دوات آنلاین -تصور کنید یک خانواده متمول طی اتفاقی درگیر مشکلات مالی شده و ناچار میشوند برای ادامه زندگی به یک روستا مهاجرت کنند، در آنجا ساکن شوند و زندگی متفاوتی را تجربه کنند. بهخصوص دختر جوان نازپرورده و حساسی که یکباره با چالشهای مختلفی روبهرو میشود. حال این خانواده و بهخصوص این دختر جوان که در آستانه ازدواج هم قرار دارد، با چه اتفاقات و ماجراهایی در این روستا روبهرو خواهندشد، درونمایه سریال روزهای آبی است .
طبق گفته تهیهکننده و کارگردان، این مجموعه در دو فصل طراحی شده و فصل اول آن در 23قسمت از عید فطر پخش خواهد شد. محمدرضا حاجیغلامی که پیش از این مجموعه «پدر پسری» را برای این شبکه ساخته است، کارگردانی و پرویز امیری، تهیهکنندگی این مجموعه را برعهده دارند. یکی از نکات مثبت این مجموعه هم حضور بازیگران نامآشنا و اغلب طناز تلویزیون است که در این روزهای کرونایی کنار هم قرار گرفتهاند تا لحظات خوبی را برای مخاطبان خود خلق کنند. گرچه روزهای آبی یک مجموعه کمدی درام است اما با توجه به قصهای که دارد و بازیگران و عواملی که دور هم جمع شدهاند، میتوان خوشبین بود که بتواند مخاطبانش را راضی نگهدارد. از این رو جام جم با کارگردان، تهیهکننده و تعدادی از بازیگران این مجموعه گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
داستان سریال روزهای آبی چیست
سریال روزهای آبی داستان یک خانوادهای است که مادر خانواده فوت شده و پدر به دلایلی دچار مشکل مالی میشود. این در حالی است که دختر بزرگ خانواده در آستانه ازدواج و سفر به خارج از کشور هم هست و ناچار است برای فرار از طلبکارهای پدرش، خواهر و برادر کوچکترش را به روستایی با امکانات محدود ببرد و تا زمانی که مشکلاتشان کمتر شود در آنجا سکونت کنند. حالا این خانواده مرفه که در سطح بالایی از جامعه زندگی میکردند ناچارند با این شرایط جدید و سخت مواجه شوند. آنها در این روستا با آدمها و اتفاقات تازهای روبهرو میشوند. از طرفی انتخابات شوراهای روستا هم در جریان است.
محمدرضا حاجیغلامی کارگردان سریال روزهای آبی گفت: از ابتدا هم قرار نبود سریال کاملا کمدی و طنز باشد و قرار بود ما یک کمدی رمانتیک داشته باشیم. در کمدی رمانتیک ما یک داستان عاشقانهای را دنبال میکنیم و در کنار آن موقعیتهای طنز هم به وجود میآید. اما حضور بازیگرانی که سابقه کمدی دارند مثل آقای عبدی و سایر دوستانی که تجربه کار کمدی دارند، یک مقدار بار طنز کار را بیشتر میکند. اما روزهای آبی همچنان کمدی رمانتیک است و در قسمتهای ابتدایی مجموعه هم داستان کمدی نیست و شروع داستان جدی است. اما کمکم که قصه وارد روستا شده و به دلیل بازیگرانی که به کار اضافه میشوند، فضای شیرینی را خلق میکنند و یک جاهایی کمدی بر ملودرام میچربد و گاهی هم این اتفاق برعکس میشود.
او ادامه داد: با توجه به نزدیک بودن انتخابات شوراها و ریاست جمهوری سوژه و موضوع قصه ما خیلی به شورای روستاها نزدیک است و از این نظر میتواند مناسب این دوران باشد. ویژگیهای شیرین کار هم میتواند در جذب مخاطب تاثیرگذار باشد. امیدواریم به خاطر تلاشی که تکتک اعضای این پروژه میکنند، سریال مورد توجه مخاطبان قرار بگیرند و قصهها و شخصیتها را دوست داشتهباشند. البته که کارهای طنز به اصطلاح بگیر و نگیر دارد و باید منتظر واکنش مخاطبان بمانیم. با وجوداین فضای شیرین و صمیمی کار میتواند ویژگی و یکی از نکات مثبت این سریال باشد. به علاوه حضور بازیگرانی که مردم دوستشان دارند.
سریال روزهای آبی چه ساعتی پخش و تکرار می شود
همه این اتفاقات مضمون سریال روزهای آبی را تشکیل میدهد. تصویربرداری این مجموعه از سال گذشته آغاز شد و در تهران و استان گیلان انجام شده و میتوان گفت بخش اعظمی از این کار در یک روستای تقریبا بکر با لوکیشنهای تازه و جدید تصویربرداری شده و بهدلیل قابهای زیبا و مناظر چشمنواز و حضور بازیگران طناز و نامآشنای تلویزیون میتوان خوشبین بود که مخاطبان شبکه پنج بتوانند با داستانها و موقعیتها و شخصیتها ارتباط برقرار کرده و سریال مورد توجهشان قرار بگیرد. این مجموعه از پنجشنبه ساعت 23 از شبکه پنج پخش میشود و تکرار آن هم 10 صبح و 19 عصر خواهد بود.
بازیگران و نقش ها در سریال روزهای آبی
اکبر عبدی که در زمان تصویربرداری این مجموعه درگیر کرونا نیز شد و تا زمان بهبود مدتی از بازی در این مجموعه بازماند، نقش ماشاا...خان را بازی میکند که رئیس شورای روستاست. با توجه به پیشینهای که این بازیگر در ایفای کاراکترهای طناز دارد، قطعا شیرینی خاصی در بازیاش خواهد داشت و بسیاری از فضای کمدی کار روی دوش این بازیگر خواهد بود.
ویدا جوان نقش دختری به نام ساره را بازی میکند که به نوعی کاراکتر اصلی داستان است که به اتفاق خواهر و برادر کوچکترش ناچار است مدتی را در روستا و کنار خالهاش زندگی کند.
سامان صفاری که تجربه بازی در کارهای ملودرام و کمدی و حتی امنیتی را هم دارد، در این مجموعه نقش جوان عاشقپیشه و ثروتمندی به نام بردیا را بازی میکند که راننده رالی است و البته دلداده ساره و شروع داستان سریال هم با این داستان عاشقانه است.
ایرج نوذری که این اواخر مجموعه «حورا» را روی آنتن داشت، نقش پدر خانوادهای را بازی میکند که ورشکسته میشود و فرزندانش مجبور به ترک خانه و شهر خود شده و به یک روستا مهاجرت میکنند.
فریبا متخصص که به نسبت گذشته گزیده کار تر شده و در رادیو نیز فعالتر در این مجموعه، نقش زنی به نام خاله گلاب را بازی میکند که خاله بچههایی است که از سر اجبار به روستا آمدهاند و باید در کنار او زندگی کنند. خالهای که سالهاست ندیدهاند.
نادر سلیمانی که هم در زمینه کمدی و هم در قالب نقشهای جدی توانمند است در این مجموعه نقش مردی را بازی میکند که عضو علیالبدل شورای روستاست که برای این ویژگی اش در موقعیتهایی که پیش میآید بازی کمدی دارد.
علیرضا جلالی تبار در مجموعه «وارش» تجربه کار در روستاهای شمال کشور را دارد و در فصل چهارم «بچه مهندس» هم نقش پزشک را ایفا کرده است. او در این مجموعه نیز نقش پزشک بهداری روستا را بازی میکند.
مهران رجبی نقش شیخ رحیم، روحانی روستا را بازی میکند که بسیار شخصیت شیرینی دارد که البته آدم عارف مسلکی است و مردم هم دوستش دارند و مورد اعتماد اهالی روستاست.
علی سلیمانی، نقش رئیس کلانتری آن بخش را بازی میکند که داماد شیخ رحیم هم هست و پلیس بسیار شیرینی است و به هر حال با نوع بازیای که دارد میتوان انتظار یک شخصیت دوست داشتنی را از او در بازی داشت.
رامین ناصر نصیر، نقش آقای طالبی معلم روستا را بازی میکند که آدم با دانش و خوش قلب و صبوری است و در عوض همسری دارد که بسیار عصبی و پرخاشگر است و همین ویژگی موقعیتهای طنز ایجاد میکند.
تعداد قسمت های سریال روزهای آبی
حاجی غلامی توضیح داد: در ابتدا این مجموعه در 52قسمت طراحی شدهبود ولی در طرح دوم تصمیم بر این شد که مجموعه در 23قسمت 45دقیقهای ساخته شود و در حال حاضر متنی برای فصل دوم طراحی نشده است.
ویدا جوان در نقش ساره
ویدا جوان از حضورش در این مجموعه و نقشی که ایفا کرده میگوید:
نقش: من نقش دختری به نام ساره را بازی میکنم که از یک خانواده متمول و دختری نازپرورده است که قرار است به زودی ازدواج کند و از ایران برود. اما پدرش ورشکسته میشود و مجبور میشوند برای فرار از طلبکارها مدتی را در روستا زندگی کنند.
جذابیت فیلمنامه و فضای کار: برای من تجربه بسیار جدید و خوبی بود. چون تا به حال برایم پیش نیامدهبود برای مدت طولانی در شهرستان زندگی و در یک روستا کار کنم. کار کردن در روستا برایم جالب و جدید بود. البته سختیهای خودش را هم داشت. شرایط سخت آب و هوای زمستانی در یک روستای نسبتا بکر جنگلی که خیلی چیزها را تحتالشعاع قرار میداد و البته موارد بسیار دیگر که به سختیهای کار میافزود اما سختی اش هم برای من دوستداشتنی بود.
همکاری با کارگردان: اولین همکاری من با آقای حاجیغلامی بود. به هر حال ایشان درزمینه سریالسازی کمتر فعالیت کردهبود. اما برای من این نکته مهم بود که کارگردان میدانست چه میخواهد و روی کار کاملا مسلط بود. به هر حال در کارهای تلویزیونی شرایط به گونهای است که محدودیتها (اعم از بودجه ،زمان و ...) و نبود برخی امکانات باعث میشود آدمها خیلی سخت به ایدهآلهایشان نزدیک شوند. چه در ساحت کارگردان و چه در مقام بازیگر یا عوامل پشتصحنه... با این حال آقای حاجیغلامی روی کار کاملا اشراف داشت و اهل تعامل با بازیگران بود.
پیشبینی: به نظرم همه چیز قابل پیشبینی نیست. چون مخاطب به سریالهای روز جهان دسترسی دارد سطح سلیقهاش هر روز تغییر میکند و میشود گفت بالاتر میرود، به همین دلیل استقبال مخاطب از یک سریال چندان قابل پیشبینی نیست. اما در کل «روزهای آبی» نسبت به بعضی سریالهایی که پخش میشود، کاری جذاب و خوب است. یک کمدی درام ساده و خانوادگی و شیرین است.
امیر غفارمنش در نقش نیمچه
امیر غفارمنش را که با مجموعههای طنز میشناسیم در این سریال نقش متفاوتی دارد. او میگوید:
نقش: اسم نقشی که من بازی میکنم «نیمچه» است. برای اینکه به کسی برنخورد یا تمسخر و توهین تلقی نشود، من با گویش نامفهومی که مربوط نیست به کجا تعلق دارد، بازی میکنم.
تجربه بازی در روستا: حقیقت این است که کار بزرگ و پروژه سختی بود. به هر حال همه با آب و هوای گیلان آشنایی دارند که یکباره بارندگی میشود و همه برنامهها را به هم میریزد. به خصوص فصلی که ما کار میکردیم هوا بسیارسرد بود. کرونا هم که به هر حال بود و استرس و نگرانی اش همراه ما در کار بود اما نکته جالب این بود که ما در چهارفصل کار کردیم.
همکاری با کارگردان: من تا به حال با آقای حاجیغلامی کار نکردهبودم. اما در این سریال که همکار شدیم فهمیدم کارگردان خوشاخلاق و با انگیزهای است. من خیلی مقابل دوربینش راحت بودم و هر کدام از ما بازیگران اگر ایدهای داشتیم و با او مشورت میکردیم میپذیرفت و تلاش میکرد هر سکانسی که میگیرد، بهترین اتفاق باشد.
پیشبینی: به نظر من چند سالی بود شبکه پنج شرایط خوبی به لحاظ مخاطب نداشت و میتوانم بگویم انگار بخت سریالها بسته شدهبود. اما مدتی است گامهای خوبی در تولید سریالهای تلویزیونی برداشتهاست. من در ایام نوروز شنیدم سریال نوروز رنگی کار خوبی بوده. برای این سریال هم فکر میکنم مخاطب سریال را دوست داشتهباشد. البته اگر تبلیغات خوبی هم داشتهباشد قطعا میتواند مخاطبش را پیدا کند. به هر حال همه بچهها از تولید و تدارکات گرفته تا سایر عوامل همگی زحمت کشیدند. امیدوارم مخاطبان هم دوست داشتهباشند.
افشین سنگ چاپ در نقش هاشم سلمانی
افشین سنگ چاپ که بچه خیابان 17شهریور تهران است این بار نقش یک هموطن شمالی را بازی میکند. او به ما میگوید:
نقش: من در این سریال نقش هاشم سلمانی را بازی میکنم که گویش شمالی دارد و جزو اهالی روستایی است که شخصیت اصلی به اتفاق خانوادهاش به آنجا مهاجرت میکنند. در این قصه یک آقا ماشاا... هست که هاشم جزو دارو دسته این آدم هم هست و کاراکتر بانمکی دارد. البته کل افردی که در روستا هستند آدمهای خاکستری و بانمکی هستند.
کار در شرایط کرونا: من در کنار بازیگری سرپرست گروه کارگردانی هم هستم. به همین دلیل در تمام طول مدت کار سر صحنه هستم و حضور دارم. من به اتفاق آقای حاجیغلامی در اوج کرونا سریال پدر پسری را کار کردیم. میخواهم بگویم ما نیز مانند کادر درمان در معرض این بیماری هستیم. آنها در حوزه سلامت و ما در حوزه فرهنگ. گرچه سعی میکنیم همگی بهداشت را رعایت کنیم و پشت دوربین ماسک بزنیم. اما وقتی مقابل دوربین میرویم، ماسک نمیزنیم و کاملا در برابر این ویروس بیدفاعیم. البته وظیفه ما سرگرم کردن مردم است اما میخواهم بگویم ما در خط مقدم فرهنگ هستیم و به اندازه خودمان میجنگیم.
تجربه کار در روستا: کارگردان معتقد بود فضای روستا بسیار فضای ساده و دلنشین و صمیمانهای است و هنوز تحت تاثیر جوامع شهرنشینی قرار نگرفتهاست. به همین دلیل این محیط را انتخاب کرد. کار در روستا با وجود سختیهایی که داشت به قدری دلنشین بود که همه بچهها به این زندگی عادت کردهبودند و به شوخی به هم میگفتند بعد از این مدت چطور باز هم در هیاهوی شهر زندگی کنیم. چون ما با مه و هوای خوب و سالم و مناظر زیبا روزمان را آغاز میکردیم و به نوعی جذب زندگی شیرین روستایی شدهایم و برای خودمان یک چالش زندگی جدید و متفاوت بود.
پیشبینی: از آنجا که ساره شخصیت اصلی دچار چالش میشود و زندگی خودش را با اهالی روستا مقایسه میکند و با روابط آنها آشنا میشود، در پایان نگاه بسیار آگاهانه نسبت به زندگی جدیدی که دارد خواهد داشت و به نوعی تغییر میکند. او به وضوح میبیند آدمهایی هستند که بدون اشرافیت و تجملات زندگی میکنند. بنابراین فکر میکنم این روند تغییر و تحول برای مخاطب جذاب باشد. در روستایی هم فیلمبرداری میکنیم که لوکیشن و تصاویر تکراری نیست. مردم اینجا هم خیلی همکاری کردند. فکر میکنم کار با یک نگاه متفاوت ساخته شدهاست.
منبع: جام جم
12jav.net