلا متعلق به زن جوانی به نام مژگان است که در این حادثه هم دچار سوختگی سطحی شده و عامل آتش‌سوزی مرگبار هم شوهر صیغه‌ای او به نام شهروز است.

 

سوءظن آتشین

مژگان در تحقیقات پلیسی گفت: مدتی قبل با شهروز آشنا و صیغه او شدم. ما ابتدا با هم مشکلی نداشتیم و ارتباطمان هم خوب بود تا اینکه متوجه شدم او به من سوءظن دارد. از طرفی هم اختلاف سن زیادی که با هم داشتیم باعث شد اختلافات ما بیشتر شود. او همیشه رفت و آمد مرا به خانه دوستان و بستگانم زیر نظر می‌گرفت و حتی مرا تعقیب می‌کرد. رفتار‌های او مرا خسته کرده‌بود که سرانجام به او پیشنهاد دادم از هم جدا شویم، اما شهروز مدعی بود که عاشق من است و نمی‌تواند مرا فراموش کند. او حتی مرا تهدید به اسیدپاشی هم کرده ‌بود تا اینکه تصمیم گرفتم برای مدتی از تهران بروم شاید مرا فراموش کند، اما اشتباه فکر کرده‌بودم. چند روز قبل به تهران برگشتم و روز حادثه همراه تعدادی از بستگانم به ویلایم رفتم که شهروز با من تماس گرفت و گفت باید پیش او بروم. ساعتی از تماس او گذشته بود که دیدم او از روی دیوار وارد ویلا شد و در حالی که ظرفی پر از بنزین در دست داشت تهدید کرد، اگر همراه او نروم خودش و مرا را آتش می‌زند. به داخل حیاط رفتم که او را آرام کنم، اما او مقداری بنزین روی خودش ریخت و من ترسیدم و به داخل اتاق رفتم که او همه جا را به آتش کشید و با سوءظن آتشین جان سه‌نفر از دوستان مرا گرفت.

 

قصد قتل نداشتم

بدین ترتیب مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی شهروز را به اتهام سه قتل بازداشت کردند.

 

متهم در بازجویی‌ها با اعتراف به سه قتل با اظهار پشیمانی گفت: چند سال قبل با مژگان آشنا و پس از مدتی هم عاشق او شدم. رفت و آمد ما ادامه داشت تا اینکه از او خواستگاری کردم و صیغه من شد. از آن روز به بعد فکر می‌کردم به آرزوهایم رسیده‌ام و زندگی شیرینی خواهم داشت، اما اشتباه فکر می‌کردم، چون انتخابم از روی احساسات بود. عقلم عاجز مانده بود و توان مقابله با احساساتم را نداشتم به طوری‌که مرا اسیر خود کرده‌بود و از سوی دیگر مژگان هم از من فاصله می‌گرفت. از یکسال قبل به رفتار‌های او مشکوک شدم و به او سوءظن پیدا کرده بودم. وقتی تلفن‌های مرا جواب نمی‌داد آتش به جانم می‌افتاد و فکر می‌کردم حتماً می‌خواهد چیزی از من پنهان کند. رفتارهایش مرا اذیت می‌کرد و همیشه پنهانی از من همراه دوستانش مهمانی می‌گرفت. روز حادثه چند باری با تلفن همراهش تماس گرفتم، اما جواب نداد تا اینکه با تلفن ویلایش تماس گرفتم که پسر جوانی تلفن را جواب داد. خیلی عصبانی شدم و به سرعت خودم را به ویلا رساندم و از قبل هم مقداری بنزین تهیه کرده‌بودم که می‌خواستم مژگان را بترسانم. من آن روز تصمیم اشتباهی گرفتم و می‌خواستم خودم را آتش بزنم که دل مژگان را به درد بیارم و فکر می‌کردم وقتی همسرم متوجه شود همراهم می‌شود، اما او قبول نکرد و من هم مقداری بنزین روی خودم و بقیه را هم داخل خانه ریختم که آتش‌سوزی مرگبار رخ داد.

 

من خطای بزرگی کردم و جان سه نفر بی‌گناه را گرفتم و الان هم پشیمان هستم، اما می‌دانم فایده‌ای ندارد.

 

۳ بار قصاص

متهم پس از بازسازی صحنه قتل در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. اولیای‌دم برای متهم درخواست قصاص دادند و هیئت قضایی هم قاتل را به سه بار قصاص محکوم کرد.

 

رأی دادگاه در شعبه‌۲۴ دیوانعالی کشور تأیید و برای سیر مراحل اجرای حکم روی میز قاضی حمیدرضا کیاستی‌نیا، دادیار شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت.

 

در حالی که متهم در انتظار چوبه دار قرار داشت با میانجیگری هیئت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران اولیای‌دم دو نفر از مقتولان به دادسرا رفتند و متهم را بخشیدند، اما اولیای‌دم زن میانسال که دو پسر او هستند، همچنان اصرار به قصاص داشتند.

 

بدین ترتیب پس از گذشت ۹‌سال از حادثه هیئت صلح و سازش دادسرا به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، قاضی محسن اختیاری و قاضی حمید رضا کیاستی‌نیا جلساتی را برای جلب رضایت از اولیای‌دم برگزار کردند. تیم صلح و سازش با کمک خیرین پیشنهاد‌های مالی را هم برای رضایت به اولیای‌دم دادند، اما دو پسر مقتول قبول نکردند تا اینکه سرانجام چند روز قبل آن‌ها به شعبه دوم اجرای احکام رفتند و اعلام کردند به احترام و قداست مادر، قاتل مادرشان را با گذاشتن شرطی می‌بخشند.

 

بدین ترتیب عامل قتل دو زن و یک مرد جوان که در انتظار چوبه‌دار بود با اقدام خداپسندانه اولیای‌دم به زندگی دوباره بازگشت.

 

احترام مادر

انسانیت هنوز نمرده است و من و برادرم قصد داریم با خدا معامله کنیم، چون همیشه مخالف این عقیده بودیم که می‌گفتند چشم در مقابل چشم، بدی در مقابل بدی یا قصاص در مقابل قتل. این گفته‌های یکی از پسران مقتول است که بدون هیچ چشمداشتی قاتل مادرشان را بخشیدند.

 

وی به خبرنگار ما گفت: وقتی مادرم به قتل رسید من و برادرم تصمیم گرفتیم قاتل را قصاص کنیم، اما واقعیتش از این تصمیم ناراحت بودیم، چون همیشه معتقدیم نباید بدی را با بدی پاسخ داد. من فکر می‌کنم ما حق نداریم که جانی را بگیریم، چون خدا جان داده است و خودش هم هر زمانی صلاح بداند جان را می‌گیرد. پس از حادثه هر ماه مادر قاتل به خانه ما می‌آمد و دستان پینه بسته‌اش را به ما نشان می‌داد و از ما می‌خواست پسرش را به او ببخشیم. او خیلی غیرت داشت و برای پسر زندانی‌اش در خانه‌های افراد پولدار کارگری می‌کرد و برای او پول می‌فرستاد. ما به احترام و قداست همه مادران تصمیم گرفتیم قاتل را ببخشیم، اما شرطی برای او تعیین کردیم. ما به او مهلت دادیم دو ماه پس از آزادی از زندان کار پیدا کند و برای کمک به مادرش هر ماه مبلغ ۱۰‌میلیون تومان تا دو سال به حساب او واریز کند و فیش آن را تحویل شعبه اجرای احکام بدهد. اگر او شرط ما را اجرا کرد ما هم او را برای همیشه می‌بخشیم.

 

من و برادرم اعتقاد داریم که خون را نباید با خون شست و می‌دانیم که از این تصمیم روح مادرمان هم آرامش می‌گیرد.

12jav.net

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.