ربودن دختر در شب نامزدی
متهم: عاشق این دختر بودم و دل کندن از او برایم سخت بود که تصمیم گرفتم او را بربایم و به زور او را راضی کنم با من ازدواج کند.
دوات آنلاین -مجرم سابقهدار وقتی متوجه شد دختر موردعلاقهاش قرار است پای سفره عقد بنشیند او را در شب نامزدیاش ربود.
به نوشته روزنامه جوان چند روز قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید، دو مرد جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران دختر جوانی را همراه خودرواش ربودهاند.
یکی از شاهدان به مأموران گفت: «لحظاتی قبل دختر جوانی سوار بر خودروی پژو۲۰۶ بود که دو مرد جوان راه او را سد کردند و او را پس از ضرب و جرح از پشت فرمان به صندلی عقب بردند و یکی از آنها پشت فرمان نشست و به سرعت از محل گریختند. من و چند نفر دیگر با دیدن این صحنه به کمک دختر جوان رفتیم که یکی از آنها گفت موضوع خانوادگی است و کسی حق دخالت ندارد و بعد هم از محل به سرعت دور شدند.»
بدین ترتیب مأموران پلیس تحقیقات درباره این حادثه را آغاز کردند تا اینکه دریافتند یک روز بعد از حادثه خانوادهای به اداره پلیس رفتهاند و از گم شدن ناگهانی دخترجوانشان به نام فریبا شکایت کردهاند. این خانواده ادعا کردند که فریبا نامزد داشته و قرار بوده شب برای او مراسم عقدکنان بگیرند که دو مرد ناشناس او را میربایند.
در حالی که دو روز از حادثه گذشته بود و تحقیقات همچنان برای یافتن دختر جوان ادامه داشت به مأموران پلیس خبر رسید، آدمربایان پیکر نیمهجان دختر گمشده را در بیابانهای اطراف تهران رها کرده و دختر گمشده هم با کمک رانندههای عبوری به بیمارستان منتقل شدهاست.
خواستگار سابقم مرا ربود
فریبا پس از بهبودی به مأموران گفت: «مدتی قبل با شهروز در اینستاگرام آشنا شدم که به من ابراز علاقه کرد. شهروز مدعی بود که خانواده ثروتمندی دارد و خودش هم مهندس و مربی بدنسازی است و با این حرفهایش مرا فریب داد و من هم به او علاقه پیدا کردم و وقتی پیشنهاد ازدواج داد قبول کردم. پس از این ما با هم تلفنی و پیامکی و گاهی هم حضوری ارتباط داشتیم تا اینکه موضوع خواستگاری را با خانواده ام درمیان گذاشتم و آنها هم قبول کردند.»
وی ادامه داد: «ما در حال تدارک مراسم عروسیمان بودیم که یکی از دوستان شهروز به سراغ من آمد و با حرفهایش تمامی آرزوهایم را بر باد داد. او ادعا کرد که شهروز سارق و زورگیر سابقهداری است و خانواده درست درمانی هم ندارد. وقتی تحقیق کردم دیدم حرفهای او درست است و شهروز چند سابقه کیفری هم دارد و به همین خاطر ارتباطم را با او قطع کردم و به خواستگاریاش جواب رد داد. شهروز پس از شنیدن حرفهایم خیلی تلاش کرد که ارتباطش را با من ادامه دهد و مدعی بود که عاشق و دلباخته من است، اما من تصمیم خودم را گرفتهبودم و مدتی بعد هم با یکی از بستگانم نامزد شدم.»
فریبا درباره روز حادثه گفت: «آن روز شهروز با من تماس گرفت و خواست مرا ببیند و وقتی به محل قرار رفتم همراه یکی از دوستانش به زور مرا ربودند و به خانه ویلایی در اطراف تهران منتقل کردند. او ۴۸ساعت مرا آنجا حبس کرد و مرا به شدت کتک زد تا به خواستگارم جواب رد بدهم و با خودش ازدواج کنم، اما من قبول نکردم تا اینکه بیهوش شدم و وقتی بههوش آمدم متوجه شدم آنها مرا در بیابانهای اطراف تهران رها کردهاند. پس از این خودم را به سختی به جادهای در آن نزدیکی رساندم و از رانندگان عبوری درخواست کمک کردم و آنها هم مرا به بیمارستان منتقل کردند.»
دستگیری آدمربایان
بدین ترتیب مأموران تحقیقات گستردهای را برای دستگیری شهروز و همدستش آغاز کردند تا اینکه چند روز قبل متهمان را که سوار بر خودروی سرقتی فریبا بودند شناسایی و دستگیر کردند.
شهروز در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد و گفت: «پس از اینکه با فریبا در اینستاگرام آشنا شدم، خودم را مهندس و بچه پولدار معرفی کردم و قصد ازدواج نداشتم و فقط میخواستم با او ارتباط برقرار کنم، اما بعد از اینکه چند باری با او حرف زدم عاشق او شدم و پیشنهاد ازدواج دادم. همه چیز خوب پیش میرفت و من هم با خودم عهد بستم بعد از ازدواج با فریبا دور خلاف را خط بکشم، اما یکی از دوستانم که با من از قبل مشکل مالی داشت و مدعی بود در یکی از سرقتها سهم او را درست ندادهام به سراغ فریبا رفت و دروغهای مرا برملا کرد. پس از این فریبا از من جدا شد و با یکی از آشناهایش نامزد شد. من عاشق او بودم و دل کندن از او برایم سخت بود که تصمیم گرفتم او را بربایم و به زور او را راضی کنم با من ازدواج کند. وقتی او را ربودم در مخفیگاهمان کتکش زدم تا جواب بله بگیرم که از هوش رفت و خیال کردم فوت کرده است. خیلی ترسیده بودم و در نهایت تصمیم گرفتم جسد او را در بیابانهای اطراف تهران رها کنم.»
همدست متهم دربازجوییها مدعی شد که فقط در آدمربایی با شهروز شرکت داشته است.
دو متهم در ادامه روانه زندان شدند.
12jav.net