زن برادرم من را ربود
شاکی: آنها سه هفته مرا شکنجه دادند به طوریکه حالم بد شد و از ترس اینکه جانم را از دست بدهم مرا رها کردند.
دوات آنلاین -مرد جوانی با شکایت از همسر برادرش مدعی است او سه مرد ناشناس را اجیر کرده و او را به کمپ ترک اعتیاد برده و در حد مرگ شکنجه کردهاند.
به گزارش جوان، چند روز قبل مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از همسر برادرش و سه مرد ناشناس به اتهام آدمربایی و ضرب و جرح شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: چند سال قبل برادر بزرگم به اتهام جعل و کلاهبرداری دستگیر و به حکم قاضی راهی زندان شد. پس از آن همسرش سوسن تنها شد که من هر از گاهی به خانهاش میرفتم و کارهای او را انجام میدادم. مدتی بود متوجه رفتارهای مشکوک او شدهبودم که سعی میکرد از کارهایش سر در نیاورم و به همین خاطر بهانه میگرفت که به خانهاش رفت و آمد نکنم، من مثل همیشه به خانهاش میرفتم و کارهای او را انجام میدادم.
وی ادامه داد: سه هفته قبل وقتی به خانهاش رفتم سه مرد ناشناس به من حمله کردند و مرا به شدت کتک زدند و گفتند من معتادم و همسر برادرم دستور داده مرا به کمپ ترک اعتیاد ببرند. هر چقدر التماس کردم که اعتیادم خیلی شدید نیست و دوست ندارم به کمپ بروم فایدهای نداشت و در نهایت دست و پایم را بستند و با خودرویی به کمپی در اطراف تهران منتقل کردند.
آنها سه هفته مرا در کمپ شکنجه دادند به طوریکه حالم بد شد و از ترس اینکه جانم را از دست بدهم مرا رها کردند و الان به اداره پلیس آمدم تا از همسر برادرم و سه مرد ناشناس به اتهام آدمربایی و شکنجه شکایت کنم.
کلاهبرداری از زنان
با شکایت مرد جوان پرونده به دستور قاضی حبیبالله صادقی، بازپرس شعبهچهارم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت.
مأموران همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه با دو شکایت دیگر از دو زن جوان روبهرو شدند که هر دو مدعی بودند زن شیادی که خودش را وکیل و روانشناس معرفی کرده است از آنها کلاهبرداری چند صدمیلیونی کرده است. بررسیها نشان داد نشانیهایی که این دو زن از متهم دادهاند شباهتهای زیادی با سوسن همسر برادر شاکی اول دارد.
یکی از شاکیان گفت: مدتی قبل به ادارهای رفتهبودم که کارهای مدرسه فرزندم را انجام دهم. آنجا با زن جوانی به نام سوسن که او هم برای انجام کاری آمدهبود آشنا شدم. او خودش را روانشناس و حقوقدان معرفی کرد و مدعی بود که با افراد زیادی در محاکم قضایی ارتباط دارد و کارهای حقوقی و قضایی زنانی را که به او مراجعه میکنند انجام میدهد. از آنجایی که با شوهرم اختلاف داشتم از او خواستم کمکم کند تا مشکلم حل شود و او هم قول داد. پس از این ارتباط ما شروع شد و به همین سبب چند باری به خانهام آمد تا اینکه گفت برادر شوهرش رئیس بانکی است و میتواند برای من وام بدون بهره بگیرد. او گفت برای اینکه زندگیام تغییر کند با برادر شوهرش صحبت کرده و قرار است ۵۰۰ میلیون تومان وام اشتغالزایی بدون بهره به من بدهد و قرار شد خودش هم ضامن من شود. خیلی خوشحال شدم و قبول کردم که بعد از چند روز شماره حسابی به من داد و خواست ۵۰ میلیون تومان به آن واریز کنم و بعد از یک روز هم همراه ۵۰۰میلیون تومان وام برداشت کنم. او با چربزبانی مرا فریب داد و من هم که پولی نداشتم به او بدهم حدود ۲۰۰گرم طلایی که داشتم به او دادم و قرار شد او پول را به حساب واریز کند. پس از این دیگر خبری از سوسن نشد و تلفن همراهش هم خاموش شد و الان فهمیدم که او از من کلاهبرداری کردهاست.
شاکی دیگر هم در شکایت خود مدعی شد که سوسن به همین روش از او کلاهبرداری کرده است و حتی قرار بوده برای دو نفر از دوستانش هم وام فراهم کند.
انکار جرم
پس از این مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند که دریافتند سوسن با دو شاکی دیگر مدتی است ارتباط دارد و بنابراین وی را برای بازجویی به اداره پلیس احضار کردند. متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرا آمد و مقابل قاضی منکر جرم خود شد و در توضیح ماجرا گفت: من دانشجوی رشته روانشناسی بودم که هشتسال قبل با مرد جوانی به نام سروش که مدعی بود حقوق خوانده و مأمور پلیس است آشنا شدم. از آنجایی که علاقه زیادی به حقوق داشتم از رشته روانشناسی انصراف دادم، چون سروش مدعی بود با مدیر دانشگاه ارتباط دارد و میتواند واحدهایی که پاس کردهام به رشته حقوق منتقل کند و من در این رشته ادامه تحصیل دهم. بههرحال ما دو نفر با هم ازدواج کردیم که بعد فهمیدم او مأمور پلیس نیست و از چند نفر هم با جعل عنوان کلاهبرداری کرده است که دستگیر و روانه زندان شد.
چون زن تنهایی شدم کسی خانهاش را به من اجاره نمیداد که مجبور شدم برادر شوهرم را به عنوان همسر معرفی و خانه اجاره کنم. پس از این برادر شوهرم به خانهام رفت و آمد میکرد، اما او معتاد به مواد مخدر بود و مرا هم اذیت میکرد. آنقدر او مرا اذیت کرد که تصمیم گرفتم برای ترک او را به کمپ ترک اعتیادی معرفی کنم. آن روز هم خودش قبول کرد که سه نفر از کمپ آمدند و او را برای ترک به کمپ منتقل کردند.
وی درباره شکایت دو زن هم گفت: من آن دو زن را میشناسم و با آنها آشنا هستم و مدتی است با هم ارتباط داریم، اما از آنها کلاهبرداری نکردهام.
در حالی که زن جوان جرم خود را انکار میکند تیمی از مأموران پلیس به دستور قاضی حبیبالله صادقی تحقیقات درباره این شکایتها را آغاز کردند.
12jav.net