ناگفتههایی از دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری
میرسلیم: با قالیباف صحبتی نکردم چون او را قبول نداشتم
۵۰ نفر از اعضای خبرگان رهبری به حضور آقای رئیسی در انتخابات اظهار تمایل و تأکید کردند که چنین فردی به تشخیص آنها دارای شرایط مناسب برای نامزدی است؛ آنان بر گزینه مطلوب خود پافشاری کردند و در نهایت، نامزدشان را «جمنا» پذیرفت.
دوات آنلاین-متفاوتترین نامزد دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران سیدمصطفی میرسلیم بود. حزب موتلفه اسلامی در این انتخابات با نامزد رسمی خود به میدان آمد تا عملا نشان دهد ساز و کار انتخاباتی اصولگرایان را نمیپذیرد.
حزب مؤتلفه اسلامی هم با وجود داشتن یک نامزد حزبی در صحنه، اعلام کرد با «جمنا»یی که میخواست در نهایت به یک نامزد برسد، تعامل خواهد داشت. این در حالی بود که سید مصطفی میرسلیم از همان زمان اعلام موجودیت «جمنا» انتقاداتی را متوجه این نهاد کرد.
او در گفتوگو با روزنامه «ایران» از دلایل مخالفتش با «جمنا» میگوید؛ همچنین از تفاوت دیدگاهش با حزب مؤتلفه اسلامی که مقرر کرده بود او در مناظرهها درباره تخلفات منتسب به محمدباقر قالیباف شهردار اصولگرای تهران حرفی نزند. میرسلیم همچنین خبر داد پیش از تشکیل «جمنا» 50 نفر از اعضای مجلس خبرگان رهبری خواستار نامزدی سید ابراهیم رئیسی بودند و اصرار و پافشاری آنها بود که تولیت آستان قدس رضوی را به میدان رقابت آورد. بخشهای مهم ناگفتههای مصطفی میرسلیم نامزد انتخابات ریاست جمهوری دوره دوازدهم را در زیر میخوانید...
*ما نیازمند آن نبودیم در «جمنا» درباره ما تصمیمگیری شود.
*اعلام کردیم تصمیمگیریای که در حزب انجام میدهیم، مستقل از نظراتی است که در جمنا اعلام میشود و در نهایت شورای مرکزی حزب باید تصمیم بگیرد. لذا ما از دادن تعهد شخصی خودداری کردیم. میدانید که آنان با تمام کسانی که نامزد میشدند یا نامزدشان میکردند این مذاکره را داشتند تا متعهد شوند اگر تصمیمگیری شد که کنار بروند، همراهی و تبعیت کنند.
*جمناییها میخواستند ببینند برنامه و هدف ما برای انتخابات چیست و چگونه میخواهیم در انتخابات حاضر شویم؛ خب ما برای آنها برنامه، تدابیر و نحوه حضور خود را شرح دادیم. سپس پرسیدند:«آیا موفق به رأیآوری میشوید؟» و من پاسخ دادم: «شخصاً پانصدهزار رأی دارم. اگر در چارچوب حزب مؤتلفه باشد، آرای من میتواند به دو تا چهار میلیون رأی برسد و اگر همه شما دوستان همکاری کنید میتوانیم تا به دست آوردن 40 درصد کل آراء را تضمین کنیم؛ باقی هم بستگی به شرایطی دارد که پیش میآید».
* تکلیف یک تشکیلات باید به شکل قانونی مشخص باشد؛ وقتی ما میگوییم حزب مؤتلفه اسلامی قانون آن را تعریف کرده است؛ وقتی میگوییم «جبهه پیروان خط امام» باز این متشکل از احزاب است. ولی یک جبههای به نام «جمنا» ایجاد شده که نه متشکل از احزاب است و نه هنوز تکلیف ثبت قانونی آن مشخص است؛ باید بنشینند و خیلی موارد را درست کنند تا به قول خودشان این تجربه موفق، موفقتر شود.
*من اصلاً با آقای قالیباف صحبت نکردم. چون آقای قالیباف را قبول نداشتم. ایشان چون در جبهه اصولگرایی بود، من با وی مخالفت نکردم. اما اعتقادی به نامزدی آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ندارم.
*آقای رئیسی اهل خلاف نیست، اما او یک عنصر قضایی در کشور است. با وجود این، معمولاً کسی که در صحنه نظامی، قضایی و اطلاعاتی فعال بوده، نباید وارد صحنه سیاسی شود. یک قاضی معمولاً به دلیل نوع کارش، پنجاه درصد موافق و پنجاه درصد مخالف دارد. قاضی رأی میدهد، نمیشود دل همه را بهدست بیاورد؛ باید تصمیمگیری کند؛ طبیعی است. یک عنصر قضایی نباید خود را در معرض آرای عمومی قرار دهد.
*۵۰ نفر از اعضای خبرگان رهبری به حضور آقای رئیسی در انتخابات اظهار تمایل و تأکید کردند که چنین فردی به تشخیص آنها دارای شرایط مناسب برای نامزدی است؛ آنان بر گزینه مطلوب خود پافشاری کردند و در نهایت، نامزدشان را «جمنا» پذیرفت.
*من همیشه موضع خود را کتباً و شفاهاً نسبت به عملکرد شهرداری و شخص شهردار اعلام کرده ام. همیشه اعتقاد داشتم باید با تخلف از ریشه برخورد کرد. اگر من شخصاً نامزد شده بودم در اعلان موضع آزاد بودم ولی وقتی نامزد یک حزبم، باید مراعات نظر اکثریت را بکنم. عقل جمعی بهتر از عقل فردی است. البته بعداً ممکن است شرایط تغییر کند و متوجه شوند که حرف من درست بوده و در آینده اصلاح شود. تصمیم ما در آن شرایط این بود که تفرقه در جبهه خودمان ایجاد نشود.
12jav.net