نقشه عاشق شکست خورده برای انتقام از زنان
موقع خواستگاری، فهمیدم دختر مورد علاقه ام به من دروغ گفته و نامزد دارد. خیانتی که او به من کرد باعث شد که تصمیم به انتقام از دختران و زنان جوان بگیرم.
دوات آنلاین -سوژههایش را در سایتهای همسریابی یا سایتهای اینترنتی فروش کالا پیدا میکند. راز سرقتهای سریالی او با شکایت زن جوانی که سرویس قابلمهاش به سرقت رفتهبود ، فاش شد. پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و به متهم جوان رسید و دستگیرش کرد. این هفته رودرروی این سارق نشستهایم.
شگردهای سرقت
*از شگرد سرقتهایت بگو؟
برای اجرای نقشهام دو شگرد داشتم. شگرد اولم آشنایی در سایتهای همسریابی بود. با سوژهها که آشنا میشدم به بهانه ازدواج، اعتمادشان را جلب میکردم و به بهانه خواستگاری وارد خانههایشان میشدم و در فرصتی مناسب سرقت میکردم.
* شگرد دوم چی بود؟
در سایتهای اینترنتی فروش کالا بهدنبال اجناسی میگشتم که قابل فروش باشند اما قیمت خیلی بالایی نداشته باشند. بعد با فروشندگان تماس گرفته و در خانههایشان با آنها قرار میگذاشتم. پس از ورود به خانه با تهدید چاقو، وسایل را سرقت میکردم.
*به این فکر نمیکردی که بازداشت شوی؟
بازداشت شدنم را خیلی بعید میدانستم.
*چرا؟
برای اینکه من اجناسی با قیمت پایین را انتخاب میکردم. قیمت کالا که پایین باشد فروشنده حوصله شکایت ندارد و وقتی شاکی نداشته باشی کسی هم دستگیرت نمی کند.افرادی هم که در سایت همسریابی از آنها سرقت کرده بودم با این تصور که شاید مشکلی برایشان پیش بیاید شکایت نمیکردند.
*با وسایل سرقتی چه میکردی؟
در بازار با قیمتی پایینتر میفروختم و پولش را خرج تفریح و کارهای مختلف میکردم.
*چطور دستگیر شدی؟
از زن خانهداری سرقت کردم که از شانس بد من، شکایت کرد. پلیس هم تحقیقاتش را آغاز کرد و در ادامه تحقیقات با شکایت های مشابه مواجه میشود و درنهایت دستگیر شدم.
*چه چیزی از او سرقت کرده بودی؟
سرویس قابلمه دست دوم.
*سابقه داری؟
نه. اولین باری بود که دست به سرقت میزدم.
* چطور شد این ایده به ذهنت رسید؟
بیپولی که سراغم آمد به فکر چارهای افتادم. از طرفی در فیلمهای مختلف دیده بودم که از طریق سایتهای مجانی اینترنتی کلاهبرداری و سرقت میکنند و من هم به این فکر افتادم.
انتقام از زنان
*متاهلی؟
حقیقتش عاشق شکست خورده هستم. دختری را دوست داشتم و به خاطر او جلوی خانوادهام ایستادم. مادرم میگفت دخترداییام و پدرم میگفت دختر عمویم را بگیرم اما من ایستادم و گفتم فقط بیتا، دختر مورد علاقهام را میگویم. خودم را به آب و آتش زدم تا آنها موافقت کردند اما موقع خواستگاری، فهمیدم که بیتا به من دروغ گفته و نامزد دارد. خیانتی که او به من کرد باعث شد که تصمیم به انتقام از دختران و زنان جوان بگیرم.
* انتقام؟ چه انتقامی؟
کینه بیتا باعث شد تا به سایتهای همسریابی بروم و با دختران دمبخت طرح آشنایی بریزم. اوایل دم از عاشقی میزدم و وقتی آنها باور میکردند که آنها را دوست دارم و قصدم ازدواج است با من صمیمی میشدند و از کوچکترین موارد زندگیشان میگفتند. من هم زمانی که کسی در خانهشان نبود، به بهانه اینکه دلم تنگ شده و میخواهم ببینمت، خودم را به مقابل خانهشان میرساندم و به بهانههای مختلف وارد خانهشان میشدم و از خانههایشان سرقت میکردم. بیچاره دختران عاشقپیشه چطور میتوانستند به خانوادههایشان بگوید که معشوقهشان سارق از آب درآمده است. به همین دلیل شکایت نمیکردند و من هم سیمکارتی که با آنها در تماس بودم را دور میانداختم و سیمکارت جدید برای سوژه جدید تهیه میکردم.
منبع: تپش- جام جم
12jav.net