قصاص، مجازات جنایت اشتباهی
این مرد قصد داشت برادرش را بکشد اما او را با مردی دیگر اشتباه گرفت.
دوات آنلاین -مردی که به جای قتل برادر معتادش مرد دیگری را در یکی از پارکهای تهران به قتل رسانده است به قصاص محکوم شد.
به نوشته جوان، ۲۱مردادسال۹۹، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی در بیمارستان امامخمینی باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به بهنام ۴۰ساله بود که بر اثر ضربه چاقو به شکم و سینه زخمی و به بیمارستان منتقل شد، اما بر اثر شدت خونریزی فوت کردهبود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی روند تحقیقات نشان داد بهنام معتاد به مواد مخدر بوده و تنها زندگی میکرد. او بیشتر شبها در پارکی در جنوب غرب تهران میخوابید و شب حادثه نیز در همان پارک با ضربه چاقو زخمی شده بود.
با بهدست آمدن این اطلاعات، نگهبان پارک مورد تحقیق قرار گرفت. آن مرد در توضیح به مأموران گفت: «آن شب در اتاقک نگهبانی نشسته بودم و حواسم به اطراف بود که یکدفعه مردی را دیدم که خونین گوشهای از پارک روی زمین افتادهبود. بلافاصله خودم را به او رساندم و بالای سرش رفتم که هنوز نفس میکشید. از او سئوال کردم چه کسی تو را با چاقو زده است که به سختی جواب داد و گفت اشتباهی او را با چاقو زدهاند. او بعد از این جواب از هوش رفت. هراسان اطراف را نگاهی انداختم که متوجه شدم مردی با تیشرت سفید مرا دید و به سرعت فرار کرد و دور شد.»
با ثبت توضیحات نگهبان باغ، مأموران با اطلاعاتی که به دست آورده بودند توانستند مرد جوان را با همان مشخصات شناسایی و به خاطر رفتارهای مشکوک وی را بازداشت کنند.
اعتراف به قتل
آن مرد که سامان نام داشت به پلیس آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا مدعی شد از ماجرای قتل اطلاعی ندارد تا اینکه در بازجوییهای فنی سرانجام به قتل اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: «برادرم معتاد بود و به خاطر اعتیادش خیلی خانوادهمان را اذیت میکرد. او بارها اسباب و اثاثیه خانه پدریام را فروخته بود و خرج مواد مخدر کردهبود. او به خاطر اعتیاد زندگیاش را باختهبود و شبها را در پارک میخوابد. هر چه با او صحبت میکردم تا دست از رفتارهایش بردارد و آبروی خانواده را نبرد بیفایده بود. او خیلی ما را اذیت کردهبود و همه خانواده از رفتارهای او خسته شده بودیم.»
متهم ادامه داد: «به خاطر رفتارهای او بارها با هم درگیر شدهبودیم. او حتی در آخرین درگیری مرا با چاقو زدهبود. میخواستم به خاطر این رفتار از او شکایت کنم، اما با وساطت برادر بزرگترم منصرف شدم. من و خانوادهام دیگر تحمل بدرفتاریهای او را نداشتیم این شد که تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم و همگی از شر او راحت شویم.»
متهم در خصوص قتل گفت: «میدانستم پاتوق برادرم در پارک است و شبها آنجا میخوابد. همان شب به آن پارک رفتم و دیدم او در گوشهای از پارک خوابیده و روی صورتش یک پارچه انداختهاست. خواستم او را غافلگیر کنم به همین خاطر چاقویی که همراه داشتم را بیرون آوردم و یک ضربه به شکم و سینه او زدم. با صدای فریادش پارچه را کنار زدم که با دیدن چهره مقتول شوکه شدم. من اشتباه فرد دیگری را در خواب به قتل رسانده بودم. ناباورانه و در حالیکه هراسان بودم فرار کردم تا اینکه دستگیر شدم.»
پرونده در دادگاه
بعد از اقرارهای متهم، وی بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
به این ترتیب متهم بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئتقضایی شعبهدوم دادگاه به ریاست قاضی زالی قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند.
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با اقرار به جرمش در دفاع از خود گفت: «من اشتباه کردم و به خاطر یک اشتباه خانوادهای را داغدار کردم. باور کنید مقتول را نمیشناختم و با او خصومتی نداشتم که بخواهم او را به قتل برسانم. تقاضا دارم حرفم را باور کنید و از خانواده اولیایدم نیز درخواست گذشت دارم. من شرمنده آنها هستم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد و با توجه به مدارک در پرونده وی را به قصاص محکوم کرد.
12jav.net