متهمان به قتل پزشک سرشناس چه گفتند
عامل اصلی قتل رئیس سابق بیمارستان فیروزگر به قصاص محکوم شده است.
دوات آنلاین -همدستان قاتل رئیس سابق بیمارستان فیروزگر در دومین دور از محاکمه مدعی شدند که فقط در سرقت نقش داشتند.
به نوشته روزنامه جوان، ۲۳فروردین ماه سال ۹۸به مأموران کلانتری۱۰۳ گاندی خبر رسید سارقان مسلحی به خانهای در نزدیکی خیابان ظفر در شمال تهران دستبرد زده و پس از سرقت و قتل صاحبخانه از محل گریختهاند.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران پلیس راهی محل و در پاگرد طبقهدوم ساختمان مسکونی با جسد مرد ۶۲سالهای به نام محمود باستانی روبهرو شدند که مشخص شد وی پزشک و مشاور عالی بیمارستان فیروزگر و رئیس قبلی این بیمارستان بوده است.
بررسیها نشان داد مقتول در درگیری با دو سارق مسلح و با شلیک گلوله به قتل رسیده است.
قتل مقابل چشمان همسر
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، همسر مقتول در توضیح حادثه به مأموران گفت: «من و شوهرم در خانه تنها بودیم که صدای زنگ خانه نواخته شد. پشت در مردی با لباس آبی بود که خودش را مأمور سازمان آب معرفی کرد که شوهرم برای باز کردن در از خانه بیرون رفت. وقتی در را باز کرد، دو مرد جوان به داخل خانه حمله کردند و به من و شوهرم شوکر زدند و سپس با شوهرم درگیر شدند و او را روی مبل انداختند. آنها مرا با تهدید به داخل اتاق بردند و خواستند تا جعبه جواهرات را به آنها بدهم. بعد از آن که سارقان جواهراتم را گرفتند و از خانه خارج شدند شوهرم با داد و فریاد از همسایهها درخواست کمک کرد که آنها به او شلیک کردند.»
شناسایی عاملان قتل
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد روز حادثه دو سارق ناشناس پس از قتل با خودرویی که راننده آن داخل خیابان منتظر آنها بوده است از محل گریختهاند.
با بدست آمدن این اطلاعات کارآگاهان با رصد دوربینهای مداربسته خودروی سارقان و یکی از متهمان را به نام مهرداد شناسایی و دو روز بعد از حادثه وی را در خانه پدرش همراه طلاهای سرقتی دستگیرکردند. متهم در بازجوییها به قتل مرد پزشک با همدستی دو نفر از دوستانش به نامهای حمید ۲۷ساله و مرتضی ۳۵ساله اعتراف کرد و در ادعایی گفت: طراح نقشه زن جوانی به نام حمیده که ما را برای قتل خواهرشوهر و مادر شوهرش اجیر کرده بود، اما ما روز حادثه اشتباهی شوهر وی را به قتل رساندیم.
مهرداد در شرح ماجرا گفت: «در مترو دستفروشی میکردم که چند بار حمیده در مترو به سراغم آمد و از من خرید کرد. او میدانست شرایط مالی خوبی ندارم و برای هزینههای بیماری قلبی و کلیوی همسرم نیاز به پول دارم. همین بهانهای شد او پیشنهاد قتل خواهر شوهر و مادرشوهرش را با دستمزد بالایی داد. او گفت که با خواهر شوهر و مادر شوهرش اختلاف دارد و از من خواست آنها را به قتل برسانم.»
متهم ادامه داد: «به خاطر مشکلاتی که داشتم وقتی دستمزد ۳۰میلیون تومانی پیشنهاد داد قبول کردم و قرار شد که دو نفر همدست هم پیدا کنم که با حمید و مرتضی صحبت کردم و آنها هم قبول کردند. حمیده ابتدا ۵میلیون تومان برای خرید اسلحه پرداخت کرد و قرار شد به مرتضی هم به عنوان راننده ۵میلیون تومان پرداخت کند و ما بقی دستمزد را به من و حمید بدهد. او ۱۰میلیون تومان به عنوان پیش پرداخت به ما داد و قرار شد پس از انجام کار بقیه دستمزد را به ما بدهد.»
متهم درباره جزئیات حادثه گفت: «حمیده عکس خواهر شوهر و شوهر او را از طریق واتساپ برایم فرستاد و گفت بعد از قتل آنها باید به خانه مادرشوهرش در اکباتان برویم و او را هم بکشیم. قرار بود چند روز قبل از حادثه نقشه را اجرا کنیم، اما ترسیدم تا اینکه روز حادثه با اصرارهای حمیده راهی خانه مرد پزشک شدیم. آن روز مرتضی با خودرواش من و حمید را مقابل خانه دکتر باستانی پیاده کرد و خودش در ماشین منتظر ماند. زنگ واحد آپارتمان مورد نظر را زدیم و خودمان را مأمورسازمان آب معرفی کردیم، اما وقتی وارد خانه شدیم از قتل منصرف شدیم. تصمیم گرفتیم همسر دکتر باستانی که خواهر شوهر حمیده بود را به خانه یکی از دوستانمان ببریم تا بعد از گرفتن مبلغی پول او را تحویل حمیده بدهیم تا خودش او را به قتل برساند، اما کار به درگیری کشید. پس از درگیری طلاها را از همسر مقتول گرفتیم، اما حین فرار متوجه شدیم دکتر مقابل در رفته و در حال داد و فریاد است. همان موقع حمید چند ضربه با اسلحه به سر دکتر زد و من هم از ترس چند تیر به سر او شلیک کردم و فرار کردیم.»
انکار اتهام
با اعتراف متهم همدستان وی و زن جوان دستگیر شده و تحت بازجویی قرار گرفتند. دو متهم دیگر به جرم خود اقرار کردند، اما زن جوان جرمش را انکار کرد و گفت: «۱۹ساله بودم که با یکی از بستگانم که اختلاف سنی زیاد با من داشت ازدواج کردم و بعد هم صاحب یک فرزند دختر شدیم. از طرفی خانواده شوهرم در زندگی ما دخالت میکردند به همین خاطر از ۱۴سال قبل با آنها قطع رابطه کردم. اختلاف من و شوهرم ادامه داشت تا اینکه او بازنشست شد و بیماری اماس گرفت و به همین دلیل اسفندماه سال قبل از هم جدا شدیم. باور کنید متهمان را نمیشناسم و برای قتل خواهرشوهر و مادر شوهر سابقم آنها را اجیر نکردهام.»
با انکار زن جوان، مهرداد به اتهام مباشرت در قتل عمد و معاونت در سرقت مسلحانه و دیگر متهمان نیز به اتهام معاونت در قتل و سرقت مسلحانه راهی زندان شدند.
پرونده بعد از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه در اولین جلسه روی میز هیئت قضایی شعبهچهارم قرار گرفت. در آن جلسه اولیایدم برای متهمان درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم ردیف اول با اقرار به جرمش از خودش دفاع کرد. سپس حمید نیز به جرمش اقرار کرد، اما مرتضی با انکار جرمش گفت در این حادثه فقط راننده بوده است و از نقشه قتل اطلاعی نداشته است. زن جوان نیز اتهاماتش را نپذیرفت و از خودش دفاع کرد.
در پایان هیئت قضایی با توجه به دفاعیات متهمان، مهرداد را به قصاص و حبس، حمید را نیز به حبس محکوم کردند، اما مرتضی از اتهاماتش تبرئه شد و پرونده زن جوان نیز برای کامل شدن تحقیقات به دادسرا برگردانده شد.
حکم صادره به دیوان عالی کشور فرستاده شد که دیوان حکم قصاص مهرداد را تأیید، اما حکم حمید و مرتضی را نقض کرد و به همین سبب پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه هم عرض ارجاع داده شد.
محاکمه دوباره
به این ترتیب پرونده این بار روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت.
در جلسه دادگاه پس از توضیحات وکیل اولیایدم، حمید در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: «مهرداد مرا فریب داد و ادعا کرد که خانواده مقتول شوهر حمیده را فلج کردهاند به همین خاطر باید انتقام بگیریم. من از قتل و اسلحه خبر نداشتم تا اینکه روز حادثه وقتی اسلحه را دیدم مهرداد گفت آنها خانواده شروری هستند و احتمال درگیری هست. باور کنید زمان قتل من در کوچه بودم و مهرداد به تنهایی مرتکب قتل شد.»
در ادامه مرتضی نیز با انکار جرمش گفت: «من فقط راننده بودم و قرار بود دستمزد رانندگیام را بگیرم و از قتل اطلاعی نداشتم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.
12jav.net